سوءاستفاده مجاهدین از کارگران جویای کار در عملیات نظامی

لینک به منبع

سوءاستفاده مجاهدین از کارگران جویای کار در عملیات نظامی

مجاهدین خلق و روز جهانی کارگر

امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ برابر با یکم ماه مه ۲۰۱۸ میلادی، روز جهانی کارگر است.

روزی که در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته می شود و از این نیروی بالنده، زحمتکش و توانمند جامعه قدردانی می گردد.

با اینحال شکاف طبقاتی، دستمزد پایین، تقسیم ناعادلانه ثروت در جهان و نارسایی های اقتصادی، این قشر زحمتکش جوامع بشری را در فشار مضاعف و روز افزون فروبرده است.

بطور متوسط تقریبا یک پنجم جمعیت جهان از آن کارگران و زحمتکشان است. افرادی که در اکثر جوامع بشری جزو محرومترین اقشار بشمار رفته و از حقوق و مزایای کافی برای گذراندن یک زندگی متوسط بهره مند نیستند.

در همین رابطه طبق گزارش مؤسسهٔ آکسفام، ثروتمندان جهان هر روز ثروتمندتر و فقیران هر روز فقیر تر می شوند.

با اشاره ای که به روز جهانی کارگرشد، حال از سازمان مجاهدین خلق یاد می کنیم. سازمانی که به دلیل همکاری مستمر با صدام حسین در گذشته، و حال با عربستان سعودی، اسرائیل و آمریکا از ثروتمندترین سازمانهای خشونت گرای بین المللی است.

از مجاهدین خلق یاد می کنیم چونکه خود را صاحب طبقه کارگر و قشر زحمتکش ایران می دانند تا ببینیم آنها برای ۱۴ میلیون کارگر و زحمتکش ایرانی چه می کنند؟

یا بهتر است این سئوال را مطرح کنیم که مجاهدین خلق با این همه ثروت و دارایی در خارج از ایران در تاریخ چند ده ساله خود برای قشر زحمتکش ایرانی چه کرده اند؟ چه می کنند؟ و چه طرحی برای بهروزی آنان دارند؟

اگر تاریخ و کارنامه سازمان را از گذشته های دور ورق بزنیم، خواهیم دید که بجز سال های ۵۷ تا ۶۰ که تعدادی مقاله و جزوه منتشر کرده و یکی دو تا راهپیمایی راه انداختند، با شروع فاز مسلحانه و دست بردن به اسلحه تقریبا همه ایده ها و تئوری هایی که برای کارگران ایران داشتند را به باد فراموشی سپردند.

از سال ۱۳۶۰ به بعد و با استقرار در خاک عراق و شروع جنگ مسلحانه مرزی و ترورهای خیابانی، هیچ حرکت مفیدی در ارتباط با کارگران و زحمتکشان ایران نداشتند.

بجز نشریات و اسناد بجا مانده که هر سال یک بار چند سطری برای روز کارگر نوشته اند، بسیاری از جداشدگانی که طی این سال ها از عراق تا فرانسه و اروپا در پایگاه های مجاهدین بوده اند، همگی شاهد بودند که مجاهدین نه تنها برای کارگران هیج اقدام عملی انجام نداده اند بلکه در موارد زیادی علیه آنان حرکت کرده اند.

بعنوان مثال مجاهدین طی آن سالیان نزدیک به ۷۰۰ ایرانی جویای کار از ترکیه، امارات، کویت، پاکستان، هندوستان، فیلیپین و برخی کشورهای دیگر را با فریب و وعده های طلایی به عراق قاچاق کردند تا ظاهرا برای آنان کار ، پول و زندگی فراهم کنند. اما همینکه این افراد پایشان به پایگاه های مجاهدین در عراق رسید، از کار و کارگر و پول و زندگی خبری نبود. این نیروها تحت اجبارات تشکیلاتی با مجاهدین ماندند. برخی در ماموریت های مختلف کشته شدند و تعدادی از آنان پس از سقوط صدام حسین به کمپ نیروهای آمریکایی پناهنده شدند و داستان این کارگران از آنجا به بعد بود که افشا شد و رسانه ها، فریبکاری مجاهدین برای قاچاق و بکارگیری اجباری کارگران جویای کار در یکان های نظامی و عملیاتی را منعکس نمودند.

