واکنش جهانی نسبت به انتصاب جان بولتون

واکنش جهانی نسبت به انتصاب جان بولتون

واشنگتن پست: جان بولتون به دنبال تغییر رژیم در ایران و سازمانی است که به او پول پرداخته!

کیهان لندن به نقل از واشنگتن پست، بیست و ششم مارس ۲۰۱۸
لینک به منبع

– جیسون رضائیان در واشنگتن پست، مواضع جان بولتون را با کشورهایی که جمهوری اسلامی سال‌هاست آنها را دشمن قلمداد کرده و شعار نابودی آنها را می‌دهد، یکی ارزیابی کرده و بر سازمان مجاهدین خلق تمرکز می‌کند.

– این روزنامه‌نگار ایرانی- آمریکایی چنان بر «مجاهدهراسی» تمرکز می‌کند که انگار هیچ جریان سیاسی مخالف دیگری در ایران علیه جمهوری اسلامی وجود ندارد!

– این دوتابعیتی ایرانی- آمریکایی مانند بسیاری از آنهایی که دوگانه‌ی «یا ادامه جمهوری اسلامی یا جنگ» را تبلیغ می‌کنند، بدون آنکه توجهی به نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت ایران در گسترش فلاکت عمومی و نارضایتی‌های سراسری داشته باشد، می‌نویسد: «برای آنهایی که ادعا می‎کنند توافق اتمی کارساز نبوده است، تغییر رژیم تنها راه حل است و  برای مجاهدین خلق و بولتون، تنها راهی که باقی می‎ماند جنگ است.»

– جیسون رضائیان برای تبلیغ «مجاهدهراسی» همه نیروهای سیاسی عملا موجود ایرانی و حتی نیروهای داخل ایران را که خواهان تغییر شرایط موجود و طالب یک نظام دمکراتیک و سکولار هستند نادیده می‌گیرد!

یکشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۷ برابر با ۲۵ مارس ۲۰۱۸

جیسون رضائیان خبرنگار واشنگتن پست که ماجرای دستگیری و زندانی شدنش در ایران و سپس آزادی وی به همراه چند زندانی دوتابعیتی دیگر در مبادله‌ای بین جمهوری اسلامی و دولت اوباما مدت‌ها در رسانه‌ها منعکس می‌شد در بخش «دیدگاه‌‌های جهان» در واشنگتن پست به بیان نظرات خود درباره‌ی تغییرات اخیر در دولت ترامپ پرداخته است.

جیسون رضائیان
وی تحلیل خود را چنین آغاز می‌کند: «انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور شورای امنیت ملی جدید ایالات متحده از سوی دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا واکنش‎های مختلفی بین کارشناسان به دنبال داشته است.

بولتون از همان زمانی که در دولت جرج بوش به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل فعالیت می‎کرد، به نظرهای بدبینانه‎اش در مورد سازمان‎های بین‎المللی نظیر سازمان ملل مشهور است،

او طراح پیشنهاد حمله‌‏ی پیشگیرانه به کره شمالی است و دائم از تغییر رژیم در تهران (به معنای «جنگ») می‎گوید. از آنجا که این مورد آخر یکی از مهم‌ترین مسائلی است که دولت ترامپ با آن درگیر است ارزش دارد که نگاهی دقیق‎تر به آن انداخت.»

از بولتون به مجاهدین

رضائیان سپس مواضع جان بولتون را با کشورهایی که جمهوری اسلامی سال‌هاست آنها را دشمن قلمداد کرده و شعار نابودی آنها را می‌دهد، یکی ارزیابی کرده و بر سازمان مجاهدین خلق تمرکز می‌کند:‌ «نظرات هولناک جان بولتون در مورد ایران دقیقا بازتاب مواضع اسراییل، عربستان سعودی و یکی از مهم‌ترین شرکای ایدئولوژیک آن یعنی سازمان مجاهدین خلق است.

امروز سازمان مجاهدین خلق شباهت کمی به آن سازمان منظم، تاثیرگذار و جنگ‏‌طلب دارد که در جریان انقلاب ۱۹۷۹ برای سرنگونی سلطنت شاه مبارزه می‎کرد.

این سازمان ابتدا برای براندازی رژیم شاه با روحانیون همکاری ‎کرد و در حقیقت بسیاری از فرزندانِ انقلابیون رده‌ ‏بالای جمهوری اسلامی به سازمان مجاهدین خلق پیوستند. وقتی مشخص شد این سازمان قادر نیست با روی کار آمدن جمهوری اسلامی با رژیم همکاری کند بعضی از اعضای آن از تشکیلات جدا شدند و بعضی از آنها نیز به زندان افتادند و بعضی دیگر هم توبه کردند و عده‎ای هم اعدام شدند.

آنهایی که در چارچوب این سازمان باقی ماندند به عراق رفتند و صدام حسین که در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرده بود به آنها پناه داد.»

جیسون رضائیان در «دیدگاه» خود برای واشنگتن پست به توضیح اصطلاح حکومتی «منافق» نیز می‌پردازد اگرچه تاریخ آن را اشتباه ذکر می‌کند زیرا این عنوان را که ریشه در روایت‌ها و حدیث‌های اسلامی دارد، خمینی رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی در همان دو سال اول انقلاب به آنها «اعطا» کرد و نه پس از آنکه با حمایت رژیم صدام حسین به ایران حمله کردند: «بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین حتی علیه رژیم جمهوری اسلامی اسلحه به دست گرفتند و در برابر هموطنان خود جنگیدند و اینگونه شد که نام «منافقین» روی آنها گذاشته شد. منافق به معنای آدم دو رو و ریاکار است و این لقب روی آن‎ها ماند و بسیاری از مردم ایران در داخل کشور صرف نظر از گرایش‎های سیاسی هنوز هم آن‎ها را به این نام خطاب می‌کنند.»

