سرنوشت غم انگیز مجاهدین خلق

سرنوشت سازمان مجاهدین خلق ، تراژدی غم انگیز

خانم بتول سلطانی، زنان ایران، آلمان ۱۷٫۰۶٫۲۰۱۹

این سخنان رجوی است خطاب به رئیس سازمان امنیت عراق در دفتر کار سپهبد عراقی در بغداد، فیلمی که  از مذاکرات مخفیانه رجوی با رئیس سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین به‌دست آمده است، این فیلم برای استفاده و گروکشی‌های بعدی گرفته شده‌است.

رجوی می گوید:

بین ما و شما، بین ما و عراق، چه دولت و چه حزب بعث و در راس آن آقای رئیس جمهور و مجاهدین‌خلق و ارتش آزادی‌بخش فقط روابط صرف سیاسی نیست. فکر می‌کنم یک برادری کامل است. . . سرنوشت ما و خون‌های ما در هم آمیخته است و این یک تعارف نیست!! برادرانی که از هیچ چیز برای هم دریغ نمی‌کنند

او خطاب به رئیس سازمان امنیت صدام می‌گوید:

« بین ما و شما، بین ما و عراق، چه دولت و چه حزب بعث و در راس آن آقای رئیس جمهور و مجاهدین‌خلق و ارتش آزادی‌بخش فقط روابط صرف سیاسی نیست. فکر می‌کنم یک برادری کامل است. . . سرنوشت ما و خون‌های ما در هم آمیخته است و این یک تعارف نیست!! برادرانی که از هیچ چیز برای هم دریغ نمی‌کنند»

و باز هم می‌گوید:

« هر چیز که علیه شماست بطور طبیعی علیه ماست و بالعکس. امنیت و ضرباتی که می‌خوریم یک چیز است. . . پیشرفت‌هایمان نیز یکی است. . . من در ذهن و قلب خودم نمی‌توانم حساب مصالح و منافع خودمان را از شما جدا کنم. این‌ها دقیقا درهم امیخته است. . . »

مجاهدین تاکنون هیچ عکس العملی در باره این فیلم ها نداشته . به هیچ وجه چنان ملاقات هاو چنان اظهاراتی راتکذیب نکرده اند.آنها برای طفره رفتن ازجواب ، سعی می کنند منشاء پخش فیلم ها را زیر سئوال ببرند.
در آمیختن مجدد خون رجوی اینبار با در آویختن با تندروها وجنگ طلب ترین جناح در آمریکا قطعا آنها را تا سقوط کامل به پرتگاه ایدئولوژیک برده است.

از وقتی که سازمان مجاهدین نفراتش را به آلبانی آورده ، موضوع جدا شدن اعضا از سازمان روند ادامه داری بخود گرفته ، و هر از گاهی می شنویم که نفرات جدیدی جدا شده اند .

اما از آنجائیکه کشور آلبانی بلحاظ اقتصادی خود درگیر مشکلاتی است،  برای جداشدگان سازمان روزنه ای از امید به زندگی متوسط که حائز کرامت انسانی باشد ، وجود ندارد .

اغلب نفرات بناچار دو یا سه نفره و بلکه با تعداد بیشتر ، خانه ای اجاره می کنند و با حداقل های ممکن ، روزگار سپری می کنند.

این تابلوی غم انگیز ناخودآگاه ذهن هر انسانی را به سالیان دور و درازی که هر کدام با سوابقی بیست ساله و سی ساله و بلکه بیشتر سوق می دهد .

و دچار سوالات متعددی می شود . که راستی چرا مسولین این سازمان هیچگونه اقدامی برای پشتیبانی و فرستادن اعضای سابق خودش به کشورهای بالنسبه بهتر اروپایی نمی کنند ؟!. بهرحال این حداقلی برای احترام نهادن به سنوات گذشته آنهاست . که در سنین کهولت و بازنشستگی ، تنها و بی فرجام رها شده اند . !

 از طرفی در اذهان اینگونه القا میشود که سازمان برای کرامت انسانی ، حرمت قائل است . هر چه باشد اینها سالیان جوانی و انرژی خود را در این سازمان گذرانده اند . و اینک نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند .

 پرداخت وجهی بعنوان کمک ماهیانه با احتساب هزینه های زندگی در آلبانی ، یک زیر مینیمم محسوب می گردد . که چاره درد آنها نیست . اگر چه همین زیر مینیمم ، نفرات را موظف به مراعات چارچوب های سازمان می کند و خلاصه یک شهروند آزاد لحاظ نمی گردد.

اگر دفاع از خلق یک ارزش است ، لامحاله حمایت جدا شدگان یک وظیفه خواهد بود

چون بهرحال اینها هم قطراتی از همین خلق هستند که برای اهداف سازمان از منافعی که شامل دیگران میشد ، چشم پوشی کردند. !

در حالیکه اینجا و آنجا خبر دستگیری تعدادی از آنان به هنگام خروج از مرز یا در کشورهای دیگر ، برای یافتن آرامش و التیام آلامشان ، شنیده می شود .

براستی سیاستی که اینگونه با اعضای سابق خود تنظیم می کند ، چه رهاوردی بشر دوستانه ای برای مردم ایران خواهد داشت ؟!.

بتول سلطانی، آلمان

۰۷٫۰۵٫۲۰۱۹

سرنوشت سازمان مجاهدین خلق ، تراژدی غم انگیز

لینک به منبع

***