سلام می کنم خدمت عزیزانی که صدا و تصویر من را می بینند و می شنوند. امروز دوم بهمن ۱۳۹۵ هست . دوم بهمن برای من و افرادی که در زندان ابوغریب در حبس بوده اند هم یادآور خاطرات تلخ و هم خاطرات شیرین برای رهایی و آزادی از این زندان مخوف بوده است. در دوم بهمن ۱۳۸۰ تعداد ۵۰ نفر از اعضای منتقد و ناراضی سازمان مجاهدین که توسط مسعود رجوی به صدام حسین دیکتاتور سابق عراق تحویل شده
بنا بر بررسی های خبرنگار فراق در این کتابچه سه گروه ِ داعش ، جبهه النصره و فرقه تروریستی رجوی به عنوان گروهای های خطرناک ، خشونت طلب و تروریستی در جهان معرفی شدند
هر جنايتى كه در حق افراد تشکیلات خود در عراق مرتكب شديد، الحق كه بايد الان تاوان آنرا به خوبى پس بدهيد و آن هم چيزى جز زجر و فشار بر رهبرى و سران جانى و شكنجه گر فرقه نخواهد بود، تا روزى كه بدست عدالت سپرده شده و آنوقت جوابگوى اعمال شنيع و ناجوانمردانه و تروريستى خود باشید
مسعود رجوی که در دستورات تشکیلاتی به فرماندهان خودش میداده که مخالفین و یا نفرات دیگر را در یک پروسه زمانی مریض نگه دارند و در شرایطی که سازمان احساس خطر کرد با مرگ نفرات اذهان نفرات را به بیراه بکشاند و ازصورت مسله واقعی دور کند. در هر صورت مسعود رجوی می بایست که اذهان نیروهای تشکیلات را منحرف می کرد که چرا از قبر بلند شده بود و چند پیام داد و دو باره به درون قبر رفت
درسال۶۸ مسئولین ونورچشمی ها به خانواده هاشون زنگ میزدند ویا نامه نگاری میکردند یک روزدرخواست کردم منهم تلفنی بزنم ویا نامه ای بنویسم حداقل مادرم بداند که زنده ام ودرخارج ازایرانم وازچشم انتظاری ونگرانی دربیاید جوابی که دادند این بود امده ای مبارزه کنی یا سازمان امکانات مبارزه رابرای حل وفصل مسایل خانواده توصرف کند گفتم نوشتن یک نامه یا یک زنگ چه امکاناتی میخواهد
از آن زمان سران این فرقه سکوت اختیار کرده اند و هنوز زنده بودن یا مرگ مسعود رجوی در پردهای از ابهام قرار دارد و در مورد آن هیچ حرفی نزده اند اما طی هفتههای گذاشته وقتی مردم بخاطر گرانی و اعتراض به مشکلات اقتصادی و…. به خیابانها آمدند مسعود رجوی پنج بار پیام نوشتاری فرستاده که در تمامی آنها مردم را به آشوب و تخریب و اعمال خشونت گرایانه فراخوانده است
علی خلخالی هم رفت. اما او هر آنچه در مزرعه مسعود و مریم رجوی کاشت، در خشکسالی آلبانی بر زمین نشست و در خاک فرو غلطید. علی خلخالی نه قهرمان و مقدس، که قلب اش از کینه جویی و انتقام ایستاد و رفت. اما مهدی ابریشمچی، حسن نظام الملکی، مهوش سپهری، مریم رجوی و دیگر یاران و رهبران مجاهدین، همچنان به زندان سازی در آلبانی و به بند کشیدن دیگر اعضای بازمانده از سازمان مجاهدین خلق ایران مشغول
این رسانه محافظه کار که مریم رجوی و سازمان تروریستی مجاهدین خلق را بعنوان آلترناتیو معرفی نموده و تظاهر کنندگان را اعضا و هواداران مجاهدین خلق می داند، در گوشه ای دیگر از گزارش خود مدعی شده است بیش از ۸۰۰۰ نفر از تظاهر کنندگان دستگیر شده و اکثر آنها در آستانه اعدام قرار گرفته اند
میدانم هم از طرف مخالفین جمهوری اسلامی و هم از طرف موافقین جمهوری اسلامی مورد حمله قرار خواهم گرفت. مخالفین جمهوری اسلامی خواهند گفت این امیراحمدی میخواهد با بیان این برنامهها جمهوری اسلامی را نجات دهد و موافقان جمهوری اسلامی هم خواهند گفت که امیراحمدی زیادی تند میرود و قصد براندازی دارد. اما من پیش وجدان خودم راحت هستم که نه در جهت حفظ وضع موجود فکر و عمل میکنم و نه
رهبران فرقه ها به خوبی ارزش سمبل ها را دانسته و از آن حداکثر استفاده را می کنند. برای مثال در دوران مبارزه علیه شاه، مجاهدین خیلی روی سمبل های مذهبی حساس بوده و آن ها را به کار می گرفتند اما توجه ای به سمبل های ملی نداشتند. دلیل آن بسیار روشن بود، چرا که تبلیغات شاه روی سمبل ها و آداب و رسوم ملی و باستانی ایران متمرکز بود و توجه ای به سمبل ها و اعتقادات مذهبی مردم نداشت