اعتراضات ایران، تغییر رژیم، و مجاهدین خلق

اعتراضات ایران، تغییر رژیم، و مجاهدین خلق

لینک به منبع (انگلیسی) – ایران اینترلینک
لینک به منبع (انگلیسی) – لوبلاگ

اعتراضات ایران، تغییر رژیم، و مجاهدین خلق

لوبلاگ       Lobelog  ۱۷ ژانویه ۲۰۱۸

نوشته آن و مسعود خدابنده

Maryam_Rajavi_Iran_Protests_Regime_Change_MEK_MKO_NCRI

وقتی اعتراضات در ایران در اواخر سال ۲۰۱۷ آغاز گردید، اغلب کشورها پایشان را از این قضیه بیرون کشیدند. بهرحال، این کشورها روابط دیپلماتیک و تجاری با دولت ایران برقرار کرده اند. حتی برخی ناظران بانفوذ آمریکایی احتیاط را توصیه نمودند. برای نمونه، وزیر خارجه سابق آمریکا جان کری در تویتر خود نوشت: “با توجه به اینکه اطلاعات بسیار کمی از آنچه دارد در داخل ایران اتفاق می افتد داریم، تا این حد روشن است که این مسئله مربوط به ایران و نه کس دیگری می باشد. ولی حق مردم برای اعتراض مسالمت آمیز و رساندن صدای خواسته های خود به جهانیان و دولت ها در هر کجا باید محترم شناخته شود.”

ولی دیگر ناظران آمریکایی، مشتاق سوء استفاده از اعتراضات برای اهداف خود بودند تا برنامه تغییر رژیم در ایران را به پیش ببرند. آنان به سرعت وارد معرکه ای شدند که افراد محتاط تر از ورود به آن ترس داشتند. اولین حمله از جانب رسانه ها بود. در حالیکه هیچ سازماندهی یا رهبر اپوزیسیونی در داخل ایران برای مصاحبه در کار نبود، برخی رسانه های آمریکایی ایرانیان تبعیدی را جایگزین نمایندگان مردم ایران کردند. سلطنت طلبان حامی رضا پهلوی انعکاساتی در این رابطه گرفتند.

ولی این مریم رجوی، رهبر مجاهدین خلق بدنام، بود که بیشترین انعکاسات را به خود اختصاص داد، که در شبکه ویدئویی فاکس نیوز و صدای آمریکا ظاهر گردید.

مجاهدین خلق یک گروه فرقه ایست که زمانی در لیست تروریستی ایالات متحده قرار داشت. حضور مریم رجوی، که طوری صحبت می کند که گویا نماینده مردم ایران است، برای رهبران ایرانی یک مائده آسمانی بود. در میان فارسی زبانان خشمگین، او موجب براه افتادن یک طوفان هشتگ در توئیتر، با ایرانیانی از گرایشات مختلف سیاسی شد که به فارسی و انگلیسی به او می گفتند که خفه شود.  ارزیابی شدت نفرت ایرانیان در داخل و خارج از کشور از مجاهدین خلق واقعا دشوار است.

در  این میان رسانه های ایرانی بیشترین استفاده را بردند. آنها بلافاصله سخنان مریم رجوی و خروجی رسانه های مجاهدین خلق را به فارسی ترجمه کرده و ویدئوهای سخنرانی های وی را برای اطلاع عموم شهروندان ایرانی بیرون دادند که چگونه ایالات متحده امید دارد تا مجاهدین خلق را از طریق تغییر رژیم بر ایران تحمیل کند. برخی ایرانیان ممکن است خواهان تغییر رژیم باشند ولی آنچه که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد هم به همان اندازه برایشان مهم است. هیچ ایرانی نمی خواهد که مجاهدین خلق جایگزین ملاها شود.

بعدا، آنچه به عنوان اعتراضات طبقه کارگر علیه سختی های اقتصادی و فساد در دولت شروع شده بود به سرعت توسط بازیگردانان سیاسی که خشونت را تبلیغ می کردند مورد سوء استفاده گردید. رهبر معنوی ایران آیت الله خامنه ای این اتفاقات خشونت بار را “دخالت خارجی” نامید و از آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و عامل آنان مجاهدین خلق اسم برد. ژنرال محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام نمود که مجاهدین خلق افراد درگیر در اعمال خشونت آمیز را تعلیم داده بودند. سرویس های اطلاعاتی در استان لرستان در غرب ایران همچنین گفتند که یک هسته تروریستی مرتبط با مجاهدین خلق در بجنورد را متلاشی کرده و چهار نفر را دستگیر نموده اند. ایران همچنین ادعا نمود که یک شبکه از سازماندهان این قضایا از افغانستان و اربیل کردستان عراق را کشف کرده که طرح گسترده اعمال خشونت آمیز در سال ۲۰۱۸ را داشتند. اعتراضات همزمان و گسترده طبقه کارگر ظاهرا موجب شد تا شبکه مربوطه زودتر از برنامه وارد عمل گردد.

