هزینه خروج

هزینه خروج

                                           هزینه خروج

ایران فانوس، 07.08.2016

قماربازان اصطلاحی دارند که می گویند، آن که اول می برد خانه نمی برد. این حکایت مریم قجر است که طی هفته های گذشته تبلیغاتی به راه انداخته مبنی بر نمایش اقتدار در بورژه پاریس که نگفت بودجه اش از کجا تامین شده و پشت سر آن دیدار با محمود عباس که اینجا نیز نگفت چه کسی این ملاقات را جور کرده و به خاطر منافع چه کس و یا کسانی این ملاقاتها چفت و جور شده است. اما در پس همه جست و خیزهای فریبنده و روحیه بخش نیروهای روحیه از دست داده، در خبرها آمده است، طی 45 روز آینده مابقی اعضای مجاهدین ناچاراً می بایست خاک عراق را ترک کنند. خروج یک باره اعضای باقیمانده مجاهدین از خاک عراق، چند معنای ویرانگر دارد که حداقل دو موردش، سوختن خط مبارزه مسلحانه و از دست رفتن هزینه های مادی و معنوی که طی سی سال اخیر پرداخته شده است.

میهمانی مجاهدین که بعداً به دلایلی و به دستور ارباب بی مروت دنیا به صاحب خانه بدل شدند، از ابتدا قرار بود فقط دو سال به درازا بکشد. چون که رهبری مجاهدین در ابتدا و در سال 1365 اعتراف کرده بود، اقامت ما بیشتر از دو سال در عراق به معنای سوختن ما است. ولی هم اکنون سی سال به درازا کشیده و نه این که مجاهدین اعتراف به سوختن نمی کنند، بلکه حضورشان را در عراق دکان سرکار گذاشتن نیروها، پول سازی و استمرار خط جنگ و مبارزه مسلحانه می دانند.

اولین هزینه ای که رهبری مجاهدین برای رفتن به خاک عراق پرداخته است، تلاشی شورای ملی مقاومت بود. زیرا بسیاری از اعضای اولیه شورا حاضر به نوکری و مزدوری برای صدام حسین نبودند. بدین سبب و از همان ابتدا عطای مجاهدین را به لقای شان بخشیده و راهشان را جدا کردند. سپس هزینه های دیگری که مجاهدین پس از ورود و حضور در خاک عراق و تحت امر صدام حسین و حزب بعث عراق، از جیب خود و دیگران پرداخته اند آن قدر زیاد است که در حد یک اطلاعیه و مقاله نمی گنجد و کار کارشناسی می طلبد. اما همان طور که به گوشه ای اشاره شد، این هزینه ها در قدم اول مادی و معنوی بودند. یعنی میلیاردها پول از عراق و جاهای مختلف هزینه این اقامت سی ساله مجاهدین در عراق شد و ضمناً هزاران تن از جوانان مردم ایران در دو سوی جنگ بر خاک افتادند، اگرچه در کنار هزینه های مادی و معنوی جنگ مجاهدین، می بایست هزینه های سیاسی و نظامی را نیز بر آن افزود. خروج باقیمانده اعضای اسیر در عراق، به معنای خط پایان جنگ و مبارزه مسلحانه سران مجاهدین است که آنان از ابتدا توسط همین خط، موجودیت و هویت یافته و سپس مابین سرهای دیگر سر بر آورده و رشد بادکنکی کرده و راه دیگران را بسته و به دنبال آن کسانی از بیرون روی آنها سرمایه گذاری کرده و رهبران مجاهدین نیز تا آنجا که در توان داشتند با هر خفت و خواری راضی به ترک تتمه نیروها از ظرف و خاک عراق که جملگی نیروها پیر و پاتال شده و قادر به پیش بردن خط جنگی نبودند، حاضر به ترک ظرف ایدئولوژیک و فرقه سازی و سرکار گذاشتن نیروها و بازی دادن اربابان و سپر بلای انسانی و مواهب بی شمار جنگ و سرنگونی، نبودند.

دکانی که هم سود داشت و هم خریدار داشت و هم تتمه نیروهای روحیه باخته را وصله و پینه می کرد و روحیه می داد و بالاخره گرد و خاکی که به راه می انداخت، سره از ناسره ناپیدا می شد و اوهام و خرافه دامن زده می شد و تحمیق و بکارگیری و سر به زیر آب کردن نیروهای ناراضی، بسا آسانتر می شد و راه دیگران بهتر بسته می شد.

ولی حال رهبرانی که دهها سال نان جنگ و جدال خورده بودند و موجودیت و هویت شان ناشی از جنگ و جدالهای مشکوک و مزدوری و جاسوسی بود، می بایست فکر دیگری که نمی توانند، بکنند و اینها زمانی است که رهبری مفقود فرقه که خود از جنگ سر بر آورده و جز جنگ و خشونت حرف دیگری برای گفتن نداشته و النهایه خود قربانی جنگ و مبارزه مسلحانه شده است، قوز بالا قوز دستگاهی است که عمری از خون جوانان تحمیق شده نان خوردند و بی شک خارج از ظرف ایدئولوژیک فرقه و خاک فریب و دروغ و تحمیق، در دنیای جدید و سیاسی حرف جدی برای گفتن ندارند. اگر داشته باشند، قبل از همه، شنونده منتظر است که از رهبری مفقود فرقه بشنود تا حالا و طی این سی سال کجا بودی و چه کردی و چه قیمتی پرداختی و نتیجه کار چه شد؟

اگرچه پر واضح است که تبلیغات مجاهدین کماکان در توجیه شرایط جدید، فریبکارانه ادامه خواهد داد و هر جا که به خودی و غیر خودی و مردم و دیگران ضربه زد، به نام جمهوری اسلامی تمام خواهد کرد و هر جا که حاکمیت ایران شل کرد یا سفت کرد، پیشروی کرد یا عقب نشینی کرد و هر کار دیگری که کرد و نکرد، را نتیجه جنگ و مبارزه مسلحانه مجاهدین قلمداد می کنند و فواید کار را بر مضراتش ترجیح می دهند و شکر خواهند گفت که طی چند دهه مبارزه مسلحانه و خشونت، دستاوردشان بسا و بسا از زیان شان بیشتر است.

به هر حال اینها همه حرف و حدیث و تبلیغات است و آنچه که در عمل اتفاق افتاد، زمان به زیان شان است و از این پس اربابانی که بخواهند روی شان سرمایه گذاری کنند، کمتر خواهند شد و ضمناً نیروهای جهالی که بخواهند باربری کنند و خط فریب و انتظار را به پیش ببرند، باز هم کمتر و کمتر خواهند شد.

کانون سیاسی/فرهنگی ایران فانوس