میراث دزدیده ‌شده و به انحراف کشیده شده محمد حنیف نژاد

میراث دزدیده ‌شده و به انحراف کشیده شده محمد حنیف نژاد

میراث دزدیده ‌شده و به انحراف کشیده شده محمد حنیف نژاد

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 06.09.2021

در سالروز تاسیس سازمان مجاهدین خلق توسط بنیانگزارانش در 15 شهریور سال 1344 قرار داریم. سازمانی که نشأت گرفته از مبارزه ضد آمپریالیستی توسط محمد حنیف نژاد، تأسیس شد. بعد از اعدام او و یارانش توسط اختاپوسی بنام مسعود رجوی به یغما برده شد.

این شخص که خوی قدرت طلبی و‌ درندگی در خود داشت برای این هدف تمام اصول و آرمان‌های بنیانگذاران سازمان را زیر پا گذاشت و برای کسب این آرزو به تدریج تیشه به ریشه اصول و آرمان‌های بنیانگذاران سازمان زد و آن را به یک فرقه و‌ درون کُک مبدل کرد به صورتی که افراد عضوگیری شده حول محوریت رهبری ایدئولوژیکی و اطاعت بدون چون و چرا و کورکورانه، روح و جسم آن ها را در خدمت خود گرفت و هم مانند رباط انسان نما آن ها را  برنامه ریزی کرده و اهداف خودخواهانه خود را پیش می برد.

این وضعیت تا زمانی دوام ‌داشت که زیر چتر حمایتی دیکتاتور عراق قرار داشت و چون کنار مرزهای ایران بود، نعره های سرنگونی سر می داد و با این ترفند برای اسیران در چنگش که به رباط تبدیل کرده بود، اندک خریداری داشت و فکر می ‌شد که این امر تحقق می پذیرد.

جالب این جا بود که هر ساله هم سالگرد تأسیس سازمان برگزار می ‌شد ولی اثری از راه و رسم بنیانگذاران آن وجود نداشت جز پرستش اجباری و بدون چون و چرا که مسعود رجوی را در جایگاه رهبر  عقیده و دل‌ها نشانده بود.

حال که رجوی بعد از سرنگونی اربابش صدام حسین، خود را تماما به آمریکا واسرائیل و چند کشور دیکتاتور عربی آویزان کرده و باز هم نعره سرنگونی سر می دهد، الان که با ایستادگی و استقلال طلبی مردم ایران نه تنها با ایران با ثبات و بازدارنده و با امنیت بالا مواجه هستیم بلکه محورهای مخالف رجوی و اربابانش که با حمله نظامی و فتنه انگیزی و جنگ تروریستی اربابان رجوی، کشورهایشان تا لبه نابودی پیش  رفته بود ولی به همت ایران و قدرت ملی اش  و حمایت های این کشور، مجددا با اراده ای قوی تر سر پا شده و زخم های خود را ترمیم می ‌کنند و نیز ارباب اصلی رجوی از منطقه بیرون انداخته شده و کشورهای حامی رجوی در منطقه خاورمیانه برای سازش با ایران صف کشیده اند و خاورمیانه‌ای را بدون دخالت خارجی نوید می ‌دهد، نقش مسعود رجوی فراری و ترسو در این میان چیست!؟

آیا الان به راستی مسعود و عجوزه حیله و فریب دقمرگ نشده اند!؟

آیا در این شرائط به فکر خودکشی نخواهند بود!؟

البته از این دو بعید است، چون اگر ذره ای جربزه این را داشتند قبل از اینکه اینهمه انسان را برای هدفی نامفهوم به کشتن بدهند به خودکشی روی میآوردند چون صد شرف داشت به این وضعیت و موقعیتی که الان دارند و به عینه تمام آمال و آرزوهای خود را بر باد می بینند و واقعیت همین است و دیگر نمی ‌شود با هیچ پارامتری تشکیلات را سر پا نگه داشت.  روز به روز در تشکیلات ریزش و از طرف دیگر از رویش خبری نیست و فشار بیرون و درون امان از مسعود و مریم رجوی گرفته است.

روزهای بسیار سختی برای رجوی و سرانش رقم می خورد و اکنون هم رهبری و هم مسئولین جانی او قالب تهی کرده اند و از ترس آینده  و سرنوشت شان به خود میلرزند.

خبرها از قلعه آلبانی حکایت از آن  دارد که بعد از اخراج آمریکا از افغانستان، جوی از نارضایتی و محفل در بین افراد شکل گرفته است و ‌دلبستن رجوی به آمریکا را همانند صدام حسین به سخره گرفته اند و امید به سرنگونی از این مسیر را فریب های بیشمار رجوی می پندارند و بنای مخالفت علنی گذاشته اند ‌ و تمرد  از فرماندهان شدت گرفته است و به همین جهت و برای غلبه بر این وضعیت اقدام به سهل گیری بین روابط زنان و مردان نموده اند تا از این طریق مرحم موقتی بر زخم چرکین خود بگذارند اما دیگر این هم جواب نمی دهد.

„پایان“