ماه مبارك رمضان و دجاليت عفريته جهل و ترور

ماه مبارك رمضان و دجاليت عفريته جهل و ترور

ماه مبارك رمضان و دجاليت عفريته جهل و ترور

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 12.06.2017

ماه رمضان بعنوان خجسته‌ترین و بهترین ماه در اسلام شناخته می‌شود. از این ماه به عنوان ماه میهمانی خدا نیز نامبرده می‌شود.

در زندگي دنيا اگر روزي انسان به ميهماني دعوت شود، دعوت شدگان با توجه به مقام و موقعيت صاحب خانه و ميزبان و با در نظر داشتن ميهمانان ديگر، خود را براي شركت در ميهماني آماده مي كنند، اگر صاحب خانه و ميزبان  شخصيت معتبر اجتماعي داشته باشد، ميهمانان با وقار هيئت و هيبت خاصي وارد مجلس شده و در طول جلسه و جريان ميهماني نيز با توجه به شخصيت ميزبان و بزرگان ديگري كه در جلسه حضور دارند، در نشست و برخاست، غذا خوردن و صحبت كردن، دقت به خرج مي دهند تا با حركات اضافي، صحبت هاي بي مورد و… باعث مضحكه ديگران قرار نگيرند.

حال سؤال اين است كه در ضيافت و ميهماني بي سابقه، مجلل و پر شكوه ماه مبارک رمضان، ميهمانان، با چه شرايطي وارد ماه رمضان اين بزم الهي می شوند و چه ويژگي هايي را بايد در ماه رمضان رعايت كنند تا بتوانند استفاده و لذت كافي برده، نتيجه مورد انتظار را به دست آوردند؟

شرائط ميزبان براى اين امر مهم بايد چه ويژه گى داشته باشد كه رضايت حق را جلب نمايد؟

با اين اوصاف، نگاهى مي اندازيم به فرقه رجوى و برگذارى سور و مهمانيهاى مجلل در اين ماه و سوء استفاده دجالگرانه از آن در خدمت منافع خود و ترويج تروريسم و كشتارى كه ١٨٠ درجه بر خلاف اهداف خداگونگى انسان در ماه مبارك  رمضان است.

رجوى تا قبل از سرنگونى صدام حسين، متكى به كمكهاى مالى و نظامى و لجستيكى اربابش بود و مغرور در اين وادى پوچ سير ميكرد و با وجود اين حمايتها، ايران را در چنگ خود ميديد، خودخواهى و كيش شخصيت او را به نقطه اى كشانده بود كه خود را نماينده تام الاختيار خدا در روى كره زمين ميدانست و براى تسلط تام بر تشكيلات و نيروى تشكيلاتى اش تا آنجا پيش رفت كه افراد بايد او را مانند صنم و معبود و معصوم، پرستش ميكردند و جان و نفس خود را در طبق اخلاص تقديم زوج شيطان صفت يعنى مسعود و مريم رجوى مينمودند و به قول مريم رجوى، بايد تك تك افراد مثل موم در دست رهبرى عقيدتى قرار ميگرفتند كه به هر نحوى كه خواست آنان را شكل دهد، يعنى اينكه افراد به خودى خود هيچگونه هويتى نداشته باشند و در ركاب آنها ذوب شوند . از اين رو بود كه شعائر دينى را هم در خدمت اهداف فرقه اى و تروريستى و پليد خود قرار ميدادند و با سؤء استفاده هاى رذيلانه از آنها، افراد را  اسير در چنبره ايدئولوژى خود ساخته خود گرفتار ميكردند.

يكى از اين شعائر اسلامى، روزه بود كه افراد بالإجبار بايد همه در اين ماه روزه ميگرفتند و رجوى با تفاسير چپ اندر قيچى از قرآن و فلسفه ماه مبارك رمضان، افراد را به سمت اهداف شيطانى و تروريستى خود سوق ميداد و از آنها آدم هاى بى هويتى مي ساخت كه از خود هيچگونه اراده اى نداشتند و هويتشان به اصطلاح از رهبر عقيدتى كه منظور، خودشان بود(يعنى مسعود و مريم رجوى)  ميگرفتند.

