انتخابات امریکا و هنر نادیده گرفتن واقعیت از سوی سران فرقه مجاهدین

آرش رضایی ـ عضو تیم مدیریت سایت نیم نگاه

۲۵ آبان ماه ۱۳۹۵

Tuesday, November 15, 2016

دونالد ترامپ بی شک یک شخصیت منحصر به فرد است. کاراکتر و ویِژگی ها شخصیتی ترامپ و بیان صادقانه و صراحت او در اشاره به سیستم فاسد و حاکمیت طبقه ممتاز در نادیده گرفتن منافع توده های فقیر و اغلب خاموش جامعه امریکایی ، گردش مداوم و مستمر نخبگان قدرت (الیت) که دربرگیرنده منافع اکثریت امریکائیها نیستند و همچنین اشاره به قدرت سرمایه و پر رنگ شدن پول در انتخاب نمایندگان حزب دموکرات به ریاست جمهوری امریکا و حمایت آشکار امپراطوری رسانه ای از آنان و سمت و سو دادن به افکار عمومی ، ترامپ را به یک شخصیت مدافع توده های فراموش شده در جامعه امریکا مبدل کرد.

او همچنین می تواند پیش بینی ناپذیر باشد اما آنچه که مسلم است او یک تاجر با شم و تیزبینی اقتصادی است. ترامپ در کارزار انتخاباتی به فساد سیستماتیک در ساختار اداری ، سیاسی و اقتصادی کشور اشاره مستقیم داشت. او به خوبی پی برده بود که کارگران و توده های سفید پوست امریکایی متعلق به دهک های پایین جامعه سالها است که به دلیل در کانون توجه قرار نگرفتین از سوی نخبگان سیاسی و محافل قدرتمند اعم از دموکرات ها و جمهوریخواهان بشدت دچار یاس و سرخوردگی هستند، شاید به همین دلیل بود که او در جریان سخنرانی در مراسم پذیرش نامزدی حزب جمهوری‌خواه، اذعان کرد : “هواداران برنی سندرز، رای‌دهندگان بالقوه به او هستند.” در عین حال ترامپ به دلیل تاجرپیشگی اصل در اولویت قرار دادن منافع اقتصادی امریکا را هرگز فراموش نخواهد کرد و سیاست خارجی او بویژه در منطقه خاورمیانه مبتنی بر تعامل با قدرتهای منطقه ای و بین المللی چون ایران و روسیه رقم خواهد خورد.

از نظر او تروریسم و افراط گرایی اسلامی و وجود گروههایی چون داعش و القاعده یک خطر عمده و بزرگ برای منافع امریکا در سراسر جهان هستند و سوریه محک و فرصت بزرگی برای درهم شکستن بنیان های تروریسم و افراط گرایی اسلامی است.

دونالد ترامپ می‌گوید: “ما باید با هر کشوری در منطقه که با قدرت‌گیری «خلافت اسلامی» به خطر افتاده همکاری کنیم؛ ولی این باید یک همکاری دو طرفه باشد. در مقابل آنها باید کمک‌های ما را به خاطر بسپارند و با ما خوب باشند. مبارزه با اسلام تندرو در داخل کشور نیز جریان دارد. تعداد زیادی از مهاجران که اکنون در کشور ما زندگی می‌کنند به جرایم تروریستی متهم شده‌اند.”

براین اساس جمعبندی او می تواند بدین قرار باشد: شکست دادن گروه «خلافت اسلامی» از طریق همکاری با کشورهایی همچون (ایران و روسیه) که از رشد اسلام ستیزه جویانه و افراطی به خطر افتاده‌اند ولی ترامپ خواستار کمک متقابل است.

سمپاتی او به شخصیت و کاراکتر ولادیمیر پوتین نیز در کارزار انتخاباتی نکات تامل انگیزی در طرح ریزی استراتژی خاورمیانه ای او خواهد داشت او ولادیمیر پوتین را «رهبری مقتدر و بسیار هوشمند» توصیف کرده‌است.

دونالد ترامپ، طی کارزار انتخاباتی خود، از پوتین ستایش کرده و او را به‌طور کم‌سابقه‌ای در یک کارزار سیاسی در آمریکا بهتر و سزاوارتر از باراک اوباما، رئیس‌جمهوری فعلی و هیلاری کلینتون، رقیب خود، توصیف کرد.

رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا در عین حال ابراز امیدواری کرده بود، در صورت پیروزی در انتخابات، با روسیه برای مقابله با گروه‌هایی مانند «حکومت اسلامی» در سوریه، «همکاری» کند.

