نامه ای به عمو نوروز

دیگر از آن روزهای انتظار و اشتیاق و مستی، دنیایی فاصله گرفتیم. دنیای خوبی نداریم. خیاط های شهر ما که می بایست شب را تا صبح بیدار و بیدارترین باشند، دارند پشت چرخ هایشان چرت می زنند. امروز کسی لباس چینی را نمی گذارد برود منت خیاط را بکشد. آمیرزایی که می بایست تنها نویسنده شهر و آگاه ترین باشد، امروز مورد شماتت و