در تمام پیام شماره 14 مسعود رجوی یک چیز بیشتر از همه چشم گیر است, رجوی از خود چیزی برای گفتن ندارد چنته او خالیست تما قمپز و تکبر او در پیام دادن برمیگردد به سخنان مایک پمپئو و جان بولتون شاید بهتر بود در این پیام مسعود میگفت من سخنگوی مایک پمپئو یا جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا هستم و برای نشخوار هم
واقعا اگر مسعود رجوی آن را بیمه کرده بود باید دلسوز مردم ایران میبودند و برای آزادی و رفاه مردم ایران تلاش میکردند و نه اینکه از درد ورنج مردمی که کمرشان زیر بار تحریم ها خم شده شاد باشند و هیزم آتش جنگ آمریکا و ایران را شعلهور تر کنند سران فرقه به تنها چیزی که آنها در ایران فکر میکنند فقط رسیدن به قدرت و حاکمیت هست و به دنبال آن انتقام از مردم ایران
فقط کافی است که یک نگاه به وضعیت کشورهایی که آمریکا به آن ها حمله نظامی کرده است بیندازیم، عراق، افغانستان و یا سوریه، چه فاجعه ای برای آن کشورها به همراه آورده است. آمریکا هرگز خواهان آزادی و پیشرفت ایران نبوده و نیست. آمریکا اصرار به مذاکره با ایران دارد یعنی به این معنی است که به دنبال منافع خود است و قطعا دنبال مزدورانی مانند مجاهدین و سلطنت طلبها است که از طریق آنها خط و مشی خودش را پیش ببرد. جالب اینجا است که تعدادی احمق هم دنبال رو اینها هستند
همين الان كه اين متن را مي نويسم دوستى از آلبانى گفته كه از سه روز پيش در اشرف ٣، حفاظت و نگهبانى براى جلوگيرى از فرار نیروها زياد شده و نفرات زيادى را به كنترل دوربينها اختصاص داده اند كه به زعم خودشان از فرار افراد جلوگيرى كنند اما بايد در روزهاى آينده شاهد فرار بيشتر اسيران از چنگ رجوى باشيم
یک چیزهایی شنیدم. مثلاً وقتی برگشتم تعریف میکردند که برخی افراد بسیجی و نظامی که از سمت سومار میآمدند و در کمین آنها افتادند، آنها را میگرفتند و داخل حوض میانداختند. بعد آنها را میبردند در کوچهای و تیر خلاص میزدند. خودشان هم اعلام کردند که ۵۵ هزار نفر را کشتیم و اسیر و مجروح کردیم
درست در روزهای بعد از بازگشت مجاهدین از یک شکست فاجعه بار که هرگز نتوانستند از زیر بار آن کمر راست کنند، مسعود رجوی اقدام به برگزاری جلسات کوچک در سطوح بالای سازمان و سپس برای همه اعضاء کرد. دقیقا به یاد دارم، تنها کسی که در این جلسه شاد بود شخص مسعود رجوی بود، در حالی که تقریبا همه اعضای مجاهدین در غم و اندوه از دست دادن خانواده و یا عزیزان و دوستان خود بودند
عملیاتی که با گردآوری همه اعضا و هواداران مجاهدین در سرتاسر جهان با نزدیک به 7 هزار عضو زن و مرد مجاهد تا 8 مرداد 1367 ادامه پیدا کرد و در نهایت با 1400 کشته و بیش از هزار و چندصد زخمی به شکست سازمان مجاهدین خلق در آخرین عملیات بزرگ این سازمان منجر شد
بعضیها میپرسند رجوی از اینکه پنهان باشد چه منافعی میبرد؟ این سوال یک اشکال دارد و آن این است که گویا رجوی از خودش اختیاری دارد که پنهان باشد یا نباشد. بعد از سقوط صدام، رجوی هم سقوط کرد چون سرنوشتش را به صدام گِره زده بود. بعد از اعدام صدام، رجوی هم به لحاظ بینالمللی، اجتماعی و سیاسی اعدام شد
اي خدا بقيه چه گناهي كرده اند كه با پاي پياده بدون پول 5 ال 6 كشور را رد كنند تا به خواسته شان برسند اي خدا چرا كسي نيست كه به اينها جواب بدهد جواب خدا هست ولي يك مانعي هست به نام فرقه مجاهدین كه چوب لای چرخ مي گذارد. بخدا گريه ام گرفته بود عكس اين دو نفر را ديدم به چه خوشحالي آلباني را ترك كردند تا به كشوري كه معلوم
اگر به گذشته برگردیم و متون مربوط به سازمان مجاهدین را جستجو کنیم، از نشریات سازمان تا وب سایت ها و فیلم هایی که از ملاقات مسعود رجوی با ژنرال حبوش به جا مانده، رجوی بوضوح اعتراف میکند که انفجار حزب جمهوری در ۷ تیر ۱۳۶۰، کار مجاهدین خلق بوده است