رضائیان همچنین می‌نویسد:‌ «ایرانیان از این گروه نفرت زیادی دارند به‌خصوص بعد از جنگ خائنانه‎شان در کنار صدام، آن‎ هم رو در روی هوطنان‏شان، اما فعالیت‎های این گروه در دهه‎های اخیر به عنوان یک فرقه، متزلزل شده است.»

جیسون رضائیان که گویی بر اساس همین احساسات ایرانیان روی این سازمان تمرکز کرده به طوری که انگار هیچ جریان سیاسی مخالف دیگری در ایران وجود ندارد، برای مخاطبان واشنگتن‌ پست به تشریح مجاهدین خلق می‌پردازد و ادامه می‌دهد: «برای چندین دهه، مرکز فرماندهی آنها در استان دیاله عراق بود و بیش از سه هزار نفر از اعضای این سازمان به نوعی در اسارت بسر می‌‏بردند. در این سال‎ها چند نفر از آنها که توانستند از دست مجاهدین فرار کنند ادعا کردند که وقتی از خانواده‌‏شان جدا شدند و به سازمان پیوستند، مجبور به ازدواج‏‌های اجباری شدند، شستشوی مغزی شدند و مورد سوء استفاده جنسی و شکنجه قرار گرفتند.

تمام این وقایع زیر نظر رهبران گروه یعنی «مریم» و «مسعود رجوی» زن و شوهری صورت گرفته بود که در رأس هرم این سازمان قرار دارند.»

رضائیان پس از این شرح، بین مجاهدین و بولتون پل زده و ادامه می‌دهد: «مسعود رجوی در زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ ناپدید شد و احتمال می‎رود که مُرده باشد. از آن پس همسر او این گروه را هدایت می‎کند و به طور مرتب در انظار عمومی ظاهر می‎شود و این در حالیست که حمایت دوستان قدرتمندی در غرب نظیر جان بولتون برخوردار است.»

احساسات ایرانیان و آمریکاییان درباره مجاهدین

مقاله سپس احساسات شهروندان آمریکا را نشانه می‌گیرد: «این گروه برای مدتی طولانی در لیست گروه‎های تروریستی آمریکا قرار داشت چون متهم به کشتن شهروندان آمریکا بودند و بولتون و دوستان‎اش با یک لابیگری موفق توانستند آنها را از این فهرست خارج کنند. این اتفاق کمک کرد بدنامی و نفرتی که ایرانیان نسبت به مجاهدین داشتند تا حدودی کمتر شود.»

البته نفرت و یا محبوبیت نسبت به نه تنها مجاهدین بلکه هیچ گروه و سازمان و شخصیت دیگری را به دلیل نبود امکانات آزاد برای نظرسنجی در ایران، نمی‌توان اندازه گرفت. در حالی که خشم و مخالفت مردم علیه جمهوری اسلامی را هر روز می‌توان در کوچه و خیابان و همچنین در تظاهرات و اجتماعات آنها از جمله جنبش سراسری دی‌ماه ۹۶ دید که ربطی به مجاهدین و یا گروه‌های دیگر ندارد!

رضائیان به تجربیات خود در دوران اقامت‌اش در ایران نیز اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در هفت سالی که من در ایران زندگی می‎کردم بسیاری از مردم انتقادات زیادی از سیستم حاکم داشتند و این در حالیست که ابراز این نقدها خطرات زیادی برای آنها به دنبال داشت.

برخی امیدوار بودند که تغییر نظام توسط نیروهای نظامی صورت گیرد، برخی دیگر رویای بازگشت سلطنت را داشتند و بسیاری دیگر می‏‌خواستند در یک انتقال قدرت نرم و صلح‎‏آمیز یک نظام سکولار جایگزین حکومت روحانیون شود. در تمام این مدت حتی یک نفر را هم ندیدم که فکر کند سازمان مجاهدین می‎تواند و یا باید یک آلترناتیو قابل اعتماد باشد اما به طور آشکار این مسئله برای حامیان آنها در واشنگتن اهمیتی ندارد گرچه آنها برای وفاداری خود به سازمان مجاهدین پول می‎گیرند.»

پول در ازای طرفداری

جیسون رضائیان به پول گرفتن مقامات آمریکایی از سازمان مجاهدین برای سخنرانی نیز اشاره می‌کند که البته هیچ وقت راز پوشیده‌ای نبوده است. نه تنها شخصیت‌های آمریکایی بلکه چهره‌های اروپایی و اعراب نیز ظاهرا در برابر دریافت وجوه قابل توجه در ازای سخنان بی‌پایه و طرفداری‌های بدون پشتوانه، نقطه ضعف دارند! رضائیان می‌نویسد: «یک مقام دولتی پیشین وزارت خارجه که در ایران کار می‎کرد، می‎گوید تعداد بسیار کمی از مقامات پیشین آمریکا پول‎های زیرمیزی گرفتند که از این سازمان حمایت کنند.

