سخنرانی محمدحسین سبحانی در جلسه فعالین حقوق بشر در پاریس

سخنرانی محمدحسین سبحانی در جلسه فعالین حقوق بشر در پاریس

سخنرانی محمد حسین سبحانی در جلسه فعالین حقوق بشر در پاریس ـ 9 یولی 2016

 ایران قلم ـ 13.07.2016

ضمن عرض سلام و خوش امدگویی به همه عزیزان لازم است در ابتدای یاد دو دوست عزیزمان زنده یاد فرزاد فرزین فر و هادی شمس حائری را گرامی بداریم . فرزاد فرزین فر همین ماه گذشته به دلیل شرایط بد جسمی و روانی جان خود را از دست داد. او درد و سختی‌های بسیاری را کشید و با قاطعیت می‌توان گفت درد ها و زخم های فیزیکی و روانی که توسط فرقه مجاهدین بر پیکر فرزاد فرود آمد تأثیر فراوانی داشت که باعث سکته و مرگ وی شد. آثار این درد ها و زخم ها در نوشته‌ها و سخنرانی‌های زنده یاد فرزاد فرزین فر عزیز موجود است. جای هادی شمس حائری عزیز هم در میان ما خالی هست. این دو تا دوست را ما در ماه ژوئن از دست دادیم؛ هادی را چند سال قبل و ماه گذشه نیز فرزاد را از دست دادیم. یک انتقادی هم به خودمان و از جمله خود من وجود دارد که به شایستگی از فرزاد فرزین فر قدردانی نشد، قدردانی شد، ولی شایسته بود بیشتر به وی توجه می‌شد ما باید بدانیم که دیر یا زود همه‌مان این راه را خواهیم رفت، خوب هست که وقتی یکی از میان مان می رود حتی جلسه‌ای برای گرامیداشت وی برگزار کنیم که البته این انتقاد به همه‌مان وارد است و امیدواریم که به یاد هم باشیم.

hadi_shams_haeri_02-06-2012Farzinfar2

من صحبت‌های امروز خودم را به 17 ژوئن 2003 اختصاص داده ام. این یک روز تاریخی علیه تروریسم وفرقه گرایی بود، یک روز تاریخی بوده هم برای مردم ایران و هم برای مردم فرانسه. شاید مردم ایران نسبت به ماهیت فرقه مجاهدین آشنایی داشته و دارند اما برای مردم فرانسه ماهیت این فرقه تا قبل از این روز هویدا نبود. در این روز بود که سیزده سال قبل رقم خورد و پلیس و نیروهای امنیتی و ضد تروریستی  دولت فرانسه در یک اقدام هماهنگ مراکز مجاهدین را در  شهرک  اوور سور واز و اطراف آن در پاریس را مورد بازرسی قرار دادند و مریم رجوی و 164 تن از اعضای ارشد مجاهدین خلق را بازداشت کردند. دادگستری و پلیس فرانسه دلایل لازم و قانونی برای این کار داشتند ودادگستری پاریس  اتهامات رهبران سازمان مجاهدین خلق را  پول شویی ، تروریسم و جعل اسناد و ورود غیرقانونی به کشور فرانسه اعلام کرد. در این بازرسی ها نزدیک به 10 میلیون دلار پول نقد و مدارک بسیاری در این ارتباط از اتاق مریم رجوی کشف شد.

سازمان مجاهدین این اقدام دادگستری و دولت فرانسه را کودتا !! علیه خودش دانست. معلوم نیست که چگونه کودتای یک دولتی مانند دولت فرانسه در درون کشور خودش علیه یک فرقه قابل توجیه است. سازمان مجاهدین یکی از دلایل دستگری مریم رجوی را اعضای جداشده معرفی کرد و آن‌ها را زمینه سازان باصطلاح این کودتا معرفی کرد که البته به میزانی که به روشنگری اعضای جداشده به ماهیت سازمان مجاهدین بر می‌گردد می‌تواند درست باشد.