و در باره روسیه و تعامل با این کشور قدرتمند و پر نفوذ در منطقه خاورمیانه و سوریه معتقد است : «ما لزوماً نباید دشمن یکدیگر باشیم. باید زمینه‌های مشترکی را براساس منافع مشترک پیدا کنیم. به عنوان مثال، روسیه نیز از تروریسم اسلامی ضربه خورده‌است. من معتقدم که کاهش تنش و بهبود مناسبات با روسیه فقط از یک موضع قدرتمند عملی است. تعقل حکم می‌کند که این دور خصومت باید پایان یابد. برخی می‌گویند روسها برخورد درستی نخواهند کرد. هدف من این است که آنرا بسنجم.»

بنابر بیانیه‌ای که دفتر رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا در ۲۵ آبان ماه (۱۵ نوامبر ۲۰۱۶) منتشر کرده، آقای ترامپ علاقه عمیق خود را، برای ایجاد روابطی مستحکم و پایدار با دولت و مردم روسیه، ابراز کرده است.

دونالد ترامپ، در جریان تبلیغات و کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری، ضمن رد اتهامات در مورد کمک غیرمستقیم روسیه به کارزار او علیه هیلاری کلینتون، در عین حال پرسیده بود: بهتر نیست اگر با روسیه برای نابودی «داعش» متحد شویم؟

ترامپ از حملات هوایی روسیه به مخالفان رژیم در سوریه حمایت می‌کند. او طرفدار مناسباتی آشتی‌جویانه با روسیه ولی فقط از «موضع قدرت» است. و روی تهدیدها و منافع مشترک دو کشور مثل مبارزه با تروریسم و کنترل مهاجرت تأکید می‌کند.

همچنین ترامپ در باره چین یکی ازدوستان قدرتمند ایران معتقد است : «ترمیم مناسبات با چین یکی دیگر از گام‌های مهم در راستای یک قرن موفق و کامیاب است. چین به قدرت احترام می‌گذارد و با اجازه دادن به چین برای بهره‌برداری اقتصادی از ما، احترام خود نزد آنها را از دست داده‌ایم. کسری موازنه تجاری ما با چین عظیم است و باید برای ایجاد تعادل در این زمینه بسرعت راهی پیدا کنیم. آمریکای نیرومند و هوشمند می‌تواند مناسبات دوستانه تری با چین داشته باشد.

دیدگاه‌های ترامپ در این خصوص جالب توجه است: ترمیم مناسبات با چین از طریق ایجاد تعادل در موازنه تجاری دو کشور و  دادن امتیاز به چین برای مهار برنامه‌های هسته‌ای کره شمالی.

در این میان سران مجاهدین خلق با ابراز خوشحالی از همراهی برخی سیاستمداران امریکایی همچون رودی جولیانی و جان بولتون که عضو طیف نئوکان ها و محافظه کاران تندرو و جنگ طلب بشمار می آیند و عمدتا مواضع ضد حکومت ایرانی داشته و دارند و بشدت با مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ و توافق اتمی ایران (برجام) مخالف بودند ، با دونالد ترامپ و احتمالا دادن پست های کلیدی از سوی رئیس جمهور منتخب به آنان ، خیال می کنند مواضع دولت آینده امریکا به سمت همسویی با مجاهدین خلق جهت داده خواهد شد در حالی که سران مجاهدین طبق معمول و آنچه که در سی سال گذشته به کرات مشاهده شده ، متوجه نیستند که در دنیای مدرن درک و تحلیل رویدادها و پدیده های سیاسی از تمایلات روانی و توهمات ذهنی ما تبعیت نمی کند و متاثر از آن نیست و شواهد نشان می دهد که فاکتورهای ذهنی و سیاسی دونالد ترامپ با تمایلات روانی سران مجاهدین فاصله نوری دارد چرا که ترامپ در ملاقات با باراک اوباما همانگونه که در مصاحبه مطبوعاتی پس از ملاقات اذعان کرد سخت تحت تاثیر باراک اوباما و هوشمندی سیاسی او قرار گرفته است و سعی خواهد کرد بطور مستمر از نظرات و دیدگاههای ارزشمند او در تعیین خطوط استراتژیک و اهداف راهبردی استفاده کند.

باراک اوباما ۲۴ آبان ماه (۱۴ نوامبر ۲۰۱۴۶) گفته است «احتمال می‌دهم وقتی که رئیس‌جمهوری منتخب کار خود را آغاز کند، و با دوستان جمهوری‌خواه خود در کنگره مشورت کند» چندان بر لغو توافق اتمی اصرار نخواهد کرد: «چراکه توضیح دلایل لغو توافقی که موثر است و جلوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را می‌‌گیرد، کار سختی خواهد بود. به ویژه که جایگزین آن، رها کردن ایران از تعهداتی که دارد و رهسپار کردنش به سوی دستیابی به جنگ‌افزار هسته‌ای‌ست».