علاوه بر این مجاهدین طی سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ نزدیک به ۵۰۰۰ نفر از اعضای خانواده کارگری در تهران و سایر شهرهای ایران را تحت عنوان عوامل رژیم ترور کرده اند.

گذشته مجاهدین نشان می دهد که آنان در تمامی آن سال ها و در هیچ یک از پایگاه هایشان حتی سالی یک بار هم برای کارگران و زحمتکشانی که به خود آنان پیوسته بوند، برنامه، جلسه یا مراسم بزرگداشتی برگزار نکرده اند.

با اینحال در شورای ملی مقاومت رجوی، یکی از اعضای ارشد و قدیمی سازمان بنام عباس داوری رئیس کمیسیون کار بود. کارنامه این کمیسیون هم با استناد به فعالیت ها، نشریات، تلویزیون و اسناد بجا مانده، سالی یک تا سه اطلاعیه با تیتر مرتبط با کارگران چیز دیگری نبوده است.

اما همین شخص یعنی عباس داوری همراه با مهدی ابریشمچی از مسئولین روابط مجاهدین با نیروهای امنیتی صدام حسین بودند. هر هفته با نیروهای امنیتی صدام ملاقات می کردند و براساس فیلم های بازمانده، اطلاعات نظامی و اقتصادی از جمله کارخانجات و صنایع ایران را می فروختند و دلار دریافت می کردند. بمباران و موشکباران کارخانجات و صنایع اقتصادی ایران توسط ارتش صدام حسین بر اساس این گونه اطلاعات صورت می گرفت.

در درون مجاهدین چیزی بنام کارگر و زحمتکش رسمیت نداشت. الان هم که چند سالی است از عراق خارج شده و به زندان اشرف ۳ در آلبانی منتقل شده اند، هیچ اثری در ارتباط با کارگران دیده نمی شود. بالعکس فرزندان کارگران و زحمتکشان ایرانی که از خانواده های کارگری خود در ایران به اجبار جداشده و در بین مجاهدین حضور دارند را از جهان خارج ایزوله کرده و ضمن قطع ارتباط اجباری با خانواده ها، مینیمم حقوق انسانی آنان رعایت نمی گردد.
اما تا دلتان بخواهد برای افرادی که سابقا آنها راعوامل امپریالیست آمریکا و ضد کارگر می نامیدند و در خیابان های تهران با رگبار گلوله و انفجار بمب ترور می کردند، با پول های باد آورده به جلسه و میتینگ می کشانند و میهمانی های باشکوهی در فرانسه و آلبانی برایشان برگزار می کنند. شرکت کنندگانی که بر اساس مدارک مندرج در نشریات اروپایی و آمریکایی به هر لابی بین ۱۰۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰ دلار پرداخت کرده اند تا در کنار مریم رجوی صفی از ضد ایرانی ترین عناصر تاریخ را تشکیل دهند و هر روز درخواست تحریم همه جانبه و بمباران مردم ایران را بنمایند.

از چند دهه پیش تا کنون و در ۵۲ سالگی سازمان که نقش سندان بعنوان طرفداران نیروی کارگری در آرم سازمان مجاهدین حک شده، تقریبا نه تنها هیچ کاربرد مفیدی نداشته بلکه علیه کارگران و زحمتکشان ایران تمام شده است. نقشی که بدون پشتوانه عملی بوده و جز شعار و فریبکاری، کاربرد دیگری نداشته است.

جواد فیروزمند، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق
سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ – Tuesday 01 May 2018

(پایان)

**