ربات های اینترنتی، سلاح سرنگونی فرقه رجوی

ربات های اینترنتی سلاح سرنگونی فرقه رجوی

علی هاجری ، تیرانا ، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 24.03.2019

لینک به منبع

Albania-ali-hajari 2- 260-410

رجوی که از داشتن سلاح و حامی خوبی مثل صدام حسین سر مست بود و ادعای ابرقدرت بودن میکرد و در رویای خود هیچ خدایی را بنده نبود بناگاه از خواب غفلت بیدار شدو یکمرتبه همه چیز را از دست رفته دید ؛ در همان زمان با شارلاتان بازی خاص خودش گفت من بجای سلاح صاحب سلاح را انتخاب کردم ، آقا گویا فراموش کار شده بود که در سال 79 میگفت در عملیات جا گذاشتن سلاح مرز سرخ است و تعدادی سر همین موضوع جان خود را از دست دادند ، بگذریم که آدم دروغگو کم حافظه میباشد.
در سال 2003 بعد از سقوط صدام رجوی برای ماندن در عراق و تثبیت فرقه شروع به کار در فضای اجتماعی کرد، در وحله اول با دعوت و ریخت و پاش شروع شد ولی بعد از روی کار آمدن دولت عراق کم کم تردد به اشرف کم شد لذا با بکارگیری کامپیوتر کار در فضایی مجازی شروع شد و از برنامهایی به اسم Crm استفاده میکردند، به این ترتیب این کار برای مشغول کردن افراد در کنار بیگاری بود که از نفرات میکشیدند . بیاد دارم همین Crm هم نفرات بدون یک نفر همراه نمیتوانستند حتی کامپیوتر را روشن کنند.
کسی تعجب نکند چون فرقه اینقدر از اینترنت میترسید که حد و حصری برایش متصور نبود. بعد از اخراج از اشرف و رفتن به لیبرتی باز این موضوع ادامه داشت ولی محدود و فقط تعداد کمی و آنهم دست چین شده در محلی به اسم ملک مرزبان که در نتیجه موشک باران کاملا نابود شد.
رجوی با توهمات خود زندگی میکرد وقتی بصورت جدی میگفت من بین ناو هواپیمابر انقلاب مریم را انتخاب میکنم باید دید که چند تخته کم دارد ؟ آیا حقیقت را میگفت خیر چون دستش بجایی بند نبود این حرف را میزد حالا که مثل روز برای همه روشن است که برای آوردن یک آمریکایی چه هزینه ایی میکند.
بعد از ورود به آلبانی برای رفع بیکاری و سرگرم کردن اعضای نگونبخت خود تعداد زیادی کامپیوتر دست دوم خریداری کردند و به هر فرد یک دستگاه کامپیوتر دادند.
رجوی و سران فرقه نام کامپیوترها را سلاح سرنگونی نام گذاری کردند، نفرات را وارد کار کردند همه با اسم مستعار و برای فریب کاری از پروفایل که گویا در ایران هستند استفاده میشد ولی از آنجایی که همه مجبور بودند خواستههای خود را از طرف مقابل بخواهند لذا دستشان رو میشد و در نهایت طرف با چند حرف مانند اینکه شما خیانت کردید و غیره ارتباط را قطع میکرد.
حالا باید دید فرقهای که با آن همه توپ و تانک و در کنار مرز نتوانست سرنگون کند با# چطور میخواهد سرنگون بکند؟
این فرقه در ظاهر و باطن جز عوام فریبی کار دیگری ندارد افراد را به مسلخگاه میکشد و رها میکند و حق خود میداند و طلبکار مردم بیچاره است که چه چیزی از مردم سوریه کم دارند و چرا برای آزادی خون نمیدهند ، موارد زیادی بود که فرد را اغفال میکردند وقتی هم دستگیر میشد انگار نه انگار طرف را ول میکردند به امان خدا. اگر بخواهم از کارها و توجیه هاتی که اینها میگذارند صحبت بکنم یک مثنوی است.
سران فرقه نشستهای مفصلی میگذاشتند اندر باب صحبت و چت نکردن با خانمها در فضای مجازی عکس این را برای زنان در بند رجوی هم بود ولی بمراتب بیشتر سخت میگرفتند که مبادا کسی صدای جنس مخالف را بشنود و یا حتی چت جنس مخالف را ببیند.
فرقه برای کنترل بیشتر اتاق جاسوسی در کنار محل کار اعضای خود دایر کرده بود که کسی دست از پا خطا نکند و مستمر همه را مانیتور میکردند حتی گوش دادن به موسیقی هم ممنوع بود چرا !
استدلال فرقه این بود که اعضا به سمت زندگی کشیده میشوند ، کسانی که در فضای مجازی کار میکردند سریع شناسایی میشدند چون هیچ همخوانی در صحبت و نوشتاری با اجتماع نداشتند. کار فرقه در فضای مجازی فقط سرگرم کردن اعضای خود میباشد و نابود کردن کسانی که شناختی از این فرقه ندارند.
بله این فرقه از ابتدای بنیانگذاری تا بحال فقط و فقط عمر خود را با خونریزی و خرابکاری سپری کرده و غیر از این نباید از اینها انتظاری داشت ، در فضای مجازی که دیگر جای خود دارد.