در میان لیست طولانی افراد دو حزب که پول از این سازمان گرفته‌اند تا در مراسم سازمان مجاهدین سخنرانی کنند رودی جولیانی شهردار پیشین نیویورک و هوارد دین رییس پیشین حزب دموکرات آمریکا قرار دارند. بولتون هم به من گفته بود که سازمان مجاهدین به او نیز پول داده است.»

گریز به برنامه اتمی

جیسون رضائیان برنامه اتمی جمهوری اسلامی و توافق هسته‌ای را نیز در مقاله خود فراموش نمی‌کند. البته همین مسئله نقطه ضعف بزرگ رژیم ایران است که ستون‌نویس واشنگتن پست نمی‌تواند آن را با تفاسیر دیگری ارائه بدهد و مجبور می‌شود به خطرات آن اشاره کند تا نتیجه بگیرد که با وجود این خطرات اما مسئله «حل» شده است: «تلاش‎های بسیاری برای نابود کردن توافق اتمی با ایران ناکام ماند. با این حال لیست بلندی از تهدیدات و کارهای شرورانه‏‌ی تهران وجود دارد که بلندتر هم شده و بزرگترین تهدیدی است که از سوی ایران متوجه جامعه بین‎المللی است- مسئله‏‌ای که قدرت‎های جهانی بر سر آن باید توافق می‌‏کردند و معتقد بودند که باید حل شود- که حل شد.

بر اساس ارزیابی‎های ایالات متحده و آژانس بین‎المللی انرژی اتمی، به نظر می‎رسد ایران به توافق اتمی پایبند بوده است.»

این دوتابعیتی ایرانی- آمریکایی سپس مانند بسیاری از آنهایی که دوگانه‌ی «یا ادامه جمهوری اسلامی یا جنگ» را تبلیغ می‌کنند، بدون آنکه توجهی به نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت ایران در گسترش فلاکت عمومی و نارضایتی‌های سراسری داشته باشد، می‌نویسد: «برای آنهایی که ادعا می‎کنند توافق اتمی کارساز نبوده است، تغییر رژیم تنها راه حل است و  برای مجاهدین خلق و بولتون، تنها راهی که باقی می‎ماند جنگ است. این گروه تا به حال کارهای زیادی کرده است که می‎خواهد این اتفاق بیافتد از جمله اینکه ادعاهای جعلی مطرح کرده که اطلاعاتی در مورد ادامه برنامه‎های هسته‎ای ایران دارد.»

«مجاهدهراسی» ابزاری ناکارآمد

رضائیان در ادامه تابعیت ایرانی خود را فاکتور می‌گیرد و به عنوان یک شهروند آمریکایی وارد صحنه می‌شود که «فهم‌‌»اش درباره «جمهوری اسلامی و جامعه ایران» با مذاکرات اتمی افزایش یافته: «سود دوجانبه مذاکرات طولانی‌مدت ما با ایران، افزایش فهم ما در مورد جمهوری اسلامی و جامعه ایران است. این یک اتفاق ویژه است که در سال ۲۰۰۳ نتوانستیم آن را درک کنیم. احمد چلبی سیاستمدار تبعیدی عراق و رییس پیشین کمیته مالی پارلمان این کشور توانست دولت بوش را متقاعد کند که به عراق حمله کند و ادعا کرد که برقراری دموکراسی در عراق کمک خواهد کرد.

ما به اندازه کافی در مورد ایران اطلاعات داریم و نمی‎توانیم خودمان را فریب دهیم که سازمان مجاهدین خلق بتوانند یک جایگزین مناسب برای رژیم کنونی باشد.»

جیسون رضائیان که همه نیروهای سیاسی عملا موجود ایرانی و حتی نیروهای داخل ایران را که خواهان تغییر شرایط موجود و طالب یک نظام دمکراتیک و سکولار هستند نادیده می‌گیرد در پایان مقاله خود که درواقع درباره‌ی «مجاهدهراسی» و مترادف قرار دادن هرگونه تلاش برای تغییر با «جنگ» است، همچنان به عنوان یک شهروند آمریکایی (و نه ایرانی) و با تکرار ضمیر «ما» می‌نویسد: «مجاهدین خلق یک گروه به حاشیه رانده شده است که کمپین خود را در خیابان ۱۶۰۰ پنسیلوانیا برگزار کرده و بنرهای خود را با ادعاهای بی‌‏اساس حمل می‎کند. اما اینجا آمریکاست و ما اجازه می‎دهیم مردم دیوانه هم حرف بزنند و این حق آنهاست و من هرگز پیشنهاد نمی‎کنم آنها را از این کار منع کنند ولی این ایده که به سازمان مجاهدین اجازه دهند در کاخ سفید صدایی داشته باشند ایده وحشتناکی است اما با حضور جان بولتون آنها این صدا را خواهند داشت.»

حالا باید منتظر ماند و دید این تحلیل و پیش‌بینی و هراس نویسنده‌ی دوتابعیتی واشنگتن پست که از زبان یک آمریکایی سخن می‌گوید، واقعیت می‌یابد یا نه؛  آن هم در حالی که جمعیت هشتاد میلیونی و متنوع ایران طیفی رنگارنگ و متنوع از افکار و عقاید سیاسی به نمایش می‌گذارد که مجاهدین خلق کمترین نیروی مؤثر آن هستند.

