دست غیبی که فرقه رجوی را تغذیه می کند

دست غیبی که فرقه رجوی را تغذیه می کند

وزارت اطلاعات و مجاهدین خلق – دست غیبی که فرقه رجوی را تغذیه می کند

وزارت اطلاعات و مجاهدین خلق

نامه های ادعایی  منتشر شده از مسعود رجوی و ایرج مصداقی

تبادل اطلاعات بین فرقۀ رجوی و جمهوری اسلامی واقعیت دارد ؟! یا دست غیب است ؟

محمد کرمی فعال حقوق بشر پاریس

آقای محمد کرمی

اخیرا فرقۀ رجوی کتابی بر علیه آقای ایرج مصداقی انتشار داده  است مبنی بر اینکه آقای مصداقی در سال 1370 در زندان رژیم جمهوری اسلامی ندامت نامه نوشته تا توانسته ازاد شود. تا اینجای کار هیچ اشکالی در کار اقای مصداقی دیده نمی شود زیرا او هم مانند هزاران زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی ندامت نامه نوشته واز زندان بیرون آمده است. بسیاری از آنان که این ندامت نامه ها را نوشته و آزاد شده اند به دنبال زندگی خود رفته  و دور سیاست خط کشیده اند لذا چون خبری از آنها جایی دیده نمی شود و اساسا مطرح نیستند کل موضوع توبه و توبه نامه نگاری متوجه افرادی می شود که اسم و رسمی داشته و فعالیت سیاسی در صحنۀ رسانه ها دارند. برخی از آنها نیز یا در داخل ایران مجددا شروع به فعالیت سیاسی کردند یا اینکه از ایران بصورت قاچاق یا قانونی خارج شدند و در اروپا یا امریکا مجددا فعالیت سیاسی خود را شروع کردند.

 

ندامت نامه نوشتن در زندان های ایران از قدیم وجود داشته است خیلی از سیاسیون قدیمی یا جوانان  امروزی هم بنا بر هر دلیلی اعم از عدم تحمل شکنجه یا فشار های زندان یا قصد آزاد شدن و ادامۀ فعالیت به هر قیمت و حتی پیروی از خط و خطوط سازمانی و و… ندامت نامه نوشته یا مصاحبۀ تلویزیونی انجام داده ( در سال 1361 و1362 خط سازمان در زندان ها این بود که ندامت نامه بنویسند و بیرون بیایند که بپیوندند به سازمان و شدیدهم تبلیغ می کردند !) یا با دستگاه رژیم کنونی یا گذشته به هر نحوی دیگر همکاری کرده و از زندان آزاد شده و یا حد اقل از اعدام نجات یافته اند. افرادی از سران حزب توده نمونۀ بارزی از این موارد هستند مانند کیانوری، احسان طبری، یا قدیمی تر از آنها که برخی نیز که بعدها در زمان شاه به مال و منال و مقام هم دست یافتند ندامت نامه نوشته و یا مصاحبه های تلویزیونی انجام داده و زمان شاه جاوید شاه هم گفتند ویا افرادی از سران جریانهای اسلامی مانند مؤتلفه و وابستگان فدائیان اسلام امثال عسکر اولادی و بادامچیان و… که در تنفر از ماجرای تقی شهرام و مارکسیست شدن بخشی از رهبران سازمان مجاهدین در سال 54 به کلی از مبارزه زده شده و با توبه نامه نوشتن و برخورداری از عفو ملوکانۀ شاه و گفتن دسته جمعی «شاهنشاها سپاس» از زندان شاه آزاد شدند. همچنین برخی از سران و اعضای بالا یا وابستگان برجستۀ سازمان مجاهدین در زندان های شاه مانند مهدی فیروزیان، شانچی  و شاخص تر از همه مسعود رجوی همکاریهای سند دار و مشخصی با رژیم و ساواک شاه انجام داده و از اعدام نجات یافتند.

 

اساسا در زمان شاه در فضای زندانها و زندانیان سیاسی و در بین مبارزان و انقلابیون آن زمان نوشتن دفاعیۀ حقوقی یا ایدئولوژیک وظیفۀ رهبران و افراد شاخص و برجسته بود تا نقش تاریخی شان حفظ شود ولی این کار برای اعضا و هواداران پایین و عادی ممنوع بود . نوشتن دفاعیۀ ابراز پشیمانی و حتی تعریف و تمجید از دستگاه شاه نه تنها مشروع بلکه الزامی بود؛ بطوریکه داخل زندان قبل از رفتن به دادگاه؛ افراد وارد و بالا در سازمانهای مبارز دفاعیۀ افراد پایین را چک و ادیت می کردند و راهنمایی می کردند که چگونه ابراز پشیمانی کرده و از رژیم شاه تعریف و تمجید کنند تا به زندان طولانی محکوم نشوند و زود آزاد شوند  .

