آیا فروردین ماه ۱۳۹۰ برای فرقه رجوی یک سر فصل جدید بود

لینک به منبع

آیا فروردین ماه ۱۳۹۰ برای فرقه رجوی یک سر فصل جدید بود

آیا فروردین ماه ۱۳۹۰ برای رجوی یک سرفصل جدید بود و یا اینکه واقعا برای دفاع از کمپ اشرف و ارزشهای ایدولوزیک تشکیلاتی برای نیرو ها و سران فرقه بود

به نظر من درست همانند شکست در سر فصل دروغ جاویدان بود در آن زمان هم فرقه احساس کرد آگر دست به کار یک عملیات و یا یک حرکت سیاسی نظامی و تشکیلاتی نشود به لحاظ نیرویی جایگاه خودش را از دست خواهد داد و به همین منظور بحران تخلیه سلاحها و تانک و توپ و نفر بر و مهمات و جنگ افزار ها را به پیش کشید برای نیرو ها و از همه مهمتر حفاظت از اشرف بالاترین مرز سرخ ایدولوژیک تشکیلاتی بود برای نیرو ها و نیرو ها باید با دست خالی در مقابل چماق و گلوله و هامون های عراقی آیستا دگی میکردند تا بتوانند سر فصل تاریخ ساز دیگری را برای فرقه رجوی مهیا سازند در آین سر فصل مریم قجر فراری در کشور فرانسه با تعدادی کادر های تشکیلاتی که هر کدام برای فرقه سرمایه یک قرن کار تشکیلاتی بودند و از طرف دیگر هم مسعود رجوی خائن خود با تعدادی نیرو فراری در کشورهای خلیج و عمان و به فکر حال و هوای خود در شیخ نشینها و به نیرو ها این چنین وانمود کردند که رجوی در قلب کمپ اشرف هست

نیرو های فرقه با دست خالی در مقا بل نیروهای تا بن دندان مسلح ایستادند و کشته شدند. به زیر هامون های عراقی کشیده شدند و رجوی اطلاعیه پشت اطلاعیه صادر کرد و به همه دنیا این را گوشزد کرد که نیروهای بی گناه مجاهد دارند از پای در می آیند. در همین راستا برای من که در عراق بودم در دوران حکومت صدام و فصل دروغ جاویدان این موضوع تداعی میشد که رجوی به دنبال این هست تا یک سر فصل جدید را رقم بزند و همه شکستها را بر گردن نیروها بیندازد و خود از صحنه نا صادقانه فرار را بر قرار ترجیح دهد. به همین منظور بود که داستان سازیهای دروغ جاویدان تنگه و توحید و مسائل خانواده و زن و بچه و زندگی و همه و همه را بر گردن نیرو ها انداخت و بعد هم بالاجبار همه داستان را در انقلاب مریم گره زد و بعد هم طلاق های اجباری و بعد هم فرستادن فرزندان نیرو ها به خارجه و جداسازی های درون تشکیلاتی در درون فرقه

حالا باید بعد از گذشت هشت سال در آستانه کشتار در اشرف این سوال را از سران فرقه پرسید که چگونه از کشته شدگان در کمپ اشرف یاد خواهید کرد؟ چرا و به چه دلیل نیرو ها را در کمپ اشرف به دروغ نگهداشتید و به آنها گفتید از رجوی حفاظت میکنید و چطور حاضر شدید که خودتان در بهترین شرایط در خارج از عراق بسر ببرید و نیرو هایتان در اشرف سر بریده شوند آیا همه سران انقلابی با نیرو های خود این چنین کردند که شما بر سر نیروها آوردید ؟

کشتار در فروردین ماه نه تنها یک سر فصل بود برای فرقه بد نام رجوی بلکه یک چماق هم بود برای همه نیرو هایی که در اسارت بودند تا برای مدت زمان بیشتری بتواند فرقه رجوی از این نیرو ها سوء استفاده بکند و به همه نشان بدهد که با همه مشکلات گریبانگیر برای مقاومت هنوز هستند کسانی که از جان و مال خود گذشته اند و هنوز برای مقا ومت جهل و جنایت خود ساخته رجوی مقاومت میکنند و باید به رجوی این را گوشزد کرد که چگونه و به چه دلیل برای هیچ و پوچ نیرو هارا در کمپ اشرف به کشتن دادید و به خاک و خون کشیدید چرا هزاران نفرا گروگان گرفتید تا به خواسته های خود برای رسیدن به قدرت برسید و چرا دها و صدها نفر را ماه ها به اعتصاب غذا وادار کردید تا شاید که همه از بین بروند و شما هم از عملکرد های خبیثانه خودتان نجات پیدا کنید و صدای آنها به گوش جها نیان نرسد

امروز باید به تک تک نفراتی که در آلبانی از فرقه جدا میشوند درود فرستاد و به آنها گفت هرچه بیشتر میتوانید صف خود را محکم تر کنید و بیشتر فرقه رجوی را افشا کنید و به جها نیان ماهیت این فرقه را بشناسانید

سید امیر موثقی

آلمان کلن