هر چند دونالد ترامپ، در جریان کارزار انتخاباتی خود، در رقابت با هیلاری کلینتون، بر خلاف رقیب دمکراتش، گفته بود در صورت پیروزی در انتخابات، توافق اتمی را لغو می‌کند.

باراک اوباما تلحویحا به ترامپ گفته است : ” کار سختی‌ست چیزی که در حال حاضر به آن عمل می‌شود و موثر است را از کار انداخت.”

به گفته رئیس‌جمهوری فعلی آمریکا «احتمالا وقتی شما مسئول مستقیم [مذاکرات] نیستید، می‌توانید بگویید توافق وحشتناکی بوده، ولی وقتی در شکل‌گیری آن مسئولیت دارید و در اینکه جلوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را بگیرید، احتمال بیشتری دارد که به واقعیت‌ها توجه کنید».

ضمنا باراک اوباما به گزارش CNN قبل از آخرین سفر خارجی به کشورهای آلمان ، یونان و پرو در کنفرانس خبری در ۲۴ آبان ماه (۱۴ نوامبر ۲۰۱۶) در باره ویژگی های شخصیتی دونالد ترامپ به نکات برجسته و بارزی اشاره کرد :

” فکر نمی کنم که ترامپ آدم ایدئولوژیکی باشد بلکه در نهایت او آدم عملگرایی است، این به او کمک خواهد کرد، ولی به شرط این که افراد خوبی را به عنوان مشاور برگزیند و درک خوبی در تعیین جهت‌ها داشته باشد.”

همچنین اوباما در این کنفرانس خبری اشاره کرده است : ” سمت ریاست جمهوری خود راهکارهای مختص به خودی را برای هشیار کردن دارد. اگر او (ترامپ) موضعی دارد یا موضعی اتخاذ کرده که با واقعیت‌ها جور در نمی آید، خیلی زود متوجه خواهد شد.”

باید به نکته ی مهمی نیز اشاره کرد که بیانگر روحیات و تمایلات خاص و غیر قابل پیش بینی دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب امریکاست که بی شک سران فرقه مجاهدین از آن غافلند. ترامپ بر خلاف اغلب روسای جمهور امریکا در سه دهه گذشته در انتخاب یک پست کلیدی و بسیار مهم در دولت خود (مشاور ارشد و راهبردی) از لابی های پر نفوذ حامی اسرائیل و طرفدار مجاهدین خلق استفاده نکرده است که او استفان بانون، روزنامه‌نگار محافظه‌کار و مدیر پیشین وب‌سایت دست‌راستی «بریبارت‌نیوز» را به عنوان «رئیس امور راهبردی» و «مشاور ارشد» خود که رویکردی ضد یهودی دارد انتخاب کرده‌است. استفان بانون، از منتقدان پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان امریکا نیز است. این گزارش خبرگزاری رویترز به نظر می رسد حاوی نکات مهمی باشد : ” آقای بانون در زمانی که مسئولیت اداره وب‌سایت بریبارت‌نیوز را در دست داشت، با انتقادهایی از جمله در مورد رویکرد ملی‌گرایانه نژادی به سفیدپوستان، یا بیان تئوری‌های توطئه و رویکردهای ضدیهودی روبه‌رو بود.”

 آقای بانون در سال ۲۰۰۷ میلادی، در جریان جدایی‌ از همسرش، از سوی او متهم به بیان سخنان «ضد یهودی» شده بود. استفان بانون  در زمان مسئولیت خود در بریبارت، انتقادهای مختلفی را علیه جریان حاکم در حزب جمهوری‌خواه نیز مطرح کرده بود.

بی شک امریکای ترامپ حامی تروریست ها و گروههای بی مقداری چون مجاهدین خلق که در معادلات منطقه ای و بین المللی هیچ نقش ، ارزش و جایگاهی ندارند ، نخواهد بود و اصولا در بازی بزرگان سیاست منطقه ای و بین المللی ـ فرقه رجوی ، رنگ و ردی نخواهد داشت و جای تاسف است که سران مجاهدین همچنان از درک ساده ترین و بدیهی ترین مسائل مربوط به تحولات سیاسی در روزگار ما عاجز و ناتوان بوده و هستند.

 لینک های مرتبط :

http://www.nimnegah.org/farsi/?p=22104

رقابت های منطقه ای در سوریه

http://www.nimnegah.org/farsi/?p=21807

مجاهدین خلق ، کابوس یک استراتژی ـ قسمت اول

http://www.nimnegah.org/farsi/?p=3896

ناکامی منطق جنگ مسلحانه ، فاجعه ای برای آزادی ـ بخش اول