تا بتوانند در بیرون زندان به مبارزۀ خودشان ادامه دهند یا از کشور خارج شوند و در حین آزادی هم امضا کردن یک فرم تعهد نامۀ چاپی آماده و تشریفاتی یا به اصطلاح پروتکلی مبنی بر اینکه دیگر این جرم خودم را تکرار نخواهم کرد و حتی برای کشف این نوع جرمها با پلیس هم همکاری خواهم نمود و اطلاعات خواهم داد، یک امر کاملا عادی بود و همۀ زندانیان سیاسی که محکومیتشان تمام می شد حین آزادی این فرم را امضا می کردند و می دانستند که هیچ کنترل و ضمانت اجرائی ندارد و قانون و تشریفات زندان می باشد. در حالیکه اغلب آنها آزاد شده و به مبارزه شان با رژیم شاه ادامه می دادند و حتی چندین بار به زندان افتاده و دوباره آزاد می شدند.

وزارت اطلاعات و مجاهدین خلق و ایرج مصداقی

حالا فرقه رجوی کپی دست نوشته ای  را که بنا به ادعایشان  به خط اقای مصداقی است به قول خودشان افشا کرده اند و آن را انتشار  داده اند و ضمیمه یک کتابی با بیش از 300 صفحه کرده اند!؟.

حال با توجه به اینکه ندامت نامه هایی که از زندانیان می گیرند در دادگاه ها بایگانی می شود و هیچ جا آنها را منتشر نمی کنند؛  سوال اینجا است که چطور فرقۀ رجوی از دادگاه های انقلاب این سند را بدست اورده است؟ ایا مانند مابقی اسنادی که فرقه رجوی جعل می کند و نشر میدهد این سند را هم به اسم اقای مصداقی جعل کرده اند ؟ ایا فرقه رجوی با این شگرد می خواهد نشان بدهد که حتی در دادگاه هم نفوذی دارند ؟!همگان خوب می دانیم که از سال 1361 به این سو فرقه رجوی نه تنها درون نهاد های رسمی نفوذی نداشته و ندارد بلکه در داخل کشور هم  نیرویی ندارد. بیسشتر به جلعیات فرقه رجوی می خورد . یا اینکه دست غیبی در بزنگاه ها به کمک فرقۀ رجوی می آید و اسناد و اطلاعاتی را که نیاز دارند در اختیار این فرقه میگذارد؟!!

البته از این نوع بده بستان ها مابین فرقه رجوی و و دستان غیبی از قبل هم وجود داشته که بارزترین نمونۀ آن ترور زنده یاد زهرا رجوی ( فائزه ) در ترکیه بود. در همان زمان سازمان چریک های فدائی اقلیت در ترکیه اخباری بدست اورده بود مبنی بر اینکه میخواهند در ترکیه یکی از مسئولین مجاهدین را ترور کند. در المان ، فرانسه ، ترکیه ، فدائی ها خیلی تلاش کردند و تلفن کردند  که موضوع را به مجاهدین بگویند و خبر را رساندند اما …..

مگر سران فرقه رجوی به دستور شخص مسعود رجوی در زندان های خود به زور شکنجه و ضرب و شتم از اعضا معترض و مخالف خود ، اعتراف نامه نمیگیرند . ملعون بتول رجایی یا فهیمه اروانی یا سر دژخیم فرقه مهوش سپهری ( نسرین ) و دیگر سران جنایت کار په درون زندان و یا در توی نشست های چند صد نفره نفرات را زیر ضرب و فشار اعتراف نامه نمی گرفتند که بعدا وقتی نفرات ا زفرقه رها شدند و شروع به روشنگری کردند . این اعتراف نامه ها را انتشار می دهند .جنایتی که کماکان ادامه می دهند .فرقه رجوی که دراعتراف گرفتن اجباری گوی سبقت را در تاریخ ایران از همه ربوده است .