شمخانی: مایه شرمساری است که مقام مسئول امنیت ملی یک کشور حقوق‌بگیر یک فرقه تروریستی است

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بیست و ششم مارس ۲۰۱۸
لینک به منبع

دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: برای یک کشور به ظاهر ابرقدرت مایه شرمساری است که مقام مسئول امنیت ملی آن حقوق بگیر یک فرقه تروریستی با سابقه کشتار ۱۷ هزار نفر از شهروندان بیگناه ایران باشد. .

به گزارش ایسنا، علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی صبح امروز در جمع مدیران و کارکنان دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ضمن تبریک فرا رسیدن سال نو و قدردانی از تلاش و فعالیت شبانه روزی کارکنان این نهاد و مجموعه دستگاه‌های همکار در حوزه های سیاسی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و دفاعی کشور گفت: قدرت، ابتکار عمل و تدبیر هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در حفاظت از حریم امنیت ملی و عقیم گذاردن راهبرد غربی-عبری- عربی برای بی ثبات سازی منطقه در سال جاری با شتاب و ابعاد گسترده‌تری  تداوم خواهد یافت.

نماینده مقام معظم رهبری با اشاره به دستاوردهای مهم سال گذشته از جمله برگزاری امن و پرشور انتخابات، رشد اقتصادی قابل قبول، استمرار کاهش تورم، اشتغالزایی، نابودسازی داعش و حماسه های حضور مردم در تجدید پیمان با آرمان های انقلاب در ۹ دی و ۲۲ بهمن و یاری رسانی شور انگیز به زلزله زدگان غرب کشور بر تلاش و عزم مضاعف برای تقویت استحکام ساخت درونی نظام تاکید کرد.

وی با اشاره به تحرکات برنامه ریزی شده دشمن برای ناامن سازی مرزها و ایجاد بی ثباتی در داخل کشور بر ضرورت مقابله با جنگ نرم نظام سلطه برای ضربه زدن به انسجام داخلی  افزود: تمرکز دشمن بر جنگ اقتصادی و عملیات روانی برای القاء ناکارآمدی در نظام، ضرورت حفظ انسجام و همکاری مردم و مسئولان و بسیج ظرفیتهای ملی برای حل مشکلات اصلی کشور را مضاعف نموده است..

دریابان شمخانی با اشاره به مشی ثابت دولت های مختلف آمریکا در پیگیری راهبرد تضعیف و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران افزود: وجود کیش شخصیت و علاقه جنون آمیز به مطرح شدن در رییس جمهور فعلی آمریکا موجب شده که اقدامات و تصمیمات ضد ایرانی وی از رفتارهای پیچیده گذشتگان فاصله بگیرد و متناسب با خلق و خوی کودکانه او برای دیده شدن، بروز و ظهور یابد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: برای یک کشور به ظاهر ابرقدرت مایه شرمساری است که مقام مسئول امنیت ملی آن حقوق بگیر یک فرقه تروریستی با سابقه کشتار ۱۷ هزار نفر از شهروندان بیگناه ایران باشد.

 وی افزود: آمریکایی‌ها با صرف میلیون ها دلار هزینه ازابزارهای مختلف چون مداخله  نظامی،تحریمهای اقتصادی، تضعیف قدرت دفاعی، ایجاد بحران‌های سیاسی و امنیتی برای تضعیف و متئوقف سازی ایران استفاده کرده اند لیکن این اقدامات نه تنها موجب دستیابی آنها به اهدافشان نگردیده بلکه زمینه ساز تقویت اقتدار و نفوذ معنوی ایران شده است

شمخانی با اشاره به اهمیت و جایگاه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در طراحی و اجرای سیاست های کلان امنیت ملی و ایجاد هماهنگی میان دستگاه های مختلف بر  ارتقاء کیفی برنامه های این نهاد متناسب با ضرورتهای امنیت ملی تاکید کرد و اظهار داشت: اتحاد و اجماع در مسئولین جمهوری اسلامی و ارتباط وثیق حاکمیت با مردم ضامن حفظ استقلال و افزایش انگیزه و تلاش ملی برای پیگیری اولویت های اصلی کشور در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی است.

