قدرتنمایی، بزرگنمایی، جعل و فریب افکار عمومی شاید زمانیکه صدام حسین بر سر کار بود، می توانست مرهمی بر دردهای درونی، عاملی برای تئوریزه کردن فشارهای تشکیلاتی و وسیله ای برای کسب درآمد مجاهدین از سازمان های جاسوسی و برخی کشورهای غربی باشد. اما به تجربه دیدیم که اینگونه توهمات جعلی، مجاهدین را از واقعی ترین مسائل روز و بطور خاص از مسائل مبرم مردم ایران دور، پوچ ، بیگانه و
حتما مطلع هستید که برادر مجاهد رودی جولیانی تقریبان پای ثابت شرکت در برنامه های تبلیغاتی و سالیانه مجاهدین خلق در ویلپنت پاریس می باشد و مریم رجوی نیز این موضوع را دلیلی بر بکارگیری این فرقه توسط جنگ طلبان و دولت ترامپ می داند . به موازات همین فعالیت ها همین چندی قبل بود که مریم رجوی لیست شهدای خود را تقدیم
با این وجود، تاسف این نیست که بازماندگان مجاهدین خلق که در اساس یک جنبش ملهم از بیگانه و تروریستی بوده و هم اکنون به دکان مزدوری و جاسوسی برای بیگانه، بدل شده است، بیایند حرف حساب بزنند. اما از بنیانگذارانی چون عبدالرضا نیک بین و تراب حق شناس که سال گذشته در پاریس درگذشته و دیگران که در تشکیل و تدوین این سازمان و جنبش سهیم بودند، انتظار می رفت که در حین مبارزه علیه ظلم و بیداد و یا پس از جدایی
„مرتد“، „خائن به خلق“ „عامل امپریالیسم“، „مزدور“،“همکار رژیم „، „بریده“ و یا „بریده مزدور“ و حتی „شکنجه گر و تیر خلاص زن“ القابی است که گروهها و سازمان ها به معترضان ،منتقدان و یا جداشده گان از خود نسبت داده اند
نميدانم چه بويى برده بودند كه دو روز بعد همين خواهر را به اشرف برگرداندند و يك هفته نگذشته بود كه خبر مرگش شنيدم. صحنه اى براى اين درست كرده بودند كه به گشتنش منجر شود. جريان اين بود كه براى حفاظت زمينهاى اطراف قرارگاه اشرف يك اكيپ سه نفره خواهران بهمراه دو اكيپ خودرو از حفاظت اشرف به منطقه حمرين و فرودگاه ميفرستند تأمين جاده قره تپه و منصوريه، اين خانم را راننده يك جيب بى كى سى دار ميكنند
سارا همسر یک پیکارجوی سابق گروه الشباب میگوید این موضوع تصادفی نیست. یک برنامه سازمانیافته برای تولید و پرورش نسل بعدی پیکارجویان وجود دارد چون جذب افراد جدید برای زندگی در اردوگاههای سومالی کار سادهای نیست و کودکان را میتوان به سادگی شستشوی مغزی داد
فرقه ای که بنایش را توسط رنج و خون قربانیانش ساخته و در هر نظرگاه و تحلیلی به جمجمه مردگانش مراجعه می کند و از آنها الهام می گیرد و به صدها سال قبل استعلام می کند و همواره در حال انتقامگیری و نفرت پراکنی و مقاومت علیه دشمنان واقعی و خیالی اش است، همواره سازه و بنایش بی رونق و بی بازدید و بدون مشتری است. به راستی چه حکمتی در کار است؟
با همه توهمات و شعارهایی که مجاهدین خلق از تداوم بیان آن دست بردار نیستند، واقعیت ها در صحنه سیاسی – نظامی ایران و منطقه حرف دیگری می زند. مجاهدین و ارتش خصوصی صدام حسین، کوه یخی بودند که از طلوع مرصاد تا کنون در حال ذوب شدن می باشند. پیش روی ما و رجوی این واقعیت تاریخی قرار دارد. اما آیا کسی برای پاسخگویی منطقی به این حقیقت وجود دارد
با وجود تمام دوز و دغل و فریبکاری رجویها با تصمیم قاطعی که گرفته بودم مدتی بعد ضمن خروج ازصفوف مافیایی رجوی به کمپ امریکاییها رفتم وازآنجا داوطلبانه به ایران بازگشتم ودرصحبت رودررو با اعضای خانواده ودوست وپسرخاله ام مواردی ازدروغگویی رجویها درارتباط با آنان برایم روشن شد که خود بسیارمتعجب وحیرت زده
آری حالا بعد از گذشت سالیان فرقه تروریستی رجوی با کمال بیشرمی باز هم فیلمها و خبرهای آن زمان را در سیمای زندانی پخش میکند و با افتخار از آن خیانتها و مزدوریهایش برای بیگانگان سخن بر زبان میاورد . براستی مسئول آن همه کشته و زخمی و خسارت ها در کدام سوراخی خفقان گرفته است چرا و به چه دلیل فریاد نمیزند و سرنگونی سرنگونی سرنگونی را تکرار نمی کند . چرا و به چه دلیل بیش از یک ده