مرگ مرداب

مرگ مرداب

مرگ مرداب

مهدی خوشحال، ایران فانوس، 24.11.2019

تالاب انزلی که مردم بومی آن را مرده آب یا مرداب می نامند، محصور مابین شهرهای انزلی، رشت، خمام، رضوانشهر و روستاها و شهرک های اطراف است. این تالاب بیش از سی کیلومتر مربع مساحت دارد و یکی از زیباترین و غنی ترین نقاط کشور ایران است که هر ساله هزاران تن مسافر از آن دیدن می کنند.

تالاب انزلی محل رشد و نمو انواع گیاهان، گل ها، ماهیان مردابی و گوشت خوار، حیوانات، پرندگان و سایر جانداران است. در فصل زمستان، پرندگان مهاجر غیر بومی به این مکان کوچ می کنند. تالاب همچنین محل تخم افشانی ماهیان دریایی در فصل بهار است. مناطقی از این تالاب که دور از کناره است، محل زاد و ولد پرندگان دریایی به نام جوجه، است و مناطقی نیز به وسعت چند کیلومتر مربع به گل های نیلوفر آبی تعلق دارد که از حیث زیبایی منحصر به خود است.

تالاب انزلی در گذشته بیش از 10 متر عمق داشت که هم اکنون مابین یک الی دو متر عمق دارد و در مجموع هر جا که مرداب عمق اش را از دست می دهد کشاورزان و مردم به آن محل هجوم آورده و با تغییر کاربری مرداب را به مزارع برنج و دام و طیور و حتی ساختمان سازی بدل می کنند و هر روز مرداب را محاصره و تنگ تر می کنند. مرداب، در اصل منبع ذخیره آب کشاورزانی که محصول شان به آب وابسته است، به گونه ای به حیات کشاورزی و مردمش در فصل بهار کمک شایان می کند.

مرداب انزلی مابین یک میلیون جمعیت اطراف خود محصور و تحت فشار است و همچنین سالیانه صدها هزار مسافر و توریست که با قایق به این محل سفر می کنند و انواع و اقسام زباله ها را در مرداب به جای می گذارند، در شرف نابودی است به ویژه این که بر خلاف گذشته که مردم و شکارچیان با قایق های پارویی و تور، جهت شکار به مرداب می رفتند یا حداکثر مسلح به تفنگ ساچمه ای بودند هم اکنون تورها به تفنگ بدل شده و  قایق ها از نوع 48 تا 400 اسب بخار است که به راحتی در یک محیط بسته تولید سر و صدا و گاز و روغن، جهت نابودی مرداب می کنند. تعداد اسکله هایی که در مجاورت مرداب توریست های مردابی را حمل و نقل می کنند، بیش از 30 اسکله قایقرانی است که هر ساله به تعدادشان افزوده می شود. ارزانی سوخت، بیکاری و خوشگذرانی به جایی رسید، مردابی که محل امن و زاد و ولد پرندگان و گل ها و نباتات بود هم اکنون به جولانگاه و تفریحگاه توریست ها بدل شده است.

تالاب انزلی همچنین با انواع زباله های خانگی و صنعتی و پساب ها و مواد سمی کشاورزی و دامی، روبرو است که توان دفع همه پساب و مواد سمی و صنعتی و کشاورزی و نباتی و رسوبات دیگر را ندارد به ویژه در اثر بستن دهانه دریا و احداث موج شکن در مصب رودخانه ای که مرداب را به دریا وصل می کند، هرگونه برون رفت و پالایش مرداب را سخت تر کرده است.

یکی از مصائب دیگر مرداب انزلی تعداد زیاد مسافرانی است که سالیانه از تهران و بالعکس به بعضی از شهرهای استان های گیلان و اردبیل و اطراف، مسافرت می کنند و همچنین مسافران تابستانی که به ساحل و مرداب می روند به جز آلودگی و خطر اضمحلال مرداب کار مثبتی برای احیای مرداب نمی کنند. انزلی شهری است که برای میلیون ها مسافر در فصول مختلف که از آن جا آمد و شد می کنند تنها یک جاده دارد و برای کمربندی داخل مرداب اقدام به جاده سازی کردند که خوشبختانه تا به امروز نیمه کاره باقی مانده و کامل نشده است.

در رابطه با خطر نابودی و علل مختلف مرداب انزلی و چند و چون بحران، دلسوزان و کارشناسان مختلفی از ایران تا خارج از کشور مقالات متعددی نوشته اند و این اولین و آخرین مقاله در این راستا و جهت راه حل برای این معضل نیست.

مرداب انزلی به دلیل موقعیت جغرافیایی در جوار شهری واقع شده که آن شهر برای مسافران استان های اردبیل و گیلان و مازنداران و هجوم توریست های سایر نقاط ایران تنها یک جاده معمولی دارد که سالیانه دهها میلیون تن را جابجا می کند. حجم ترددات ماشینی این جاده از هر راه و جاده دیگر بیشتر است به خصوص در فصل تابستان که بیشترین مسافر و توریست به همین جاده و مناطق سرازیر و باعث آلودگی آب و هوا و طبیعت می شوند.