تغییرات جدید در کابینه دولت ترامپ و دم تکان دادن فرقه رجوی

علی جهانی، وبلاگ آیینه، بیست و ششم مارس ۲۰۱۸
لینک به منبع

بعد از تغییر وزیر خارجه آمریکا و راهیابی جان بولتون به کاخ سفید بعنوان مشاور امنیت ملی که حکایت از سیاست جنگ طلبانه ترامپ رئیس جمهور آمریکا علیه ایران دارد؛ سران فرقه تروریستی رجوی با شنیدن این خبرها و بطور خاص ورود جان بولتون به کاخ سفید بعنوان مشاور امنیت ملی عنان از کف داده و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند . و به همین خاطر هم فرقه تروریستی رجوی  در یکی از مجلل ترین هتل های شهر واشنگتن به بهانه عید یک سور چرانی مفصل راه اندازی کرده و عده‌ای از این جنگ طلبان حزب جمهوری خواه آمریکا را آورده اند تا اندر باب انتصاب وزیر خارجه جدید آمریکا و راهیابی جان بولتون به کاخ سفید بعنوان مشاور امنیت ملی اراجیف تکراری و مضحک همیشگی در زمینه آزادی برای مردم ایران را بلغور کنند و خواستار تحریم‌های همه جانبه مردم ایران شوند . در این ضیافت سور چرانی با غذا های خوشمزه ایرانی که بعد از پخش پیام نوروزی ترامپ شروع شد .  علیرضا جعفر زاده دلقک فرقه تروریستی رجوی در آمریکا ضمن خوش آمد گویی به مهمانان عزیز امپریالیستی اش خواستار لغو برجام و تحریم‌های همه جانبه مردم ایران و جنگ علیه ایران شده است و ضمن ابراز خوشحالی از انتخاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا اظهار امیدواری کرده است که با این تغییرات در کابینه دولت ترامپ تغییر در ایران صورت گیرد و مهمانان شکم پرست آمریکایی هم بعد از سور چرانی مفصل غذا های خوشمزه ایرانی همراه با شیرینی های خوشمزه اراجیفی را بلغور گردند. و سران فرقه تروریستی رجوی و بطور خاص مریم عضدانلو سرکرده فعلی فرقه تروریستی رجوی در توهمات ابلهانه اش فکر می کند که با رفتن جان بولتون به کاخ سفید انگار سازمان فرقه گرا و تروریستی رجوی وارد کاخ سفید شده است ولی تجربه ثابت کرده است که هر گاه یکی از این افراد لابی فرقه تروریستی رجوی به مقامی منسوب می شوند و سرشان گرم می شود و از بیکاری در می آیند دیگر سران فرقه تروریستی رجوی را فراموش می کنند.

ولی یک نکته را جهت یادآوری می خواهم به سران فرقه تروریستی رجوی و بطور خاص مریم عضدانلو سرکرده فعلی فرقه تروریستی رجوی گوشزد کنم و آن اینکه به تغییرات و وعده های جنگ علیه ایران دل خوش نکنید چون همان طور که  تجربه جنگ هشت ساله صدام حسین علیه مردم ایران و خوشحالی و نوکری تان برای صدام حسین نه تنها نتوانست شعار های دروغین و تکراری سرنگونی تان را محقق کند بلکه شما در نزد مردم ایران رسوا شده و به سراشیبی سقوط و فروپاشی کامل تشکیلات قرون وسطایی و پوسیده رسیده اید. بنابراین اکنون به تغییرات و وعده های جنگ علیه ایران دولت ترامپ رئیس جمهور آمریکا دل خوش نکنید و دم تکان ندهید زیرا از این آقای ترامپ رئیس جمهور آمریکا که هیچی از سیاست نمی داند آبی برای تان گرم نمی شود . پس بهتر است بجای این دم تکان دادن ها و خوشحالی های بی مورد به فکر نجات تشکیلات در حال فروپاشی کامل خود باشید و سعی کنید سرتان را که بدجوری در خمره کمپ آلبانی گیر کرده است در بیاورید .

جان بولتون و مجاهدین خلق، حامد آئینه‌وند

حامد آئینه وند، خبرنامه گویا، بیست و ششم مارس
لینک به منبع

به نظر می‌رسد با انتصاب جان بولتون سفیر اسبق ایالات متحده در سازمان ملل و هم چنین معاون وزیر خارجه دوران ریاست جمهوری جورج بوش به سمت مشاور امنیت ملی امریکا، خروج ایالات متحده امریکا از برجام جدی تر شده است. بولتون از نو محافظه کاران هوادار حمله به عراق و از مخالفان سرسخت توافق هسته‌ای با تهران است. او یکی از رادیکال ترین چهره‌های جمهوری خواهان است که مدافع برخورد نظامی با کره شمالی و ایران بوده و اگر جمهوری خواهان به طور کلی توان نظامی امریکا را یکی از مهمترین ابزارهای سیاست خارجی ایالات متحده در پی گیری اهداف سیاست خارجی می‌دانند او به تنهایی به اندازه همه جمهوری خواهان بر استفاده از توان نظامی امریکا در صورت لزوم تاکید دارد. با این انتصاب هم برای تروئیکای اروپایی و هم برای جمهوری اسلامی روشن شده است که دو راه بیشتر پیش روی تهران نیست یا تغیر رفتار یا تغیر رژیم. گزینه سومی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد خارج از این دو نیست بلکه می‌تواند ترکیبی از این دو باشد. ترکیبی که می‌توان آن را در بیانیه ۱۵ تن از فعالان سیاسی و مدنی مخالف جمهوری اسلامی مشاهده کرد. بیانیه‌ای که خواهان برگزاری رفراندوم به منظور گذار از جمهوری اسلامی به نظامی سکولار دموکرات زیر نظر سازمان ملل است.

