سود و زیان جنگ اوکراین

سود و زیان جنگ اوکراین

سود و زیان جنگ اوکراین

ایران فانوس، 28.04.2022

از آلبرت انیشتن که تجربه جنگ جهانی اول و دوم را داشت پرسیدند که جنگ جهانی سوم چگونه خواهد بود؟ آلبرت انیشتن در پاسخ گفت، جنگ جهانی سوم را نمی دانم ولی در جنگ جهانی چهارم، مردم با سنگ و چوب با همدیگر می جنگند.

با این حال، اگر جنگ جهانی چهارم سودی برای کسی نداشته باشد جز زیان، ولی جنگ های اول و دوم و سوم، برای طبقات پایین جز زیان چیزی نداشت ولی در بالا چرا، سودش برای بعضی ها کم نبود و نخواهد بود.

جنگ اوکراین که از دو ماه قبل مابین کشورهای اوکراین و روسیه، آغاز شد هم اکنون دارد روز به روز گسترش می یابد و اگر به همین منوال یعنی ارسال پول و سلاح و سلاح های سنگین از اروپا به اوکراین، پیش برود تا مدتی دیگر اختلافات سیاسی اوج می گیرد و به جنگ جهانی سوم بدل می شود که در اینجا موضوع به سود و زیان جنگ از حیث سیاسی و تعادل قوا و ظهور و سقوط قدرت ها و تلفات انسانی، نیست بلکه بیشتر جنبه اقتصادی جنگ منظور است.

جنگ روسیه و اوکراین که از دو ماه قبل آغاز شد، قرار بر این بود در طرف روسیه روزانه 20 میلیارد یورو هزینه داشته باشد و روسیه را فلج کند ولی بر اثر جنگ و گران شدن سوخت، روسیه تنها از جانب اروپا روزانه یک میلیارد یورو درآمد نفت و گاز دارد. جنگ در طرف اوکراین تا کنون بیش از 500 میلیارد یورو خسارت داشته است. از تلفات انسانی که بگذریم بیش از 10 میلیون نفر آواره شدند که بیش از 5 میلیون نفر از خاک اوکراین خارج و وارد خاک اروپا شده اند که اگر برای هر یک نفر روزانه 20 یورو هزینه مسکن و خوراک و بهداشت در نظر بگیریم، در مجموع اروپا روزانه 100 میلیون یورو هزینه آوارگان اوکراینی را تحمل می کند و این سوای میلیاردها یورو هزینه نظامی و کمک های انسانی دیگر است که ظرف مدت دو ماه اتحادیه اروپا و اعضای ناتو در جنگ اوکراین متقبل شده اند و همچنین خود نیز صدها میلیارد یورو افزایش بودجه نظامی داشته اند و در راستای رکود اقتصادی تورم نیز از 2% به بالای 7% رسیده است.

تا اینجای کار اگر جنگ زیانی داشته متوجه مردم و نظامیان و مالیات دهندگان بود و اگر جنگ سودی داشت متوجه کمپانی های نفتی و زرادخانه ها و فروشگاه های کلان و زنجیره ای، بود که در اثر تبلیغات و خطر جنگ و جنگ جهانی سوم، انرژی و سلاح را به دولت ها و مواد غذایی را به مردم گران تر فروخته اند.

اگر جنگ شد چه باید کرد؟(3)

در جنگ کرونا نیز همین طور بود. وقتی ویروس کرونا آمد یا این که ویروس را آوردند، در اثر محدودیت ارتباطات و آمد و شد و منع آزادی ها و ترس و هراس و تبلیغات، مردم را خانه نشین کردند و به دنبال آن بسیاری از مشاغل مردم و کاسبان خرده پا را از دور خارج کردند در حالی که فروشگاه های زنجیره ای و کلان در غیاب کاسبان خرده پا و ترس و طمع مردم به دنبال پروپاگاندای کرونا، چندین برابر بیشتر از قبل فروش داشتند. یعنی ویروس کرونا نیز در بسیاری از موارد به زیان طبقات محروم و کم درآمد و به سود ثروتمندان عمل کرد.

در جنگ کرونا که تبلیغات از نوع ترس و هراس و پروپاگاندا رایج بود، بسیاری از مردم به ویژه طبقه متوسط خرید و مصرف معمولی نداشتند و به همین سبب پول های زیادی در بانک ها انباشته شد. در کشور آلمان، به میزان هفت و نیم هزار میلیارد یورو سرمایه در بانک های کوچک انباشته شد که باید به بهانه ای سرمایه ها را از بانک های کوچک به بانک های بزرگ در فرانکفورت انتقال می دادند. جنگ اوکراین، این بهانه را به بانک های بزرگ داد.

به بهانه جنگ اوکراین که کمبود نفت و گاز و تحریم و قحطی و جنگ جهانی و اتمی و سایر پروپاگاندا، رایج شد، ابتدا انرژی از 30% تا 250% گران تر شد و سپس به ارزاق و خوراک مردم رسید که در اینجا نیز نان 30%، روغن خوراکی 500% و همین طور سایر وسایل خوراکی و غیر خوراکی و داخلی و خارجی به بهانه گرانی سوخت و حمل و نقل، گران تر شدند.

سالی که نکوست از بهارش پیداست. گرانی انرژی و خوراک و سایر وسایل مصرفی مردم، تازه شروع شده و بهانه و توجیه نیز ابتدا ویروس کرونا و سپس جنگ اوکراین، گفته شد و نتیجه اش احتمالاً از پاییز امسال رویت خواهد شد.

درنتیجه، جنگ اگر برای مردم محروم و نظامیان و مالیات دهندگان و سایر طبقات فرودست جز زیان چیزی به دنبال نداشته باشد، برای کمپانی های نفتی و زرادخانه ها و سرمایه ها و قدرت های پوشالی که از تضعیف مردم فرودست نیرو و قدرت می گیرند، موهبتی گرانبهاست و تا روزی که این سود و زیان در میان است، جنگ است و تا روزی که جنگ است، سودش به جیب طبقات بالادست و دودش به چشم مردم فرودست خواهد رفت.

„پایان“