پايان مرحله ترامپ و بحث سرنگونى در تشكيلات رجوى
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 01.01.2021
رجوی در مرحله ای سخت در پساترامپيسم و بولتونيسم، قرار گرفته است. از يك طرف اپيدمى كرونا يكى يكى اسراى تشكيلات را به كام مرگ مي كشد و از طرف ديگر سرنگونى با ترامپ براى فرقه اش محقق نشده است، تناقض و مخالفت نيروهاى تشكيلاتش دمار از روزگار مريم رجوى و فرماند هان واداده اش درآورده است، به صورتى كه هرج و مرج و رواج تناقض به يكديگر كه در تشكيلات رجوى „محفل“ ناميده مي شود در بين افراد هم قابل كنترل نبوده و سران رجوى چاره اى براى حل آن در چنته ندارند زيرا كه البانى نه عراق است كه با ديكتاتورى مطلق و سركوب بتواند هر تناقض و نارضايتى را خاموش كند و نه اين ارباب ديگر برايش حاشيه امن ايجاد خواهد كرد كه به شيوه سركوب هر صداى مخالفى را خاموش و سر جايش بنشاند. بنابر اين تناقضات لاينحل و مرگ خاموش حلقه بر گردن تشكيلات رجوى انداخته و مرحله آخر فروپاشى تشكيلات در حال تكميل شدن است و به درستى رجوى لعنتى مي گفت، خارجه و خارجه گرايى و بورژوازى، طناب دار تشكيلات مجاهدين است و فروپاشى تشكيلات را محقق خواهد كرد.
رجوى در سياست دغلبازى و دروغ، سرآمد تمام جنايت كاران و تروريست ها بوده و هست و در مغزشويى افراد در اسارتش، متبحرترين جانى در بين رهبران فرقه هاى تروريستى در جهان است.
رجوى سرفصل هاى زيادى را با دروغ و فريب مسئله سرنگونى را در اذهان افراد تشكيلات براى نگهداشتن آن ها در چنگالش، ترسيم مي كرد و از افراد تعهد مي گرفت كه براى تحقق آن در اين سرفصل بايد صدر صد از جسم و روح و جان مايه بگذارند و به اين صورت رجوى هجده ساعت از شبانه روز از افراد بيگارى مي كشيد تا فرصت فكر كردن به مشكلات را از افراد بگيرد اما در پايان سرفصل كه هيچ چيزى در رابطه با سرنگونى تغيير نمي كرد و تحليل هاى رجوى آبكى در مي آمد، اينجا بود كه آوار روى سر رجوى خراب مي شد و تناقض سراغ افراد مي آمد، كسى انگيزه كار و مسئوليت نداشت و محفل ها شروع مي شد. در اين نقطه بود كه رجوى به اهرم سركوب انقلاب مريم متوسل مي شد و يك بند ايدئولوژيكى دیگر بعنوان بند انقلاب وارد بحث تشكيلات مي كرد و با سركوب تمام عيار و شقاوت و بيرحمى بى مانندى هر گونه صداى مخالفتى را در نطفه خفه و خاموش مي كرد. اين عملكرد در سايه ديكتاتورى و حمايت بى دريغى كه صدام از رجوى داشت، انجام مي گرفت و اين خفقان را در فرقه رجوى محقق ميكرد اما الان محال است رجوى در دل اروپا بتواند رول گذشته در عراق را بازى كند و بتواند نفراتش را اين بار از بحث سرنگونى با ترامپ، عبور دهد و ذهن افراد را گل بگيرد.
به نمونه زير توجه كنيد تا قابل فهم باشد رجوى ديگر توان كنترل نيرو را ندارد و نمي تواند در اروپا افراد را با سركوب مثل دوران صدام ملعون از بحث هاى پوشالى و دروغ اش عبور دهد.
در دوران رياست جمهورى محمد خاتمى كه فضاى نسبتاً باز سياسى در ايران به وجود آمد رجوى قافيه را باخته ديد. افراد هم كه كم و بيش از گشايش درون ايران با رياست جمهورى محمد خاتمى، خبر دار مي شدند، همه متناقض شده بودند و به قول تشكيلات „رو ميز “ زياد شده بود و وقتى اين تهديد جدى شد رجوى بحث جام زهر خاتمى را كليد زد و نشست هاى سياسى طويل المدت برگذار نمود و عمليات هاى تروريستى به اسم راهگشايى شروع كرد تا افراد را مشغول كند و در حين عمليات هاى داخله كه خمپاره زنى و بمبگذارى بود، رجوى بحث پيدايش دكل سرنگونى را به ميان كشيد و مي گفت، سرنگونى با اين كارهاى سازمان(بمبگذارى و خمپاره زنى در عمق شهرها) محقق مي شود، اما بعد از دو سال كه نه فقط از سرنگونى خبرى نشد بلكه نيروهاى نظامى ايران تمام پايگاههاى مرزى رجوى را موشك باران كردند و از اين نقطه بود كه دولت عراق ترسيد و جلوى بمبگذاري ها را سد كرد و از اين پيك هم سرنگونى محقق نشد كه رجوى ادعاى آن را داشت. بعد از اين بود كه تناقض سرتاپاى تشكيلات را گرفته بود و نارضايتى ها به اوج خود رسيد. در اين مرحله، رجوى دجال و فريبكار همه را در قرارگاه باقرزاده به مدت دو ماه در حفاظت كامل نيروهاى عراق مبحوس كرد و نشست هاى طعمه و خارجه گرايى موسوم به نشست هاى سركوب ديگ، برگذار نمود كه آدم از گفتن آن همه رذالت و شكنجه روحى و روانى و كتك كارى و زندان مخوف ابوغريب بغداد شرم دارد.
آن زمان رجوى با اهرم صدام چنين سركوب مي كرد و خفقان راه مي انداخت! آيا الان در اروپا هم خواهد توانست و قدرت چنان سركوبى را در تشكيلات دارد!؟
بنظرم رجوى سخت قافيه را باخته است و بعد از ترامپ و بولتون و پمپئو و عدم سرنگونى، وضعيت تشكيلات توصيف ناپذير است و مريم رجوى و فرماندهانش عاجز از حل اين معضل تناقض و نارضايتى درون تشكيلاتى، هستند و از درد آن به خود مي پيچند. بنابر اين، از اين پس شاهد رويش خلاصى از قيد تشكيلات تروريستى رجوى توسط نفرات اسير خواهيم بود.
به اميد و آرزوى رسيدن تك تك دوستان در اسارت فرقه رجوى به دنياى آزاد
„پایان“