به نظر می‌رسد بر خلاف رهبران جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان، رئیس جمهور امریکا و مشاوران او به درستی پیام اعتراضات فراگیر اخیر دی ماه گذشته در ایران را درک کرده‌اند و درک این پیام هم در پیام بی سابقه نوروزی دو نالد ترامپ و حمله شدید به سپاه پاسداران متجلی بود و هم در انتصاب بولتون به سمت مشاور امنیت ملی امریکا قابل رویت است.
پس از این انتصاب بسیاری از گزارش‌های منتشر شده در این باره در رسانه‌های فارسی زبان داخل وخارج از کشور، تاکید زیادی بر روابط جان بولتون با سازمان مجاهدین خلق به صرف ایراد چند سخنرانی در میان اعضا و هوادارن این سازمان در پاریس کرده‌اند. نگارنده این سطور ضمن مخالفت شدید با ایدئو لوژی و سیاست‌های سازمان مجاهدین بر این باور است که علی رغم ظلم هایی که نظام حاکم بر ایران در حق این جریان سیاسی و سایر مخالفان کرده است اما به هیچ وجه عمل جمهوری اسلامی مجوزی برای همدستی مجاهدین با دشمن متجاوز به خاک ما، صدام حسین نبوده است و من به صراحت اعلام می‌کنم علی رغم مخالفتم با جمهوری اسلامی در صورتی که مخیر باشم که یبن مجاهدین و جمهوری اسلامی دست به انتخاب بزنم نه تنها جمهوری اسلامی را انتخاب می‌کنم بلکه از این انتخاب به هر شکلی که لازم باشد دفاع نیز خواهم کرد.
ضمن اینکه از مظالم جمهوری اسلامی در حق اعضای زندانی سازمان مطلعم اما براین باورم که اشتباهات مکرر رهبران مجاهدین باعث شد تا این سازمان سیاسی که هواداران قابل اعتنایی در کشور داشت عملا به بیراهه برود و محبوبیت و حیثیت سیاسی خود را از دست بدهد. سازمان مجاهدین نه در داخل کشور پایگاهی دارد و نه در خارج از کشور و در میان گروه‌های مختلف اپوزسیون ایران هوادارنی دارد. نباید فراموش کنیم که همکاری ابوالحسن بنی صدر نخستن رئیس جمهور ایران با مسعود رجوی که پس از رخدادهای خرد اد ۶۰ با هم از ایران خارج شدندکوتاه زمانی بیشتر طول نکشید، بنی صدر به حیات سیاسی خود ادامه داد اما مجاهدین از یک جریان سیاسی ریشه دار تبدیل به فرقه‌ای شد که هم اعراب و هم ایالات متحده و هم جمهوری اسلامی با آنها بازی می‌کنند اما در واقعیت بازی سیاسی هیچ یک از آنان جایی ندارند.
سالهایی که سازمان در عراق فعالیت می‌کرده صدام سهمی از پول نفت عراق به آنها می‌داده است و آنها نیز در امور مختلف مشروع و نامشروع سرمایه گذاری کرده و از این مسیر به پول‌های بادآورده‌ای دست پیدا کردند و سخنرانانی نیز چون چان بولتون، رودی جولیانی و برخی دگر از چهره‌های جمهوری خواه را با این پولها به گرد همایی‌های خود دعوت می‌کردند. این افراد هم پول می‌گرفتند هم حرفشان را می‌زدند و وسط مخالفت‌هایشان با جمهوری اسلامی تمجیدی هم از دعوت کنندگان می‌کردند.
اما این بدان معنی نیست که روابط ویژه‌ای میان سازمان مجاهدین و جان بولتون وجود دارد. بولتون که از چهره‌های با هوش سیاست خارجی امریکاست خود بیش از هر کسی به این امر واقف است که مجاهدین در ایران فاقد پایگاه اجتماعی‌اند موید این مطلب هم این است که بولتون، جولیانی و نه هیچ سیاستمدار امریکایی و حتی اروپایی در زمانی که پست دولتی داشتند از شرکت در گرد همایی‌های مجاهدین یا داشتن رابطه با آنها خود داری کرده‌اند. معنای این رفتار این است که نه دولت امریکا و نه هیچ یک از دولتهای اروپایی مجاهدین را جدی نمی‌گیرند.. نشانه دیگر نیز خلع سلاح مجاهدین و جمع شدن پایگاه اشرف و آواره شدن اعضای سازمان در خاک اروپا پس از حمله به عراق است. مجاهدین هیچ افتخاری جز حمایت چند مقام سابق امریکایی یا اروپایی که آنها را دو شیده‌اند و در گرد همایی‌هایشان شرکت کردند ندارند. هیچ مقام امریکایی یا اروپایی در زمان تصدی در دولت از آنها حمایت نکرده است. حکایت این افتخارها همان حکایت حلوا حلوا گفتنی است که دهان با آن شیرین نمی‌شود…

فرصت تازه بولتون (پدر معنوی مجاهدین) به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا برای نابودی برجام

مجله هفته، بیست و ششم مارس ۲۰۱۸
لینک به منبع

به نقل از خبرگزاری بلومبرگ جان بولتون، مشاور امنیت ملی جدید آمریکا، قبلا نیز تلاش کرده بود توافق هسته‌ای ایران را نابود کند اما این بار با تصدی این سمت فرصت تازه‌ای خواهد یافت.

پایگاه اینترنتی بلومبرگ نوشت: اگر می‌خواهید بدانید چطور جان بولتون با سیاست خارجی واشنگتن سازگار شد، لابی‌های سال گذشته وی علیه توافق هسته‌ای ایران را در نظر بگیرید. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تلاش‌های زیادی علیه این توافق انجام داد و به صورت علنی از این که مجبور است پایبندی ایران را به این توافق تایید کند ابراز نگرانی می‌کرد. اما خروج سریع از این توافق نیز خطر‌های خودش را دارد. مثلا آیا آمریکا می‌تواند بدون همکاری با دست کم متحدانش تحریم‌های ثانویه بر بانک‌ها و شرکت‌های خارجی اعمال کند؟ از زمانی که جامعه اطلاعاتی پایبندی ایران را به این توافق تایید کرد، کاخ سفید با مشکلاتی مواجه شد.