اما اعضای ارشد سابق مجاهدین خلق، مگر چه می توانسته اند، بگویند که منجر به دستگیری مریم رجوی و 164 تن از اعضا و مسئولین ارشد مجاهدین خلق شود. سازمان مجاهدین در سال 2003 جرم اعضای جداشده را در اعلامیه های خود چنین عنوان می‌کرد: از این افراد چند تن سخنرانی کردند و  یک ردیف اتهامها را علیه مقاومت ایران عنوان نمودند، از جمله:
مجاهدین از صدام حسین پول دریافت کرده‌اند و تحت حمایت مالی کامل دولت عراق قرار داشته‌اند که خوب همه می‌دانند این حرف درست بوده اگر کسی یک موقعی هم می‌توانست تردید داشته باشد، الان دیگر مثل روز روشن است یا اینکه سازمان مجاهدین بخشی از بدنه امنیتی و نظامی و اطلاعاتی رژ صدام حسین بوده است ، خوب مگر نبوده است؟ یا اینکه مجاهدین مبانی حقوق بشر را نقض کرده‌اند، خانواده‌ها را از هم‌ پاشانده‌اند، به طلاقهای اجباری دست زده‌اند، به نشستهای تفتیش عقاید موسوم به عملیات جاری   و غسل هفتگی دست زده‌اند که مگر این حرف‌ها غلط هست؟ مگر شما کانون خانواده‌ را ویران نکردید؟ همین سال گذشته بود که خود مسعود رجوی علیه خانواده‌ها کتاب نوشت و آن‌ ها را با عرض معذرت « الدنگ » خطاب کرد یا در اعلامیه آورده‌اند که اعضای جداشده گفته‌اند که مجاهدین حق ازدواج را از افراد سلب کرده و آن‌ها را مجبور به طلاق های اجباری کرده است. یا مجاهدین در خاک عراق  زندان و شکنجه برپا کرده‌اند و افراد را در سلول‌های انفرادی حبس سپس تحویل صدام حسین و زندان ابوغریب می‌داده اند. مگر این‌ها دروغ بوده است؟ این‌ها همه مطالبی هست که در سال 2003 گفته شده است و از آن تاریخ تا کنون که سیزده سال می‌گذرد و تعداد زیادی در این فاصله از این سازمان جدا شده اند، هر کس که از سازمان مجاهدین جداشده ، حالا با هر بینشی و با هر عمقی که روند جدایی وی داشته و از فرقه فاصله گرفته است همه موارد بالا را تأیید کرده‌اند و کسی نیامده بگه زندان و شکنجه نبوده، یا رجوی با صدام حسین رابطه مزدوری برقرار نکرده بوده ، زندان ابوغریب نبوده ، طلاق های اجباری نبوده و الی آخر.

اما همانطور که در ابتدا اشاره کردم؛ نکته‌ای که این روز را تاریخی کرد نه بخاطر اهمیت سازمان مجاهدین بود و نه بخاطر اهمیت دستگیری مریم رجوی ، بلکه از این جهت این روز تاریخی است که چشم و گوش مردم جهان با پدیده فرقه گرایی و تروریسم بیش از گذشته آشنا شد. برای مردم ایران و جهان، بویژه مردم فرانسه روشن شد که چگونه و با چه مکانیزمی رهبران فرقه ها می توانند از اعضای فرقه مشعل هایی بسازند تا خود را مدتی بیشتر گرم نگه‌دارند و این در افکار عمومی و مردم فرانسه را شوکه کرده بود که سازمان مجاهدین خلق دیگر چه پدیده‌ای است. اجازه بدهید خاطره ای را برای شما نقل کنم تا متوجه بشوید چقدر افکار عمومی مردم فرانسه غافلگیر و شوکه شد و دنبال پاسخی بود. من در همین روز 17 ژوئن مسافر بودم و از شهر کلن به فرانکفورت می‌رفتم از طریق یکی از دوستان عزیز ، جناب آقای احمد سلامتیان تماسی گرفته شد و گفت که یکی از شبکه‌های تلویزیونی فرانسه می‌خواهد با شما صحبت کند. این شبکه فرانسوی می‌گفت رفتار این گروه برای ما و مردم فرانسه بسیار عجیب هست و این دیگه چه فرقه ای هست حالا با تعبیر خودشان سازمان مجاهدین و این خودسوزی ها و راه انداختن مشعل های انسانی برای چیست؟