فرقۀ رجوی در حالی «تواب» بودن یا توبه نامه یا انزجار نامه نوشتن آقای مصداقی را به سر او می زند و با اضافه کردن مسخره ترین تهمت ها و عناوین علیه او تنها و تنها به علت افشاگریهایش علیه این فرقه و بیان حقائق و طرح سؤالات و جواب خواستن از رجوی به لجن پراکنی و توطئه چینی می پردازد که اولا خود آقای مصداقی بارها در گفتگوهای رسانه ای خود نوشتن انزجار نامه توسط خودش را بیان کرده و حتی متن آن را خودش خوانده است و خود فرقۀ رجوی هم همین را از زبان خودش پخش کرده اند که خنده دار است آن وقت کسی بیاید و آن را به عنوان یک افشاگری مطرح کند. ثانیا بسیاری از توابان زندانهای جمهوری اسلامی همین الآن داخل تشکیلات فرقه رجوی و حتی در میان مسئولان بالای آن هستند و یا در بیرون با فرقه رجوی همکاری می کنند و این یعنی تواب اگر با این فرقه باشد کار خوبی کرده توبه کرده و آزاد شده و فردی مبارز و انقلابی و مجاهد و حتی به تعبیر رجوی «گوهر بی بدیل» است ولی اگر جدا بشود یا حتی به عنوان یک فرد بیرونی مخالف فرقه باشد و علیه فرقه حرف بزند در تبلیغات و لجن پراکنی های این فرقه می شود تواب و لقبهای دیگر و…. در نشستهای رجوی ما خودمان در قرارگاه اشرف در عراق شاهد بودیم که شخص رجوی توابها را بلند می کرد و آنها وقتی پشت میکرفون می آمدند و با عجز و لابه و با احساس گناه، یک توبۀ دیگر هم جلوی رجوی از آن توبۀ زندانشان به عمل می آوردند. رجوی هم به آنها دلداری می داد وبا دست گذاشتن به گردن خودش می گفت گناه توبه تان به گردن من!! و شما پاک و پاکیزه و مجاهد هستید!!..

وزارت اطلاعات و مجاهدین خلق - مسعود رجوی در زندان

این هم سند نه تنها ندامت بلکه همکاری مؤثر شخص مسعود رجوی برای دستگیری سران و اعضای دیگر سازمان و در رأس آنها دستگیری محمد حنیف نژاد بنیانگذار مجاهدینمی باشد که رجوی در جریان دستگیری او به همراه تیم شکار در صحنه حضور داشته و نه تنها آدرس و کروکی خانۀ محل سکونت محمد حنیف نژاد و چند تن دیگر از رهبران سازمان را داده بود بلکه خودش هم به همراه مأموران ساواک است برای نشان دادن خانه می رفته است که تمامی اسناد ان موجود  است از جمله سند زیر:

مسعود رجوی و لو دادن مجاهدین خلق وزارت اطلاعات و مجاهدین خلق

و نیز بارها در مصاحبه ها و نوشته های سران سابق ساواک از جمله پرویز معتمد رئیس تیمهای گشت و مراقبت و شنود ساواک به وضوح بیان شده که می توانید در انترنت گوش کنید. آنها شرح داده اند که چگونه رجوی همراه آنها برای لو دادن خانۀ حنیف نژاد می رفته بطوریکه شخص حنیف نژاد در زندان از رجوی متنفر بوده و حاضر نبوده با او هم سلول و یا در یک جا باشد.

تا قبل از پیروزی انقلاب کسی خبر نداشت که مسعود رجوی در همکاری و ندامت با ساواک سنگ تمام گذاشته است تا توانسته زنده بماند. در سال 1358 بود که تمامی اسناد همکاری مسعود رجوی با ساواک برملا شد .مطلقا در آن سال سازمان مجاهدین واکنشی که بخواهد تکذیب کند یا اعتراض کند از خود نشان نداد . زیرا اگر تکذیب می کرد اسناد  و موارد بیشتری رو می شد.

اکنون که سران سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) خودشان را جر می دهند و بر سر و کولشان می کوبند که اقای مصداقی با پاسداران در زندان همکاری کرده و ندامت نامه داده و دستانش الوده است وو….

 خوب اگر بخواهیم با این اسناد و قانون و با همین منطق صحبت کنیم مسعود رجوی بیشترین خیانت را به سازمان مجاهدین و نیروهای مبارز کرده است و در دستگیری محمد حنیف و خیلی های دیگر نقش اساسی داشته است و به خاطر آن همه همکاریدر دستگیری افراد که خیلی هایشان اعدام یا کشته شدندچنانکه در نامۀ ساواک می بینیم یک درجه به وی عفو داده و او را به جای اعدام به حبس ابد محکوم کردند. پس سران این فرقه در رابطه با جنایت  و خیانتی که مسعود رجوی به انقلاب و مبارزین کرده است چرا سکوت مطلق کردند؟ چرا بر این خیانت و جنایت سرپوش می گذارند و با آدرس غلط دادن یقۀ افشاگران این فرقه را می گیرند؟!!.

لینک به منبع

وزارت اطلاعات و مجاهدین خلق – دست غیبی که فرقه رجوی را تغذیه می کند