انتخابات در ایران و چهل سال خیانت مجاهدین خلق

انتخابات در ایران و چهل سال خیانت مجاهدین خلق

 

انتخابات در ایران و چهل سال خیانت مجاهدین خلق

 کریم غلامی، ایران فانوس، 24.04.2017

به دلیل انتخابات در ایران این روزها شعار سرنگونی مد شده و یا می توان روی دیوار این شعار را دید „رای من سرنگونی است“. تا اینجا مشکلی نیست، هر فردی آزاد است هر شعاری بدهد، اما این پرسش را هم باید پاسخ داد که فرض بگیریم جمهوری اسلامی سرنگون شد! چه کسی و چه چیزی را می خواهید جایگزین آن بکنید؟ دادن شعار سرنگونی، کار سختی نیست، اما قسمت سخت آن جایگزینی است.

 سوال، چرا سرنگونی نه، اما آزادی و دمکراسی بله؟

پاسخ به این موضوع هر چند که بسیار حساس و سخت می باشد را تلاش می کنم به بیان ساده مطرح بکنم.

„انقلاب و سرنگونی نه، اما تغییر و اصلاحات و دمکراسی و آزادی، آری“ این شعار من است. از همه یک سئوال مطرح می کنم. پرسش این است:

فرض را به این بگیریم که حکومت حاکم بر ایران سرنگون بشود و یک انقلاب نوین در ایران صورت بگیرد! چه چیزی را می خواهید جایگزین این حکومت فعلی بکنید؟

بعضی ها می گویند آزادی و دمکراسی، بله این حرف بسیار زیبا است، اما همه می گویند که آزادی و دمکراسی را به ایران خواهند آورد و کدام یک بطور واقع به آزادی و دمکراسی معتقد است. آیا می خواهید مسعود رجوی و یا مریم رجوی، را جایگزین بکنید؟ هر ایرانی که نام این دو خائن را می شنود، آشکارا تنفر خود را از این دو نشان می دهد. اما پایه ای ترین اصل دمکراسی انتخابات آزاد است! طی 45 سال گذشته در سازمان مجاهدین چند بار انتخابات برگزار شده است؟ و کدام فرد بر اساس صلاحیت و انتخاب بر سرد قدرت رسیده است؟ من طی 25 سالی که در سازمان مجاهدین بودم، حتی یک مورد انتخابات به چشم ندیده ام. به یک نمونه بسیار بارز اشاره می کنم، „مریم رجوی رییس جمهور برگزیده مقاومت“. ابتدا مجاهدین تلاش کردند که مریم رجوی را به عنوان رییس جمهور برگزیده مردم ایران جا بزنند، اما با واکنش عمومی مردم ایران، مجاهدین با غلط کردم های پی در پی مریم رجوی را „رییس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت برای دوران گذار“ معرفی کردند. معنی واژه ها در سازمان مجاهدین، بسیار متفاوت با دنیای واقعی است. انتخابات به طور ساده به این شکل است که موضوعی برای انتخاب شدن مانند ریاست جمهوری مطرح می شود و هر فردی آزاد است که خود را کاندید این سمت بکند و عموم با دادن رای فرد مورد نظر خود را انتخاب می کند و هر فردی که بیشترین آرا را به دست بیاورد، این مسند را به دست می گیرد(هر چند که انتخابات کمی پیچیده تر این است).

