همه چیز در سازمان مجاهدین نمایش و خیمه شب بازی است

همه چیز در سازمان مجاهدین نمایش و خیمه شب بازی است

همه چیز در سازمان مجاهدین نمایش و خیمه شب بازی است

 کریم غلامی، ایران فانوس، 22.07.2017

مدتی است که در بعضی از نوشته ها و یا خبرها به موضوع خیمه شب بازی های مجاهدین پرداخته می شود که گویا مجاهدین در سازمان دادن و برپایی برنامه ها بسیار موفق تر از سایر گروه ها هستند. البته این موضوع تا حدودی درست است. مجاهدین در راه اندازی نمایش و خیمه شب بازی، ید طولایی دارند. واقعیت محتوای مجاهدین، تشکیل شده است از „دروغ“، به همین دلیل هر آنچه از خودشان نشان می دهند یک نمایش بزرگ است تا دروغ خود را بپوشانند.

یکی از تصاویری که مجاهدین با آن خیلی تبلیغات می کنند، رژه ای است که در اردوگاه اشرف برگذار کردند. به عنوان یک گروه، نمایش خوبی بود اما واقعیت پشت صحنه این نمایش آنگونه نبود که نشان داده می شد. مجاهدین برای پر کردن این نمایش، حتی از کارگران عراقی نیز استفاده کردند. برای اینکه تانک های کهنه T55 را نو نشان بدهند، آنها را رنگ کردند. تمامی زرهی ها و خودرو هایی که به رنگ خاکی بودند با خاک رنگ کرده بودند.

هر ساله در اردوگاه اشرف در عراق، مجاهدین برنامه هایی برای 30 مهر برگزار می کردند. یکی از این نمایش ها، کارهای رزمی بود. در کل مجاهدین شاید کمتر از انگشت های دست رزمی کار وجود داشت و عمده این افراد نیز از کار افتاده بودند. اما مجاهدین این نمایش رزمی را با چند صد نفر انجام می دادند. سازمان با آوردن رزمی کار عراقی، بین دو تا سه هفته، چند حرکت ساده به این افراد یاد داده می شد و با استفاده از تکنیک های فیلم برداری و فیلم برداری از دور، این نمایش ها را اجرا می کردند. اگر دقت کرده باشید، خواهید دید که در برنامه های مجاهدین، سازمان اعضای خود را نشان نمی دهد و همواره تصویری که از اعضای مجاهدین است از دور فیلم برداری شده است.

سازمان مجاهدین، یک سازمان نظامی است و باید اعضای آن آموزش های نظامی و تمرین های مستمر داشته باشند اما گستردگی آموزش نظامی در سازمان مجاهدین، بسیار پهناور است اما عمقی ندارد. بطور مثال، هر فرد نظامی بایستی مینیموم، هزار فشنگ در سال شلیک بکند(البته این عدد مطلق نیست زیرا در ارتش های مختلف متفاوت می باشد) در سازمان مجاهدین، این عدد در سال بعضاً صفر می باشد. تجهیزات و لباس های مجاهدین یک فاجعه است. اما مجاهدین در نمایش هایشان از به اصطلاح ارتش آزادیبخش، نشان می دهند یک ارتش مدرن هستند.

بی محتوایی مجاهدین، در ایدئولوژی شان بیداد می کند. ایدئولوژی مجاهدین، بر پایه „جامعه بی طبقه توحیدی“ بنیان گذاشته شده اما بطور واقع این فقط یک نمایش است. فاصله طبقاتی در مجاهدین بیداد می کند. اعضای سازمان در مجاهدین برده هایی بیش نیستند. به آنها مانند اشیاء نگاه می شود که مورد استفاده قرار بگیرند و وقتی که کاربردی نداشته باشند، دور انداخته می شوند. اعضای مجاهدین، همواره گرسنه و دچار بی خوابی هستند. بعضا تا 12 ساعت کار در روز و آن هم در گرمای طاقت فرسای عراق. اما سران مجاهدین، بخصوص رهبران خائن و مزدور آنها یعنی مسعود و مریم رجوی، در رفاه زندگی می کردند چنانکه پلیس فرانسه در گاوصندوق شخصی مریم رجوی 28 میلیون دلار کشف کرد.

کثیف ترین مدل از این نمایش ها، ادعای مجاهدین برای رهایی زنان است. در سازمان مجاهدین، بیشترین ظلم به زنان می شود. از نظر مرحوم اول مسعود رجوی، زنان برده های جنسی بیش نیستند که باید تمامی آنها مورد استفاده او قرار بگیرند. داستان هایی که زنان جدا شده از سازمان مجاهدین تعریف می کنند، اسفناک و یک فاجعه است. سال 1362 یا 1363 بود که یکی از زنان عضو مجاهدین به خانه ما پناه آورده بود. بعد از مدتی که با ما خودمانی شد، داستان هایی از مجاهدین تعریف می کرد که شوکه کننده بود. او صحبت از محرم سازی در مجاهدین می کرد. آن سالها، مجاهدین از زنان به عنوان پوشش استفاده می کردند. آنها زنان را در کنار مردان به ماموریت می فرستادند تا به عنوان همسر آنها نقش ایفا بکنند. به همین منظور، زنی که در „خانه های تیمی“ مجاهدین بود، باید برای تمام مردان آن تیم محرم می شد. یعنی او می بایست با تمام اعضای تیم رابطه جنسی برقرار می کرد. در اصل این کار تجاوز دسته جمعی مجاهدین به زنان بود. هر چند که باور این بسیار سخت است، اما من این داستان را از زبان چند زن عضو مجاهدین شنیدم. حتما شما بارها این را شنیده اید که شرط عضویت یک زن در شورای رهبری مجاهدین، هم بستری با مسعود رجوی بود. با این حساب که تعداد اعضای شورای رهبری مجاهدین نزدیک به هزار زن بود، در نتیجه مسعود رجوی به هزار زن تجاوز کرده است. این هم از شعار „رهایی زنان“ در سازمان مجاهدین بود.

شکست و فروپاشی مجاهدین، دلایل بسیار دارد که بارها به آن پرداخته ام اما یکی از اصلی ترین محورهایی که باعث شد مجاهدین شکست بخورند و متلاشی بشوند، نمایشی بودن همه شعارها و کارهای آنها است.

„پایان“