خزه های تهاجمی، یکی دیگر از بلایا و آفاتی است که به مرداب وارد و به صورت انبوه تولید و تکثیر می شوند تا آنجا که این حجم از خزه های تهاجمی از طریق مرداب وارد دریا می شوند و دریا را نیز آلوده می کنند. مشکل خزه های تهاجمی، این است که هرگونه راه تنفسی و پالایش و سوخت و ساز را از سایر آبزیان و جانوران مردابی و نباتات می گیرند و زندگی و حیات مرداب را مختل می کنند.

اما چگونه شد که کار به اینجا رسید که بسیاری در ارتباط با مرگ و نابودی مرداب انزلی سوز و گداز می کنند و مقاله می نویسند و راه حل ارائه می دهند.

در کنار رشد جمعیت کناره های مرداب و رشد صنعتی و شیوع مواد صنعتی و ظهور قایق های تندرو و مسافران و زباله های پلاستیکی و انواع فضولات نباتی و صنعتی که به مرداب سرازیر می شوند و به نابودی مرداب کمک می کنند با این وجود می توان گفت که تا 50 سال قبل همه چیز آرام و مسیر طبیعی خود را می پیمود. از مرداب تا کشاورزی و شالیزار و مراتع و دریا و گیاهان و آبزیان و جانوران و پرندگان و چرندگان و سایر حیوانات به طور طبیعی سیر می کردند و مشکل و معضل خاصی وجود نداشت و آدم ها نیز از شهرنشین تا روستایی از موهبت طبیعت و جانوران و گیاهانش برخوردار بودند و خود نیز تا آن تاریخ طبیعی می کاشتند و می خوردند و می زیستند. اما همین ایام و یکی از روزها سر و کله کرمی مشکوک به نام کرم ساقه خوار در ابتدا در مزارع برنج پیدا شد و در کوتاه مدت به همه مزارع سرایت کرد و تولید و خودکفایی داخلی برنج را با مشکل مواجه کرد.

به دنبال آن و حل معضل کرم ساقه خوار و علف های هرز، دارویی به نام بلاست که سم مهلکی بود وارد کشور شد که اگرچه در نابودی کرم ساقه خوار و علف های هرز، کمک شایان کرد اما به مدت زمانی چند ساله خود به بحران دیگری بدل شد و نابودی طبیعت را تسریع کرد و به سلامت مردم نیز آسیب رساند.

کرم ساقه خوار و سم کشنده آن هر دو از خارج به ایران وارد شدند اما تبعات این سم آن قدر زیاد بود که بخشی از جانداران و حیات در مزارع و مراتع و رودخانه ها و دریاها را نابود کرد. این سم، در ابتدا وارد مزارع برنج شد و همراه پساب و فاضلاب وارد رودخانه و مرداب و دریا شد و در مسیر خود ضمن این که به سلامتی مردمی که با آن سرو کار داشتند آسیب وارد کرد همچنین در مسیر خود حداقل 90% و حداکثر تا 100% حیات خزنده و چرنده و حشرات و جانوران و پرندگان و حتی ماهیان دریا را به صورت زنجیره ای از بین برد و گونه های زیادی را منقرض کرد اما از آنجا که این نابودی در مسیر زمان و در بازه زمانی چندین ساله به وقوع پیوست، هوشیاری و ممارست لازم را به دنبال نداشت و جهت پیشگیری اش فکر و عمل مهمی انجام نگرفت تا این که طبیعت اطراف به همراه مرداب انزلی، در شرف نابودی قرار گرفت.

در گذشته مرداب یک محیط طبیعی برای حیوانات و نباتات و پرندگان بود. مرداب مملو از جانورانی چون قورباغه، لاک پشت، مار و زالو بود. مملو از حشرات و زنجاقک و پروانه بود. مملو از ماهیان مردابی و گوشت خوار و سرانجام مملو از پرندگان دریایی و مردابی بود که مرداب را بهترین خانه و کاشانه و مامن خود می دانستند. ولی امروز از 90% تا 100% نابودی و انقراض رخ داده است که تنها توسط بشر صورت گرفته است.

با این وجود اما در کنار راه حل های مختلفی که مسئولان و دلسوزان ارائه می دهند یک راه حل آسان و ضروری جهت پالایش و بهینه سازی و ترویج غذا و توریسم در ارتباط با مرداب انزلی، وجود دارد. مرداب انزلی هم اکنون نیز به ویژه در فصل تابستان، درآمد هنگفت چند میلیون دلاری دارد که از چنین درآمدهایی در کشورهای غربی تا 50% مالیات می گیرند که اگر در ایران تنها از درآمدهای مرداب انزلی فقط 25% مالیات اخذ کنند و آن را در راستای زیباسازی و پالایش مرداب هزینه کنند، ضمن کمک به حیات انسانی و نباتی و جانوری، اقتصاد محلی نیز به مراتب و دهها برابر امروز رشد خواهد داشت.

„پایان“