اما انتخابات در سازمان مجاهدین، به این شکل می باشد: به همان نمونه رییس جمهور اشاره می کنم. مسعود رجوی، مریم رجوی را به عنوان رییس جمهور منتصب می کند و از همه می خواهد که به او رای مثبت بدهند و هر کسی که مخالف باشد، به اصطلاح شخص مسعود رجوی او را „قانع“ می کند. مسعود رجوی این اصطلاح را جایگزین انتخابات کرد، او در یکی از جلسات درون تشکیلاتی مجاهدین، صحبت از شورای ملی مقاومت می کرد، او با توهین به اعضای شورا آنها را نا آگاه و گوسفند مانند می خواند که بدون حضور مسعود رجوی، توان پیش برد هیچ کار سیاسی را ندارند. او توضیح داد که در درون شورا وقتی موضوعی را می خواست به مفاد شورای ملی مقاومت اضافه بکند، ابتدا با تک به تک اعضای شورا صحبت می کرد و آنها را قانع می کرد که به آن مصوبه ی شورا رای مثبت بدهند. شیوه اقناع، در مجاهدین به این شکل است که ابتدا فرد را با مادیات مجاب می کنند و در صورت جواب منفی او موضوع به تهدید و حتی عمل کشیده می شود. در رابطه با اعضای شورا مجاهدین، مشکل را با دادن پول و یا مسافرت های تفریحی و غیره، و در غیر این صورت آنها تهدید می شوند که مدارک مزدوری آنها افشا خواهد شد. مجاهدین طی سالیان نشان داده اند هر فردی که از شورا جدا می شود، مدارک گسترده ای از حقوق مزدوری و مسائل اخلاقی و غیره آن فرد را رو می کنند، برای همین اعضای شورا همواره به مصوبات مسعود رجوی رای مثبت می دهند.

مجاهدین یک فرقه ایدئولوژیک بسیار خطرناکی هستند که برای بدست گرفتن قدرت، از هر گونه خیانت و جنایت فروگذار نمی کنند. طرح مجاهدین برای ایران آینده آمیخته ای از نوع حکومت کره شمالی و حکومت پل پوت(خمرهای سرخ) در کامبوج است. مهدی ابریشمچی، یکی از مغزهای مرتجع و فاسد مجاهدین، آینده شهرهای ایران را اینگونه توصیف کرد، با دیواری شهرها را به دو قسمت تقسیم می کند که در یک طرف مردان و در یک طرف زنان باشند. مجاهدین که اعضای خود را مجبور به طلاق های اجباری می کنند و آنها را از داشتن هر گونه امکانات معمولی زندگی و تفریحی محروم می کنند، مجاهدین که اعضای خود را از داشتن هر گونه رسانه عمومی حتی رادیو محروم می کنند و هر مخالف را زندانی و شکنجه و سر به نیست می کنند و با دشمنان قسم خورده ایران مانند آمریکا و عربستان، عکس یادگاری می گیرند و برای رسیدن به قدرت هر گونه خیانتی نسبت به ایران و مردم ایران می کنند.

پرسش: آیا می خواهید مجاهدین را جایگزین رژیم ایران بکنید؟

یکی دیگر از مدعیان سرنگونی و انقلاب، سلطنت طلبها با نام های رنگارنگ. حکومت پادشاهی، نوع حکومت در دوران فئودالی است، قرنها است که دوران این نوع حکومت ها به پایان رسیده است، هر چند که امروزه در بعضی از کشورها به دلیل عقب ماندگی اجتماعی و سیاسی آنها این نوع حکومت ها حاکم هستند. سلطنت طلبها، تحت نام های مختلف مانند مشروطه خواهی، به دنبال بازگرداندن حکومت پادشاهی به ایران هستند. مشروطه خواهان می گویند که می خواهند شاه را به عنوان رهبر به قدرت برسانند و قدرت او مشروط به وجود پارلمان و غیره است. پرسش اینجا است که چه چیزی تغییر می کند؟ هم اکنون حکومت ایران دارای یک رهبر به نام ولایت فقیه است که در کنار آن این حکومت دارای پارلمان و رییس جمهور و استانداری و شهرداری و بسیاری ارگان های دیگر کنترل قدرت. تنها خواسته کسانی که خواهان انقلاب و سرنگونی هستند، رسیدن آنها به قدرت و حاکمیت و پول است و خواسته مردم ایران جایی در کنار آنان ندارد.

جامعه ایران نیازمند انقلاب است، اما نه از نوع سرنگونی بلکه از نوع انقلاب فرهنگی. مشکل جامعه ایران نا آگاهی عمومی و بی فرهنگی است. طی 40 سال گذشته، جنگ خارجی و ترورهای داخلی جامعه ایران را دچار کم بود شدید قشر روشنفکر و فرهیخته کرده است. اگر خیانت گروه هایی مانند مجاهدین نبود و اگر آنها مبارزه مسلحانه راه نمی انداختند، امروزه صفی از روشنفکران و فرهیخته گان و دانشمندان برای ریاست جمهوری داشتیم. باشد که روزی این صف را برای ایران آینده ببینیم.

„پایان“