بن بست در رأس فرقه رجوی

بن بست در رأس فرقه رجوی

بن بست در رأس فرقه رجوی

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 22.01.2018

بحران  و سونامى  سر تا پاى تشكيلات فرقه رجوى را فرا گرفته و جداشدگان  در كشور البانى به يك موفقيت و استقلال مالى در برابر سران تروريست رجوى دست يافتتند و از اين پس مستقلا از كميساريا مزاياى خود را دريافت ميكنند.  اين دست آورد و خواست جداشدگان در البانى، مريم رجوى و ديگر سران تشكيلات را بور و روسياه كرد  و همچنین سيل نارضايتى درونى و فرار و جدا شدن افراد از بند اسارتى كه يك عمر اين زوج جانى بر گردن تك تك افراد انداخته بودند و  روند رو به افزايش مرگهاى مشكوك و غير طبيعى در فرقه به يك بحران پيچيده براى سران فرقه بخصوص مريم رجوى، تبديل شده و سران فرقه را در برابر ابهامات و سؤالات فراوان افراد زير دست قرار داده است كه چرا بايد الان هم اينقدر مرگ و مير زياد باشد و در عرض يك هفته بيش از سه نفر از ميان ما رخت بر بسته و بميرند! اينجا كه عراق نيست و فشارى از طرف كسى نيست.

در عراق با مرگهاى  مشكوك و غير طبيعى و سكته كردنها بنا بر تبليغاتى كه صورت ميگرفت به گردن دولت عراق مي انداختیم ولى الان چرا!

الان كه دولت طرف دار ايران در آلبانى بر سر قدرت نيست، چرا اينقدر مرگ و مير!؟

اين سؤالات و ابهامات، بصورت پچ پچ مخفيانه(محفل) در درون تشكيلات بين اكثر نفرات بروز پيدا كرده  و سران رجوى را به وحشت اندخته است و براى اينكه بر اين موقعيت و به قول مريم رجوى اپورتونيسم حاكم بر نفرات غالب شوند و اين معضل را موقتاً در تشكيلات جلويش را سد نمايند، در يك برنامه تبليغاتى پوچ و سابقه تراشى براى مسعود رجوى، به بهانه سالگرد آزاد شدنش از زندان، يك سرگرمى و مشغوليت ذهنى برای افراد فراهم بياورند.

بر همين اساس، دستگاه تبليغاتى و شيطان سازى اين فرقه براى سالگرد آزادى اين  ديو و جانى و تروريست دوران( مسعود رجوى) از زندانهاى شاه در بدو انقلاب ضد سلطنتى مردم ايران، چنان هياهويى به راه انداخته است، انگار كه منجى صالحى بر اين جهان مبعوث شده است و از اين اختاپوس زمان يك بت و صنم ارائه ميدهند و در تعريف و تمجيد پوشالى از او مرزهاى شيادى و دروغگويى و فريب را به تمام و كمال پاره كرده اند.

تبليغات پوشالى براى كسى كه خائن ترين فرد در تاريخ ايران زمين، خيانت به ملت و كشور خود بوده و در جنگ بيگانه عليه وطن خود در آغوش دشمن ملت ايران جاى گرفته و عصاى دست آن براى ضربات بر كشور و مردم ايران شده، بت و صنمى كه ديگر حتى در درون اسارتگاهشان در البانى هم خريدارى ندارد و كسانى كه عمر خود را در دام فريب زوج رجوى خائن به ايّام كهولت رسانده اند و هنوز هم در اين تشكيلات نتوانسته اند زنجير اسارت از دست و پاى خود باز كنند و به دنياى آزاد قدم نهند، هم چنين تعريف و تمجيدهايى از شخصيت دروغين رجوى، يك طنز و جوك و سرگرمى براى خود ميپندارند و وقعى به آن نمينهند و ديگر گذشت آن زمانى كه با قدرت خفقان و زور، افراد اراجيف سر تا پا دروغ را اجباراً ميپذيرفتند و به الزامات تروريستى فرقه تن ميدادند.

ميخواهم بعنوان يك عضو جدا شده از اين تشكيلات، خطاب به سران تروريستى اين فرقه ياد آورى كنم:

گذشت زمانى كه زير چتر اربابتان به زور و خفقان و ديكتاتورى آدمها را مجبور به اطاعت و پذيرش خواسته هاى ضد انسانى و نامشروع و تروريستى خود و رهبرانتان يعنى مسعود و مريم رجوى، ميكرديد در غير اين صورت شكنجه بود و كشتار و سر به نيست شدن و يا به بيمارى های مشكوك و جان دادن.

گذشت زمانى كه به دروغ حمايت نود و هشت درصدى ملت ايران را به خورد ما داده و از محبوبيت مسعود و مريم در ايران مي گفتيد و مخ  افراد تشكيلات را به ياوه هاى پوچ سرگرم كرده و مغزشويى مي داديد.

گذشت زمانى كه با تير و تبر و تپانچه در نشستهاى مسعود و مريم رجوى و نشستهاى عمليات جارى و غسل و ديگ، هر فردى را مجبور به اجراى خواسته هايتان حتى در ذهن  و عين،  ميكرديد و كوركورانه  به اطاعت بدون چون و چرا از فرامين تروريستى رهبرى فرقه وا ميداشتيد.

گذشت آن زمانى كه با نشان دادن يك تصوير مسعود و مريم  از ايران چنان تبليغ ميكرديد و مخ همه را كار ميگرفتيد و مغزشويى ميكرديد و ما هم فكر ميكرديم الان مردم ايران منتظر ورود ما هستند و تشنه ديدار زوج شيطان صفت!

الان ديگر آن زمان نيست و تبليغات دروغين و پوچ تان حتى براى تشكيلاتى ترين افراد هم باور نكردنى و دست درغگويى تان رو شده است، بيخودى از حمايت مردم ايران دم نزنيد و كليپ هاى تبليغاتى و فريبكارانه از حمايت هاى مردمى در داخل و دم زدن از ارتش آزادى ديگر دردى از دردهاى بى درمانتان را حل نخواهد كرد. در تظاهرات مردم ايران، حتى يك شعار در حمايت از رهبرى ادعايى و فرقه وجود نداشت و تنفر مردم ايران را از فرقه و شخص رهبرى آن در جريان نارضايتى مردم ايران از وضع اقتصادى موجود، ديديم و تا پاى تبليغاتى دروغين شما به ميان آمد به خاطر خودفروشى و تنفرى كه تماميت ملت ايران از شماها دارند، از خواسته به حق خود دست كشيدند و انزجار خود را به شما وطن فروشان و مزدوران بيگانه نشان دادند از اين رو ديگر نمي توانيد روى اين واقعيت خاك بپاشيد و از اذهان افراد تشكيلات مخفى كنيد. مژده كه از اين پس بيشتر در معضل و تنگنا  قرار خواهید گرفت و بايد جوابگوى سؤالات بر حق افراد تشكيلات خود نیز باشيد.

هر جنايتى كه در حق افراد تشکیلات خود در عراق مرتكب شديد، الحق كه بايد الان تاوان آنرا به خوبى پس بدهيد و آن هم چيزى جز زجر و فشار بر رهبرى و سران جانى و شكنجه گر فرقه نخواهد بود، تا روزى كه بدست عدالت سپرده شده و آنوقت جوابگوى اعمال شنيع و ناجوانمردانه و تروريستى خود باشید. به اميد آن روز.

„پایان“