افکار عمومی فرانسه چنان شوکه شده بود که دنبال پاسخی برای این کار بودند که چرا؟ و با اینکه من در مسیر بودم به خاطر اهمیت موضوع آن‌ها گفتند در اولین شهری که می‌رسید ما امکانات پخش مستقیم مصاحبه را برقرار می‌کنیم که من هم قبول کردم و این کار انجام شد و این نشان از این داشت که مردم فرانسه از عمل‌کرد مجاهدین شوکه شده است و تشنه اطلاعات و آگاهی در مورد این گروه بودند که چرا این‌ها دست به خودسوزی می زنند. ضمن اینکه اتفاق ویژه ای نیفتاده بود و مریم رجوی و سایرین فقط دستگیر شده بودند، نه شکنجه های که دوران صدام حسین بود، علیه مریم رجوی و دیگران انجام شده بود. خانم مریم رجوی!کاری که نکردند، فقط دستگیرتان کردند، یک هفته تحمل کن و طاقت بیاور . چیزی نشده بود. برای چی آدم‌ها را سوزاندی و مشعل های انسانی به راه انداختی؟ اسامی که مشخص شده و من الان دارم در میان افرادی که دست به خودسوزی زدند ، محمد ثانی، مرضیه باباخانی ، محمد وثوق ایمانی، هادی محتشم و  صدیقه مجاوری از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق و چندین عضو مجاهدین از جمله نداحسنی ، آقای مصطفی محمدی دوست خودمان که در این جلسه حضور دارد و خوب هست که خودشان در این مورد توضیح بدهند ، علی قاسمی ، حمید عرفا و حشمت زندی و چند نفر دیگر هم بودند. مسعود رجوی شخصاً خودش دنبال این موضوع بود تا دولت فرانسه را با یک شانتاژ تبلییغاتی مواجه بکند تا دادگستری فرانسه را مجبور به انعطاف بکند.

نکته دیگری را که مایل هستم اینجا روی آن تأکید بکنم این است که درست است که اعضای جداشده از مجاهدین با روشنگری های خودشان به مردم فرانسه و مقامات قانونی این کشور کمک کردند تا نسبت به ماهیت مجاهدین خلق آشنایی پیدا کنند ، اما این همه ماجرا نیست . در هر صورت دول فرانسه به عنوان کشوری که به دمکراسی اعتقاد دارد و لازمه دمکراسی رعایت قانون است، نمی‌توانست نسبت به عمل‌کرد مجاهدین بی‌اعتنا باشد. بنابراین آنچه دولت فرانسه را مجبور به اقدام قانونی علیه فرقه تروریستی مجاهدین خلق کرد ، بیش از دو دهه اقدامات غیرقانونی انها در فرانسه بوده است. در هر صورت  این پرسش را مقامات امنیتی فرانسه باید به رهبران سیاسی خود توضیح می داند که چگونه مریم رجوی و بیش از 200 تن از اعضای ارشد مجاهدین خلق در حالیکه هفته قبل درپادگان صدام حسین در عراق بوده اند،  در آستانه  سرنگونی صدام حسین  از عراق فرار کرده و  بطور غیر قانونی وارد فرانسه شده اند.خوب باید برای دلت فرانسه مشخص می‌شد که  چگونه مریم رجوی توانسته بودخودش و بقیه را از عراق به فرانسه برساند؟ چگونه توانسته بود 10 میلیون دلار پول نقد را منتقل و در اتاق خود در اوورسورواز فرانسه مخفی کند؟

تامل و تعمق به پیدا کردن پاسخ دو پرسش بالا هر نهاد ، ارگان و دولتی را متقاعد می کرد که اقدامات غیرقانونی صورت گرفته توسط مجاهدین خلق  نشان از توان و پتانسیل  بالای یک فرقه تروریستی در رسیدن به اهداف خود  می باشد. اگر دولت فرانسه در مقابل اقدام‌ها مافیایی فرقه مجاهدین سکوت می کرد، اول از همه، به اعتبار خودش به عنوان یک دولت دمکراتیک لطمه می زد. اما متأسفانه سرنوشت این پرونده با شانتاژ های فرقه مجاهدین و پول‌های هنگفتی که هزینه کرد، مسیر این پرونده را به سمت دیگری برد، هر چند از نظر قضایی این پرونده مختومه اعلام شده است اما به نظر من هم اکنون 13 سال از  17 ژوئن 2003  گذشته است پرونده  مسعود رجوی و مریم رجوی و تعدادی از اعضای ارشد مجاهدین نزد افکار عمومی و مردم فرانسه و حتی دولت فرانسهباز می باشد و به نظر من باید این پرونده دوباره بازگشایی بشود ، با دلایل و مستندات دیگری که از عمل‌کرد این فرقه وجود دارد، چرا که مجاهدین خلق یک سازمان سیاسی نیست. شما حتماً اطلاع دارید که سازمان مجاهدین برگزاری همین گردهمایی امسالشان چه کارهای غیرقانونی می‌کنند و ده ه میلیون دلار برای آن هزینه می‌کنند . من بیش از این صحبت نمی‌کنم از دوستان عزیز تشکر می‌کنم و امیدوارم سال آینده جلسات ما پر بار تر باشد و به یاد دوستان هم که می روند، باشیم.

ـــــــــــــــــ