در نتیجه ترامپ سیاست کنونی را در پیش گرفت: تهدید به خارج شدن از توافق مگر آن که متحدان اروپایی اش با رفع ضعف‌های آن موافقت کنند به خصوص آن بخش‌هایی که تاریخ انقضا دارند، برنامه‌های موشکی ایران و رژیم ضعیف بازرسی ها. حتی از این راهبرد در واشنگتن نیز چندان استقبال نشد و شاید به این علت که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق ترامپ بر این عقیده بود که این توافق کارساز است، پس چرا باید سنگ اندازی کرد؟ گرچه همه موافق نبودند،، اما بولتون خواستار این سنگ اندازی بود. بولتون با کمک یار قدیمی خود، فرد فلیتز طرحی درباره چگونگی خروج از برنامه جامع اقدام مشترک، برجام، تهیه کرد. اما خروج از این توافق دشوارتر از حرف زدن درباره آن است.

بولتون از دولت ترامپ خواست یک راهبرد دیپلماتیک و سیاسی را در پیش بگیرد، اما در عین حال یافته‌هایی را درباره اقدامات ایران در نقض این توافق ارائه دهد. وی همچنین خواستار مشورت درباره این تصمیم با متحدان آمریکا شد، اما روسیه و چین تا آخرین لحظه در خارج از حلقه مشورت‌ها نگه داشته شوند. بولتون همچنین گزینه‌هایی را مطرح کرد که بسیار به تغییر رژیم نزدیک بود. وی از کاخ سفید خواست تا بحثی را در کنگره به منظور تحت فشار گذاشتن متحدان آمریکا به راه بیندازد تا به حق فرود و لنگر انداختن هواپیما‌ها و کشتی‌های ایران در کشورهایشان پایان دهند در آن زمان مقامات کاخ سفید گفتند بولتون ترامپ را در جریان این طرح قرار داد. اما رئیس جمهور آمریکا در نهایت تلاش کرد به جای نابود کردن توافق، آن را اصلاح کند.

اما ماه آینده، زمانی که بولتون در سمت جدید خود قرار بگیرد، این فرصت را خواهد داشت تا این طرح را بار دیگر به رئیس جمهور ارائه دهد، اما این بار به عنوان مشاور امنیت ملی.

«جان بولتون» از گروهک منافقین پول دریافت کرده

تابناک، بیست و ششم مارس ۲۰۱۸
لینک به منبع

یک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا گفت که مشاور امنیت ملی جدید این کشور از گروهک منافقین برای تلاش جهت تغییر نظام ایران پول دریافت کرده است.

به گزارش فارس، روزنامه «واشنگتن پست» در یادداشتی به بررسی دیدگاه‌ها و ارتباطات «جان بولتون» مشاور امنیت ملی جدید آمریکا پرداخته و نوشت او خواستار تغییر نظام ایران است.

در ابتدای این یادداشت با اشاره به دیدگاه‌های افراطی و جنگ‌طلبانه بولتون، آمده است که نظر او درباره تغییر نظام ایران، منعکس کننده نظرات حامیان او از جمله اسرائیل، عربستان سعودی و گروه منافقین است.

واشنگتن پست با تاکید بر ارتباط نزدیک جان بولتون با گروه تروریستی منافقین، نوشت که او با تلاش‌هایش در سال ۲۰۱۲ توانست نام این گروه را از فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا خارج کند.

این روزنامه با بیان اینکه گروهک منافقین در نظر مردم ایران به خاطر جنایت‌ها و ایستادن در کنار دشمن، به شدت منفور است، افزود که اما این کار بولتون هم نتوانست نظر آنها را درباره این گروه تغییر دهد.

نویسنده این یادداشت ضمن اشاره به اینکه گروهک منافقین مبالغی را به مقامات مختلف آمریکایی پرداخت کرده تا از آنها حمایت و در همایش‌هایشان سخنرانی کنند، نوشت: «یک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا که در امور ایران فعالیت می‌کرد به من گفت که بولتون نیز از این گروه پول دریافت کرده است».

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا بامداد جمعه «هربرت ریموند مک‌مستر» را از سمتش به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برکنار و «جان بولتون»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل را به عنوان جانشین او منصوب کرد. بولتون سومین مشاور امنیت ملی ترامپ خواهد بود. ترامپ، بعد از استعفای مایکل فلین، مک‌مستر را به جای او انتخاب کرده بود.

«بولتون» یکی از ضدایرانی‌های نومحافظه‌کار در آمریکا است که از صریح‌ترین مخالفان توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ به شمار می‌رود. او بارها در مصاحبه‌ها و نوشته‌های مختلف از اینکه راهبرد ترامپ درباره برجام تحت تأثیر مواضع تیلرسون و مک‌مستر قرار گرفته گلایه کرده بود.

وقتی عقلانیت نظامیان از دیپلماتها پیشی می گیرد

خبرگزاری صدا و سیما، بیست و ششم مارس ۲۰۱۸
لینک به منبع

رئیس ستاد فرماندهی مرکزی امریکا در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا، بر خلاف تیم چهره های سیاسی و افراطی تیم ترامپ،  حفظ برجام را به نفع امریکا می داند.

این جمله معروف است که در دیپلماسی جنگ همیشه پس از پایان و شکست مذاکره به عنوان آخرین گزینه مطرح است و سیاسیون همواره این عقیده را داشته اند که نباید به ژنرال ها در میدان سیاست اجازه مانور داد چرا که گزینه اول آنها جنگ وسپس مذاکره است. اما اکنون با تغییراتی که در دولت ترامپ رئیس جمهور امریکا رخ داده و چهره های سیاسی چون جان بولتون به مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو به جای رکس تیلرسون به سمت وزارت امور خارجه امریکا منصوب شده است دیدگاههایی در باره توافق هسته ای با ایران (برجام ) یا نحوه برخورد با ایران شنیده می شود که انتظار می رفت این سخنان از نظامیان شنیده شود و بالعکس از نظامیان حرف هایی شنیده می شود که انتظار می رفت از دیپلماتها شنیده شود.

در تیم ترامپ چهر ه هایی چون پمپئو و بولتون با ایده ترامپ مبنی بر از بین بردن برجام یا حداقل بی خاصیت کردن آن همسو بوده و فضای حاکم بر رسانه ها نیز این دیدگاه را تکرار می کنند که تا پایان ضرب الاجل رئیس جمهور امریکا به اروپا مبنی بر تغییر برجام وعملی نشدن شرایط ترامپ برای تغییر توافق هسته ای با ایران، ترامپ امریکا را از برجام خارج خواهد کرد.

رسانه ها نیز هم  زمان با برجسته کردن ورود چهره های جنگ طلب به دولت کابینه ترامپ،  مواضع بولتون و پمپئو در مخالفت با برجام وحتی تهدید نظامی و توصیه های قبلی این دو چهره به براندازی نظام جمهوری اسلامی را مطرح  و فضایی را ترسیم می کنند که گویا زمینه های جنگ دیگری در منطقه در حال مهیا شدن است. رسانه ها حتی در این خصوص به مدرک سازی های جعلی بولتون برای ترغیب جرج بوش به حمله و لشکرشی به عراق استناد می کنند.

اما در جایی که سیاسیون در توهم تغییر برجام بسر می برند دیدگاههایی از فرماندهان ارشد نظامی امریکا شنیده می شود که نشان می دهد آنها درک صحیح تر و دقیق تری از اوضاع دارند و دیدگاههای چهره هایی چون بولتون وپمپئو را به صلاح منافع امریکا نمی دانند.

ژنرال جوزف ووتل Joseph Votel  رئیس ستاد « فرماندهی مرکزی آمریکا» در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای این کشور در پاسخ به پرسش های نمایندگان عضو این کمیته در باره برجام سخنانی گفت که  نشان داد که او به همراه جیمز ماتیس وزیر دفاع و ژنرال جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا بر خلاف پمپئو و بولتون درک دقیق تری از برجام و حفظ توافق هسته ای دارند.

ژنرال ووتل در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه نظر او در باره مواضع جیمز ماتیس وزیر دفاع  و ژنرال دانفورد  درقبال برجام چیست، آیا شما معتقدید که باقی ماندن در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)به نفع ما است؟  گفت: فکر می کنم که برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)به یکی از اصلی ترین تهدیداتی می پردازد که ما از جانب ایران شاهدش هستیم. بنابراین اگر برجام نباشد در این صورت ما باید راه دیگری داشته باشیم که به برنامه تسلیحات هسته ای بپردازیم! بنابراین پاسخ من این است که من با مواضع این دو مقام که شما اشاره کردید موافقم.

او در ادامه در پاسخ به این سوال که اگر آمریکا ناگهان برجام را لغو کند پیامدهای آن برای منطقه چه خواهد بود و ایران چه کار خواهد کرد؟ افزود: من نمی توانم گمانه زنی کنم که ایران چه کار خواهد کرد. اما پیامدهای منطقه ای این مسئله، من فکر می کنم، این خواهد بود که نگرانی های در مورد نحوه برخورد ما با این تهدید خاص وجود خواهد داشت.

رئیس ستاد فرماندهی مرکزی امریکا سپس در پاسخ به این سوال که اگر این توافق لغو شود آیا ایرانی ها ظرف چند ماه نخواهند توانست آزادانه یک سلاح هسته ای بسازند؟ گفت: به شکلی پیش بینی ناپذیر آنها می توانند این کار را انجام دهند  و مسیری را خواهند پیمود که کره شمالی در پیش گرفت.

ژنرال ووتل در پاسخ به سوال آخر نمایندگان کمیته دفاعی سنا که آیا در راستای منافع امنیت ملی ما نخواهد بود که توافق هسته ای ایران را در کوتاه مدت حفظ کنیم؟ افزود: همانطور که وزیر دفاع و رئیس جلسه گفتند حفظ برجام به نفع ماست.

به نظر می رسد دیدگاه متفاوت ژنرال های امریکای متاثر از درک صحیح میدانی و دور بودن از فشار لابی هایی است که سیاسیون را به اتخاذ تصمیم هایی وادار می سازد که لزوما عقلانی نبوده و می تواند بر مبنای ترجیح  منافع فردی، حزبی و گروهی بر منافع ملی باشد. در مورد برجام بی تردید تاثیر فشار لابی صهیونیستی و سعودی بر  دیدگاههای افراطی تیم ترامپ غیر قابل انکار است و خوشحالی مقام های رژیم صهیونیستی و عربستان از این تغییرات دقیقا بیانگر چنین تحلیلی است. به عنوان مثال وقتی بولتون از گروهک تروریستی منافقین پول دریافت می کند خوب معلوم است چنین مواضعی باید داشته باشد.

(پایان)

**