!اگر مسعود رجوی زنده بود

!اگر مسعود رجوی زنده بود

اگر مسعود رجوی زنده بود!

اکبر حسنی(مستعار)، 
لینک به منبع

عربستان سعودی مجاهدین خلق مسعود رجوی مراسم ختم

بعد از سخنرانی ترکی الفیصل رئیس سابق اطلاعات سعودی که برای اولین بار از کلمه مرحوم برای مسعود رجوی استفاده کرد، خیلی چیزها توی ذهن نفرات داخل تشکیلات شکل گرفت. فرقه هم هیچ وقت این موضوع را رسما تکذیب یا تایید نکرد و همه را همچنان عمدا یا از روی ناچاری در ابهام باقی گذاشت.

توی فرقه گفتند اشتباه در ترجمه بوده. حواسشون نبود که کلمه مرحوم توی فرهنگ فارسی هم درست مثل عربی استفاده میشه و همه کلمه مرحوم رو دو بار با گوش خودشون شنیدن. بازم توی تاریکی سوت زدن. ترکی الفیصل سالهای سال رئیس اطلاعات سعودی بوده پس میدونه چی گفته

ولی یه ضرب المثل فارسی هست که میگه تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها؛ قابل توجه که ترکی الفیصل این حرف رو زده و از کلمه مرحوم استفاده کرده و نه یک فرد عادی. بعدش سخنگوی فرقه گفت کلمه مرحوم را برای احترام استفاده کرده. ما هم می دونیم که کلمه مرحوم رو برای احترام به مرده استفاده می کنن. سخنگو نگفت که مسعود رجوی نمرده.

وقتی این حرف رو شنیدم هنوز اسیر ذهنی در چنگال رجوی بودم. بعد یک فیلم دیدم که یه فرقه بود که اسم رهبرشون رو گذاشته بودند “پدر”. یکی از نفرات این فرقه خواستار ملاقات با به اصطلاح پدر شد. گفتن به خاطر مسائل امنیتی نمی شود با پدر ملاقات کرد، باید مثل همیشه ارتباط نوشتاری و از طریق اینترنت باشه. این نفر قبول نکرد و طغیان کرد. رسید به شورایی که تصمیم گیری میکردند (شما بخونید شورای رهبری منحله رجوی). بالاخره طرف مربوطه گفت پدر خیلی ساله که مرده ولی به خاطر حفظ جامعه (یعنی تشکیلات فرقه) مجبور شدیم این خبر رو پنهان کنیم. سوال کرد پس این ارتباطات تابحال چی بود توی این سالها؟ طرف مقابل گفت کسایی که سالها با پدر بودن و فرهنگ حرف زدن اونو میدونستن (شما بخوانید شریف، رحمان، احمد واقف، فرید، بهنام، سیاوش و باقی همپالکی های مسعود رجوی).

نتیجه گیری که من می کنم زنده نبودن مسعود رجوی است که نه پیام صوتی میده نه مثل اشرف از طریق چت صوتی ارتباط برقرار میکنه. این همه ریزش و فرار کردن از توی اون جهنم، این همه اعتراض توی تشکیلات، دیگه الان کسی برای مثلا مسئولین تره هم خرد نمیکنه، اونوقت از مسعود رجوی خبری نیست که پا جلو بگذاره و یه کاری بکنه.

مسعود رجوی ملعون گور به گور شده سالهای سال میگفت انقلاب مریم یا همون طلاق اجباری که ظاهرا از نون شب واجب تره و اگه نباشه همه چیز از بین میره. روزای آخری که من هنوز اسیر بودم عملیات جاری که همون دادگاهی کردن و رکن اصلی انقلاب بود دیگه مثل سابق نبود و جمع شده بود و فقط شده بود یه انتقاد کردن ساده. دیگه مثل قبل نبود که طرف رو بگیرن زیر فحش و ناسزا. تازگی ها از داخل تشکیلات شنیدم که زمزمه‌هایی هست سر اینکه نفرات میتونن ازدواج کنن. البته مثل قبل هر کسی رو که فرقه تشخیص بده.

خلاصه اگه رجوی ملعون تا حالا زنده بود یه صدایی چیزی ازش در میومد. مردن رجوی و از هم پاشیدن فرقه کاملا مشهوده.

اینجا توی آلبانی برای حیوانات خانگی خیلی ارزش قائل هستند. حتی طرف وقتی که سگش میمیره دفنش میکنن و براش سنگ قبر درست میکنن و مراسم می گیرن. ولی این رجوی ملعون از سگ هم کمتره که حتی معلوم نیست کی مرده و گورش کجاست و کجا زیر خاکش کردن و سنگش چیه.

البته به نفعشه که مرده باشه و گرنه اگه زنده باشه روزگار بدی در انتظارش هست که روزی هزار بار طلب مرگ کنه. روزایی رو یادم میاد که برادر خونی رجوی و رفیق گرمابه و گلستانش صدام حسین رو توی دادگاه توی قفس نگه می داشتن.

مسعود رجوی بهتره مرده باشه، اگه هم نمرده هم بهتره خودش رو بکشه، شاید هم تابحال همین کار رو کرده، چون دیدن فروپاشی فرقه‌ای که درست کرده براش از هزار بار مردن بدتره. رجوی که چشم دیدن آزادی و زنده بودن ادما رو نداره، حتما فهمیده که این فرقه لعنتی نفسای آخرش رو داره میکشه، چون اون خونهایی که در ایران و عراق به ناحق ریخت آخرش گلوی خودش رو فشار داده تا خفه شده.

از صمیم قلب از خدا میخوام که اون روز رو ببینم که بچه‌های مردم آزاد شدن و پیش خانواده هاشون هستن. رجوی کلا با خانواده و هر چیزی که بویی از انسانیت میده شدیدا بیگانه هست و کینه حیوانی باهاش داره. رجوی جوانی اعضا را ازشون گرفت و عمرشون را به باد داد. انشاء الله که با آزادی تک تک اونهایی که توی چنگال رجوی ملعون گرفتارن دلای خودشون و خانواده هاشون شاد بشه. الهی آمین

اکبر حسنی – اسیر آزاد شده از فرقه رجوی در آلبانی

*