اگر این طرح قرار بود که سرویس های امنیتی را وارد به سرکوب قهرآمیز معترضین نماید، تا رسانه های غربی بعدا بتوانند به عنوان نقض حقوق بشر آنرا ارائه نمایند، این طرح عملی نشد. در عوض، نظام حامیانش را به شکل یک ضد تظاهرات بزرگ به صحنه آورد. علاوه بر این، وقتی اعتراضات به خشونت کشیده شد، افراد عادی به خانه هایشان رفتند. آنان نمی خواستند در تغییر رژیم ساختگی ایفای نقش نمایند. سخت سران ایرانی می دانند که مؤثرترین راه برای مقابله با اعتراضات بدون توسل به محدودیت یا خشونت، مقصر دانستن مجاهدین خلق است. این کار به آنان اجازه خواهد داد تا فعالیت های سرکوبگرانه را سوار بر محبوبیت خود برای مقابله با تروریسم نمایند.

ایرانیان از اینکه مجاهدین خلق در خشونت ها نقش داشته اند غافلگیر نشدند. آنان با این گروه و تاریخچه اش آشنایی دارند. در دیدار از موزه های جنگ در ایران می توان یک بخش هر موزه که به همکاری نظامی مجاهدین خلق با صدام حسین پرداخته است یافت. فیلم های جدید  ایرانی و مستندات تلویزیونی به نسل جدید در خصوص تروریسم مجاهدین خلق که موجب کشته شدن هزاران غیرنظامی شد اطلاعاتی می دهند.

بهرحال، حامیان مجاهدین خلق سالها کار کرده اند تا جنایات گذشته این گروه را برای مخاطبین غربی پاک نمایند. برای عناصر ضد ایرانی در ایالات متحده، مجاهدین خلق یک وسیله مورد استفاده برای ترویج اطلاعات غلط در دوران مذاکرات هسته ای با نشان دادن آنان به عنوان مدافعان حقوق بشر بود. این برنامه به دقت طراحی شده برای قربانی سازی ظاهرا بر اساس ارزش های دموکراتیک به مجاهدین خلق این امکان را داده است تا در حلقه های سیاسی فعالیت کند و برنامه تغییر رژیم را به پیش ببرد.

در عین حال، در آلبانی، مجاهدین خلق مشغول برپایی یک اردوگاه جدید آموزش های تروریستی به صورت مخفیانه، به جای اردوگاهی که در عراق داشتند، می باشند. وقتی وزیر اسبق خارجه آمریکا هیلاری کلینتون مذاکراتی برای انتقال ۳۰۰۰ جنگجوی مجاهدین خلق از عراق به آلبانی وارد مذاکره شد، بودجه ای برای برقراری مؤسسه ای جهت بازپروری این افراد به طوری که مجاهدین خلق بتوانند با موفقیت مجددا به جامعه عادی بازگردند تأمین گردید. چنین اتفاقی در این رابطه نیفتاد. در سال گذشته، جان مک کین (جمهوری خواه از آریزونا) و جان بولتن سفیر سابق آمریکا در ملل متحد هر دو از آلبانی برای تقویت مجاهدین خلق و برنامه تغییر رژیمش دیدار کردند.

این دو و دیگر فعالان مدافع مجاهدین خلق به صورت رابط بین اروپا و دولت ترامپ عمل کرده اند. حتی قبل از اعتراضات، نمایندگان پارلمان اروپا خواهان تحریم مجاهدین خلق، خصوصا بعد از اتفاقی که در آن مجاهدین خلق در محوطه پارلمان دست به خشونت زدند، گردیدند. روابط بین فرانسه و ایران حالا این امکان را به رئیس جمهور حسن روحانی می دهد تا مستقیما از فرانسه بخواهد تا فعالیت های مجاهدین خلق را در آنجا محدود نماید.

در اقدامی جهت خارج شدن از انزوا و نایده گرفته شدن، مریم رجوی اخیرا مقاله ای در وال استریت جورنال منتشر کرد که گویی هیچ یک از این اتفاقات نیفتاده است. این فقط اقدامی دیگر از جانب مجاهدین خلق برای نشان دادن خود به عنوان نماینده ای با نفوذ در میان مردم ایران بود. ولی اگر مجاهدین خلق ذره ای نفوذ در داخل ایران داشتند، اعتراضات خیلی بیش از این به خشونت گراییده می شد. در عوض، تمامی آنچه که به نظر می رسد مجاهدین خلق بدست آورده اند ارائه دلیل مقبول و منطقی به سخت سران برای سرکوب یک جنبش حقیقی مدنی برای تغییر بود.

مسعود خدابنده مدیر مؤسسه مشاوران استراتژی خاورمیانه است و مدت طولانی با مقامات عراقی برای یافتن راه حل صلح آمیز برای گشودن بن بست اردوگاه لیبرتی و کمک به نجات قربانیان فرقه مجاهدین خلق کار کرده است. در میان دیگر انتشارات، او در نوشتن کتاب “زندگی در اردوگاه اشرف: قربانیان اربابان بسیار” با همسرش آن سینگلتون همکاری داشته است. آنان همچنین یک رساله آکادمیک در خصوص مجاهدین خلق برای استفاده در اینترنت منتشر کرده اند. آن خدابنده یک متخصص انگلیسی در فعالیت های ضد تروریسم است و فعال با سابقه در حوزه بازپروری از افراطی گری می باشد.  او مقالات و کتب متعددی در خصوص این موضوع همراه با همسرش که اصالتا ایرانی هست نوشته است.

*