روزه گرفتن براى مجاهد خلق الزامی بود و كسى كه بعلت بيمارى و يا ضعف جسمى، توان روزه گرفتن را نداشت با ديد حقارت نگريسته ميشد و مورد شماتت و سرزنش ديگران قرار ميگرفت. مسعود رجوى كه خود را رهبر عقيدتى ميدانست ماه مبارك رمضان را بنا بر صلاح خودش انتخاب و جابجا ميكرد. بعنوان نمونه در زمان جنگ خليج اول و انتفاضه شيعيان از جنوب و كردها از شمال جهت براندازى حكومت بعث، با پيشروى كردها از شمال جهت فتح بغداد، رجوى كه هميشه عصاى دست صدام بود به سرعت دست به عمل شد و راه  پيش روى كُردها را از منطقه خانقين گرفته تا جلولا و قرتپه و كفرى تا سليمان بگ و طوزخرماتو و تا جاده كركوك به بغداد را نيرو چيد و مانع پيشروى كردها به بغداد گرديد كه آن درگيريها به كشتار بى رحمانه كردهاى مظلوم انجاميد كه توسط مجاهدين قتل و عام شدند. با اينكار رجوى دست صدام را باز گذاشت كه تمام نيروى خود را براى سركوب شيعيان كه تا كربلا و نزديكى بغداد پيشروى كرده بودند و سقوط در يك قدمى او بود،  را سد و آن قتل عام و كشتار شعبانيه را از شيعيان راه بيندازد.

جالب اينجا بود كه همين درگيريها هم مصادف با ماه مبارك رمضان بود كه رجوى با يك فتوا، روزه گرفتن را عقب انداخت و طى پيامى همه را از روزه گرفتن  منع و آنرا به بعد موكول كرد. هدفش هم اين بود كه خللى در كردكشى و جنايتى كه داشت براى صدام حسین به پيش ميبرد ايجاد نشود و يا اينكه بعلت مصادف شدن ماه رمضان در گرماى تابستان و آمادگى نيرويى براى اعزام عمليات تروريستى در داخل ایران، باز رجوى با يك پيام ماه رمضان را به عقب انداخت و با اينكار در نشستهاى ايدئولوژيكى كه ميگذاشت طورى تلقين ميكرد كه ولايت مطلقه بر تشكيلات دارد و از طرف خدا مأمور ابلاغ دستورات است تا بدينوسيله روح و جسم فرد را در خدمت خود بگيرد كه با يك بشكن رهبر سيانور در دهانش بشكند و يا مثل آب خوردن فرامين رهبر در كشتار بى گناهان را اجرا كند.

حال نگاه كنيد كه بعد از غيبت كبرى رهبر شيطانى فرقه و به قولى گور به گور شدنش، چگونه خانم فرنگ نشسته اش با سؤء استفاده از ماه مبارك رمضان با برگزارى سورهاى ضيافتى و سفره هاى رنگارنگ در اين ماه مبارك با چه ترفندهايى سران گروههاى تروريستى را مهمان خود ميكند و در سايه دمكراسى كه در كشور فرانسه وجود دارد، اهداف پليد خود را كه كشت و كشتار و اختلاف افكنى كشورهاى مسلمان خاورميانه است، پيش ميبرد.

مريم رجوى امسال پرشتاب تر و رنگين تر سفره هاى رمضاني را پهن ميكند. يكى اهداف اجتماعى دارد كه براى مسلمانان و غير مسلمانان فرانسه برگذار ميكند و آنها را دعوت به حضور در آن مينمايد كه با سخنان عاميانه پسندانه و مظلوم نمايانه، ميخواهد حمايت كسب كند و به اصطلاح خودشان در بطن مردم فرانسه بخصوص شهرهاى محل استقرار و نزديكشان جا دهند كه اين هدف هم چندان دوام نخواهد آورد و دست تروريستى مريم رجوى و فرقه اش براى همگان رو خواهد شد.

هدف بعدى، دعوت و برگزارى سفره رمضانى و سورهايى كه برگذار ميكنند، عربهاى خاورميانه اى بخصوص سران گروهاى تروريستى در سوريه و عراق و عربهاى آواره، اختصاص دارد كه رجوى با سؤء استفاده از اين فرصت، اهداف تروريستى خودش را پيش ميبرد و تجربيات تروريستى گذشته خود را به آنها منتقل كرده و در سازماندهى و اهداف آينده شان كمك كار آنهاست و در اين راستا از پشتيبانان بعثى خود سود ميبرد و تمام تلاشش اين است كه تروريست ها را در كشور عراق و سوريه سرپا نگهدارد. اما واقعيت اين است كه تا حال ثابت شده كه رجوى به هر ترفندى دست بزند و اميال شيطانى خودش را بخواهد به كرسى بنشاند، به شكست انجاميده و حتى با سوء استفاده از دين و مذهب مردم، هيچوقت نيت پليدش محقق نخواهد شد، بلكه روز به روز كه ميگذرد ميبينيم تروريسم در خاورميانه و به خصوص عراق و سوريه، رو به نابودى است و افكار عمومى هم به نفرت از آن رسيده است.

„پایان“