تروریسم در پیچ تاریخ

تروریسم در پیچ تاریخ

تروریسم، در پیچ تاریخ

ایران فانوس، 23.10.2019

خاورمیانه پس از این محیط مناسبی جهت رشد و نمو تروریسم نخواهد بود. تروریسم، از زمانی در خاورمیانه شروع به رشد و نمو کرد که در ابتدا اسراییل آمد، جنگ آمد، نفت آمد و سرانجام تروریسم آمد.

مجاهدین خلق یکی از این جنبش های تروریستی در خاورمیانه است که در ابتدا موجودیتش را در تضاد با موجودیت اسراییل و اربابش آمریکا، بر شمرد و پس از این که خود ابراز موجودیت کرد و میخ اش را کوبید، سپس در جنگ مابین ایران و عراق که هشت سال به درازا کشید، جان گرفت و با نفت صدام حسین، پروار شد. اما هم اکنون یعنی اوایل قرن بیست و یکم بر خلاف قرن بیستم، قرن جولان تروریسم در جهان به ویژه در خاورمیانه، نیست. چهره خاورمیانه دگرگون شده یا به زودی دگرگون خواهد شد.

از میان همه ی گروه های تروریستی در خاورمیانه که دوران افول خود را طی می کنند، مجاهدین خلق از همه بد شانس ترند. آنان در ابتدا و در عناد با آمریکا، به سمت اتحاد جماهیر شوروی و ایدئولوژی مارکسیستی و رادیکال رفتند و در همین رابطه از برژنف رییس جمهور وقت شوروی، تقاضای پول کردند. پس از انقلاب سال 1357 در ایران که به قدرت نرسیدند و در قبال قدرت مبارزه خشونت آمیز را دنبال کردند، پس از فرار، خود را به فرانسه و اروپا قلاب کردند. از طریق دولت فرانسه به عراق رفتند و همه سرمایه خود را پای صدام حسین ریختند. پس از سقوط صدام حسین در سال 1382، دوباره خود را به آمریکا و متحدینش همچون اسراییل و عربستان سعودی، قلاب کردند. طی سال های اخیر که اختلافات مابین آمریکا و ایران رو به اوج بود، سپس همه سرمایه و تتمه آنچه که داشتند را در طبق آمریکا و اسراییل و عربستان سعودی، قرار دادند تا با جاسوسی و مزدوری و پروپاگاندا، جرقه ی جنگ را دامن بزنند و مفری جهت نجات پیدا کنند. جرقه ها، به دلایلی به جنگ تبدیل نشد و دوران پر هزینه آمریکا در خاورمیانه به سر رسید.

با روی کار آمدن دونالد ترامپ با آن که او بعدها در کابینه اش تعدادی افراد تندرو و جنگ طلب و حامی مجاهدین خلق را به کار گرفت، اما او توان جنگ مجدد در خاورمیانه را نداشت و از آن چه که طی جنگ های قبل هزینه کرده بود، سخت پشیمان بود تا این که دوران حضور آمریکا در خاورمیانه به دلایل متعدد و پر هزینه بودن جنگ ها و کم ارزش شدن نفت و منافع و مشکلاتی که آمریکا با اروپا و چین و روسیه داشت، آمریکا را به خداحافظی و دست رد زدن به سینه متحدینش در خاورمیانه وا داشت.

زمانی که آمریکا در خاورمیانه نباشد، از متحدینش و گاوهای  کوچک و بزرگ شیرده، طبعاً جنگ بر نخواهد خواست و جنگی در چشم انداز نخواهد بود و تا روزی که در خاورمیانه جنگ نباشد، بازار مزدوری و جاسوسی و  تروریسم از جمله داعش و القاعده و مجاهدین و غیره، کارکرد نخواهند داشت.

با عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه که تازه شروع شد، طبعاً جایش را بازیگران دیگر همچون روسیه و چین، پر خواهند کرد که اینان نیز مشکل ایدئولوژیک و راهبردی با کشورهای خاورمیانه ندارند تا از ابزار تروریسم استفاده کنند لذا تروریست ها منجمله مجاهدین خلق، در آرایش سیاسی آینده ی خاورمیانه و نزد بازیگران اصلی جایی نخواهند داشت و توان و پتانسیل نزدیکی با آنان را نخواهند داشت. سایر بازیگران منطقه نیز در غیاب آمریکا، خواهند فهمید که گرد و خاک کردن های آمریکا در خاورمیانه، بر سر نفت و فروش سلاح و حمایت از کیان اسراییل، بوده و بدون حضور امریکا، مسایل و مشکلات خود را بهتر حل و فصل خواهند کرد که از همین حالا سایه جنگ کنار رفته و بازیگران کوچک تر ناچارند در تعامل با همسایگان خود گذشته پر رنج و محنت و حتی خونبار را فراموش کنند مانند آنچه که ایران و عراق کرده اند.

با محو شدن سایه نظامی آمریکا بر سر کشورهای خاورمیانه، جنگی در چشم انداز نخواهد بود بلکه تعامل سیاسی و اقتصادی، جای اختلافات و جنگ را خواهند گرفت و زمانی که جنگ نباشد، بازار و اقتصاد و روابط و توریسم و فرهنگ و فهم و درک متقابل خواهد بود و لاجرم تحت رشد اقتصادی و تجارت، آرایش سیاسی جدید مابین کشورهای خاورمیانه شکل خواهد گرفت. آرایش و صلح و ثباتی که تروریسم و افراطگرایی و رادیکالیسم، در آن جایی جهت رشد و جولان نخواهند داشت. با آرزوی جهانی بدون جنگ و خاورمیانه ای که به سمت صلح و ثبات و ثروت و آرامش می رود.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس