نامه سرگشاده به سرکار خانم روونا وودا، معاون وزیر کشور آلبانی

نامه سرگشاده به سرکار خانم روونا وودا، معاون وزیر کشور آلبانی

سرکار خانم روونا وودا، معاون وزير كشور آلبانى

 با تقديم سلام و احترام

كشور شما ميزبان سازمان مجاهدين خلق است كه اسم پناهنده سياسى با خود به يدك ميكشد و با پشتيبانى شخصيتهاى دولتى و جنگ طلب و تروريست پرور در هيأت حاكمه  و سازمان سيا جهت بهره بردارى از آن براى منافع نامشروع آمريكا بر كشور شما تحميل شده است.

اين سازمان بى توجه به حقوق أوليه انسانى اعضاى خود همانند گذشته كه زير سايه ديكتاتور بعث عراق و اداره امنيت آن كشور در جهت منافع تروريستى صدام حسین خدمت ميكرد، الان نيز در كشور شما حق زندگى آزاد را از تك تك افراد گرفته و آنها را در يك پادگان محصور كرده و در زنجير اسارت خود نگه داشته است.

لذا اينجانب كه سابقه ربع قرن تجربه بودن بالاجبار در اين سازمان و تشكيلات را دارم و تجارب زيادى از حيله گرى و فريب رهبران و سران اين تشكيلات را از سر گذرانده ام، نكاتى را ذيلاً يادآورى مينمايم:

مريم رجوى رهبر اين تشكيلات  كه هم اكنون در كشور شما شعار „ارتش آزاديبخش“ سر ميدهد و از مبارزه مسلحانه خود دست نكشيده است، فرماندهان و مسئولين بسيار خطرناك با خود همراه دارد كه در كشتار و ترور و سربه نيست كردن و شكنجه اعضاى خود آموزش ديده اداره امنيت و استخبارات ديكتاتور عراق يعنى صدام حسين، بوده اند و هر كدام به خودى خود براى امنيت و آسايش مردم كشور شما و در كل براى مردم اروپا بسيار خطرناك بوده و نگه داشتن و پناه دادن به اينها، مار در آستين خود پرورش دادن است.

اين سازمان در دوران صدام حسین كشتار بى رحمانه اى از اكراد در شمال و شيعيان در جنوب  به نفع ديكتاتور و استخبارات عراق انجام داد و بسيارى از زن و بچه هاى مردم عادى را به خاك و خون كشيده است.

اين سازمان يك فرقه بسته اى است كه افراد را با فريب به داخل خود كشانده و مطلقاً راه خروجى براى آنها باز نمي گذارد. افراد از داشتن زن  و بچه و زندگى محروم اند و حتى عاطفه درون افراد را هم بايد به سمت رهبرى اين فرقه يعنى مسعود و مريم رجوى، نثار کرد. درون تشكيلات فرقه جو پليسى وحشتناكی حاكم است و افراد جرّأت ابراز عقيده و مخالفتى نداشته زيرا در غير اينصورت با زندان و شكنجه و سربه نيست شدن مواجه خواهند شد.

 در اين فرقه  هيچگونه ارتباط با بيرون از آن وجود ندارد. در درون پادگان اشرف هم بصورت يكانى سازماندهى كرده بودند و افراد يكانها اجازه نداشتند به دوستان و اقوام خود سر زده و ديدار داشته باشند.

ارتباطات در عراق فقط در خود پادگان اشرف نهفته بود. هيچگونه نشريه بيرونى وارد پادگان نميشد و هيچ ارتباط تصويرى و صوتى جز سيماى آزادى آنهم موقع نهار و شام، وجود نداشت. افراد دسترسى به اينترنت و موبايل نداشتند و فضا در اين مدت بيست و پنج سالى كه من آنجا بودم كاملا بسته بود و فشار روحى و روانى شكنجه و زندانى و خود كشى هاى فراوان زير فشارهاى روحى و جسمى و سربه نيست شدن دوستانم را با چشم خود ديده و خود يكى از قربانيان زندان و شكنجه سران تشكلات اين فرقه در سال هزار و سيصد و هفتاد سه در پادگان اشرف بودم.

رهبران و مسئولين تشكيلات اين سازمان تجربه عمليات تروريستى با خود دارند. بعد از سرنگونى ديكتاتور عراق، رجويها و سران تشكيلات با پس مانده هاى نيروى امنيتى دوران صدام حسین هم عهد شده و كشتار و خونريزى از مردم بدبخت و بيچاره عراق به راه انداختند. با گروه تروريستى داعش عهد اخوت بسته و آنها را در كشتار مردم عراق تشويق ميكردند و لقب „عشائر انقلابى“ به تروريستهاى درنده خوی داعش ميدادند. در ميان دولت مردان عراق كه ميرفتند بازسازى كشور خود را بعد از كشتار و ويرانى شروع كنند، اختلاف افكنى كرده و قوميتها و مذاهب را به جان هم انداخته تا بلكه چند صباحى بيشتر بر عمر خود بيفزايند. اين سازمان، بودجه اى هنگفت از كشورهاى خليج فارس و سازمانهاى جاسوسى و بعثيهاى صدام حسین دريافت ميكند و با اين پول زمانى كه در عراق بودند، سران سياسى احزاب عراقي را ميخريدند و به جان هم مى انداختند تا پروسه سياسى در عراق شكل نگيرد، تا خود راحت در آنجا به كارهاى تروريستى خود ادامه دهند.

اكنون همين روال و تجربه را در كشور شما دارند پياده ميكنند و با خريد افراد و صف بندى در دولت شما ميخواهند جايگاه خود را در آنجا محكم و حمايت كسب كنند تا بتواند اعمال تروريستى خود را بدون واهمه از كشور شما هدايت نمايند، اگر اين روند ادامه يابد، بدون شك كشور شما دچار هرج و مرج وچند دستگى شده و امنيت و آرامش از كشور شما سلب خواهد شد.

با احترام فراوان، آلمان، عبدالكريم ابراهيمى

رونوشت :

وزارت كشورا آلبانى

وزارت خارجه آلبانى

دادكسترى آلبانى