شباهت بى رحمى حيات وحش و تروريستها

شباهت بى رحمى حيات وحش و تروريستها

شباهت بى رحمى حيات وحش و تروريستها

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 30.12.2017

راستى تا به حال آيا به تماشاى صحنه هايى از راز بقاء حيوانات نشسته ايد؟ صحنه حمله نابرابر چندين كفتار و يا شغال به يك غزال و آهوى نازنين كه زنده  زنده با شديدترين شيوه ممكن و تحمل درد، تكه تكه شده و خورده ميشود؟ چقدر اين صحنه ها شما را متأثر ميكند؟ صحنه هاى اينچنينى در حيات وحش كه بسيارند و اينگونه دلخراش ختم به عدم حيات بعضى از حيوانات ديگر ميشود؟

تا حال شده است نسبت به صحنه  به ظاهر ناعادلانه اينچنينى اشك ريخته باشيد؟

واقعيت اين است كه اين قانون وحش است و راز بقاء حيات وحش هم در همين است و با انسان با خصلت هوش و عقل و اختيار و آگاهى تفاوت دارد و به همين دليل هيچ ملامت و سرزنش و حسابرسى در دنياى وحوش وجود ندارد.

حال با وجود اين مقدمه، چرا انسانها الان در قرن پيشرفته ترين تمدن بشرى با دنياى ارتباطات امروزى كه جامعه بزرگ انسانها را در سرتاسر دنيا به هم وصل كرده و در كنار هم قرار داده است و همه اعضاى بشرى در يك دهكده بزرگ در كنار هم چيده شده است، وحوش و حيوانات انسان نمايى پيدا ميشوند كه همان اعمال و قوانين وحش را در بين انسانها پياده كرده و ميكنند؟

جنايات و كشتار گروههاي خونريز و تروريست كه در قلمرو خود، انسانها را ذبح كرده و به آتش ميكشند و با وحشيانه ترين شق  بيگناهان را به كام مرگ ميفرستند را ديده ايد!؟

اين گروه هاى تروريستى در خاورميانه و بقيه جهان، چرا دست به چنين جناياتى ميزنند و انسانها را قتل عام ميكنند اما جهان بر عليه آنها متحد نميشود كه اين اعمال شنيع شان را ريشه كن كند؟

آيا همان قوانين وحش بر دنياى ما حكمفرماست!؟ مسلماً كه نه!

پس در بين  انسانها، اين اشرف مخلوقات عالم كه با خصيصه عقل و شعور و آگاهى و اختيار از بقيه مخلوقات تفكيك شده است و اين جهان را در يد اختيار خود گرفته و اداره مينمايد، چرا بايد كسانى پيدا شوند چنين براى تأمين منافع عده معدودى از همين انسانها دست به چنين جناياتى بزنند؟

اعمال شنيعى كه توسط دول قدرتمند بر سر مردم دول ندار و فقير وارد ميشود و گروه هايى همچون  داعش، القاعده، طالبان، بوكوحرام و دهها گروه تروريستى ديگر در سراسر  جهان، زاده اين رفتار و نابرابرى و بربريت هستند و خود شنيع تر عمل ميكنند. آيا نبايد جامعه جهانى خود مسئوليت به عهده بگيرد و نگذارد وحوش هاى انسان نما بيش از اين قوانين جنگل را در دنياى متمدن و پيشرفته بشرى امروزى بنابر سليقه و خواست حيوانى خود پياده كنند!؟

چرا جامعه جهانى راه حلى براى مقابله با اين معضل شوم و جلوگيرى از فريب افراد و افتادن در دام اين گروهها را پيدا نمى كند؟ نكند كه دولتمردان بعضى از كشورها در همان راستاى منافع حقير اينچنين راه را براى وحشت و كشتار باز ميگذارند و به قولى در خفاء پناه و ياور و تأمين كننده وحوشهاى انسان نما(تروريستها)هستند؟

پس چه تفاوتى بين چنين دولت مردان و گروه هاى انسان كش با دنيا و قوانين وحش وجود دارد؟

چرا وجدان بشرى به جوش نميآيد؟

چرا پياده كردن قوانين وحش در ميان انسانها براى بعضيها درد آور نيست؟

من كه خود عضوى فريب خورده و گرفتار در دام يكى از اين گروهها به اسم سازمان مجاهدين بودم و توانستم بعد از ربع قرن از آن نجات پيدا كنم، كاملا با پوست و گوشت خود اين قوانين وحش را در ميان اين سازمان لمس كرده و حتى قربانى آن بوده ام.

سازمانى كه با بيرق حقوق بشرى در تبليغات، به ميدان آمده اما در عمل وحشيانه ترين قوانين ضد انسانى چه در درون(تشكيلات) و چه نسبت به بيرون(مردم بيگناه و عادى) خود دارند. اعمالى از كشتار و ترور در بيرون و شكنجه و سر به نيست كردن افراد در داخل اين سازمان كه جهان خبر دار نشده كه چه دوستانى از من زير شكنجه هاى جسمى سران اين سازمان جان خود را از دست داده و يا بدليل فشارهاى روحى و جسمى ناشى از اين بربريت، روان پريش و بى خاصيت جهت سياهى لشكر از آنها سوءاستفاده ناجوانمردانه ميشود.

همين چند هفته پيش بود كه در جلوى پارلمان اروپا در بروكسل، چماق بدستان و تروريستهاى اين سازمان و همراهان مريم رجوى ناجوانمردانه و بصورت گله وار حمله ور شده و به قصد ترور و كشتن تا جايى كه برايشان مقدور بود ما را زير ضربه و لگد گرفته و عين همان داستان وحش كه شغالان دسته جمعى حمله ور ميشوند، در ذهنم برجسته شد و باز درد آن آهوى نازنين را احساس ميكردم كه زنده زنده دارد از گوشت بدنش كنده شده و خورده ميشود و با اين بى رحمى حيات اش را از دست ميدهد.

البته و خوشبختانه كسانى آنجا بودند كه اين شغالها نتوانستند من و دوستم را تكه تكه كنند و گر نه ميدان ميداشتند حتما اينكار صورت ميگرفت، چون اعمال  تروريستها با قانون وحش تقريبا در يك راستاست.

اما نكته آخرم خطاب به سران كشورهاى اروپايى است كه ميگذارند آزادانه اين تروريستها در كشورهايشان جولان بدهند. بيائيد ديگر بصورت ابزارى ديدتان را از روى تروريست و تروريستها برداريد چرا كه اگر  اين سياست ادامه پيدا كند اين نقطه امن(اروپا) از جهان به خاورميانه دوم تبديل خواهد شد و آسايش خود و مردمتان را به خطر خواهيد انداخت و اگر زودتر دست بكار نشويد و تعلل داشته باشيد، آنوقت دير شده است و پشيمانى برايتان سودى نخواهد داشت و تاوان مماشات يا سهل انگارى شما با پديده تروريسم و تروريستها، مردم كشورهايتان خواهند داد.

„پایان“