بن بست

بن بست

مهدی خوشحال، ایران فانوس،22.04.2020

معلوم نیست بشر زمینی تا کی می بایست در این کره خاکی جهت چند صباحی نفس کشیدن زجر و ریاضت بکشد، بیماری و تحقیر تحمل کند، کار کند و رنج بکشد و کمبودها و آرزوهای خود را جستجو کند و النهایه معلوم نیست که آیا به سر منزل مقصود خواهد رسید و یا ناکام از این دنیا خواهد رفت.

در این روزها کسی نیست از تبعات ویروس کرونا که بر کار و زندگی مردم سایه و در دل ها وحشت افکنده در امان مانده باشد اما فرقی است که قشر سرمایه، سرمایه اش و مردم تهیدست جان شان را در خطر می بینند.

در کشوری مثل آلمان که نیروی سرمایه بر همه جوانب زندگی مردم چنبره زده و احاطه کرده ولی همچنان رفاه را تبلیغ می کنند، وضعیت بهداشت که می بایست از اهمیت اولی برخوردار باشد همچنان در حاشیه مانده است کما این که در گذشته نیز چنین بود. در این کشور، بهداشت برای طبقات مختلف، معانی مختلفی دارد و از کیفیت مختلفی برخوردار است اما برای قشر فرودست جامعه اسف بار است با این که بهداشت و سلامت همه جا ظاهراً رایگان است. در این کشور، پزشکان از آنجا که از جانب دولت استخدام و درآمد کمی دارند در تشخیص و دقت بیماری ضعیف عمل می کنند و در تجویز دارو می بایست متناسب با نوع بیمه ی شخص بیمار، دارو تجویز کنند وگرنه اگر بی حساب و کتاب و بنا بر میل و سلیقه خود دارو تجویز کنند مورد مواخذه اداره بیمه قرار می گیرند و باید پاسخگوی داروهای تجویز شده باشند. این چنین است که بعضی از داروها را به صورت غیر رایگان و با هزینه گزاف، نسخه می نویسند. همچنین، افراد قشر پایین برای هر دارو به میزان 5 یورو و برای هر شب ماندن در بیمارستان باید 10 یورو پرداخت کنند. در مورد معاینات جانبی نیز می بایست تماماً از جیب خود هزینه کنند که در این صورت اقشار کم در آمد از هزینه خورد و خوراک خود می بایست مابین 20 الی 30 درصد را برای درمان و بهداشت هزینه کنند. دندانپزشکی در آلمان، از همه امور پزشکی بدتر است تا جایی که بسیاری از شهروندان برای بیماری دهان و دندان به خارج از آلمان مراجعه می کنند که از کیفیت بهتر برخوردار است و هزینه اش نیز ارزان تر است. تازه همین مقدار نیز در آلمان سرآمد سایر کشورهاست که این نه به خاطر پیشرفت و تمدن بلکه به خاطر اتفاقاتی که در جنگ جهانی دوم افتاده و آن ایام حزب نازی بیماران و معلولین را معدوم می کردند، دولت های فعلی جهت التیام زخمهای مردم و فراموش کردن تاریخ سعی در بهبود وضعیت بیماران و معلولین دارند که در این موارد نیز هر روز شاهد کاهش و کمبود بودجه هستیم.

بهداشت، نه تنها در خدمت جامعه و انسان نیست بلکه به طور آشکار در خدمت کار و سرمایه عمل می کند و بدین صورت مطب ها و بیمارستان ها از حیث تیغ زدن بیمار و خورد و خوراک و وسایل دیگری که در بیمارستان در اختیار بیماران قرار می دهند به دکان و بازار بدل شده اند. بسیاری از جوانان و مردم فقیر به خاطر گران بودن هزینه بهداشت و درمان و متقابلاً ارزان بودن مواد مخدر، به اعتیاد و مواد روانگردان که ارزان تر در اختیارشان قرار می گیرد رو آورده اند.

مسکن و محیط زیست، نیز بهتر از بهداشت نیست بلکه تماماً در خدمت مطامع و کار و سرمایه قرار دارند که فرصت پرداختن به مشکلات مسکن و محیط زیست در این مقاله نیست. با این وصف، در کشوری مثل آلمان که از حیث بهداشت و مسکن و محیط زیست، در شرایط بدی قرار دارد ولی زمانی که نیروی سرمایه به بن بست می رسد و باصطلاح بوکس باد می کند از زمین و آسمان برایش پول می رسد.

https://www.dw.com/fa-ir/%DA%A9%D9%85%DA%A9%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF/a-53182056?maca=per-VAS-per-GooyaNews-26861-xml-mrss

دولتی که برای یک سنت جابجا کردن به ویژه در بخش های غیر ضروری، می نشیند و بحث و فحص و چانه زنی می کند که هر هزینه چقدر سود دارد، وقتی کیان و سرمایه اش را در معرض خطر می بیند به یکباره 1200 میلیارد یورو را رو می کند و باعث شگفتی همگان می شود.

این مبلغ کلان در اصل هزینه کردن از نوع این جیب به آن جیب است. نظام سرمایه داری وقتی چرخش نچرخد این مبلغ که سهل است چندین برابر این را از کیسه تنگش بیرون خواهد کشید. اما دریغ از بودجه ای که می بایست در موارد ضروری همچون بهداشت و مسکن و محیط زیست و برای کرامت و منزلت انسان هزینه شود.

حالا هم نظام سرمایه وقتی کارد به استخوانش رسید موضوع کرونا ویروس را که هنوز درجه وثوقش معلوم نیست و در حد یک نظریه باقی مانده سیاسی می کند و از کشور چین پیگیری و مطالبه زیان می کند البته نه در راستای خسارت کسانی که خسارت دیده اند بلکه در راستای تصرف بازار چین توسط سرمایه داری غرب تا بلکه اندکی خسارت جهانی سرمایه جبران شود.

وقتی یک ویروس می تواند جهانی را از حیث کار و زندگی و سلامت و اقتصاد به بن بست بکشاند می بایست در وهله اول به فلسفه نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و سپس مدیریت جهانی آن که گلوبالیسم نامیده می شود تامل کرد و ریشه را در جایی جستجو کرد که تا کنون نتوانسته در مواقع بروز خطراتی چون ویروس کرونا و خطرهای بزرگ تر، از خود واکنش سریع و هماهنگ نشان دهد.

„پایان“