جشن مجاهدین برای 36 سال خشونت و خون ریزی و خیانت

جشن مجاهدین برای 36 سال خشونت و خون ریزی و خیانت

جشن مجاهدین برای 36 سال خشونت و خون ریزی و خیانت

سکوت در برابر این وحشیگری شرم برای بشریت است

کریم غلامی، ایران فانوس، 23.06.2017

مبارزه حق تمامی مردم جهان است که بتوانند از طریق آن به خواسته های خودشان برسند که این مبارزه جزو منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز است. در فرهنگ امروزی، مبارزه برای آزادی و حقوق برابر به افسانه ای تبدیل شده که بسختی می توان مبارز و روشنفکر و سیاسی واقعی را پیدا کرد. سازمان مجاهدین(سازمان فرقه گرای مجاهدین) ویروسی است که به جان مبارزان و روشنفکران و آزادی خواهان ایرانی افتاده است و آنها را با زهر خود آلوده کرده است. این روزها، هر صدای منتقدی مارک برانداز می خورد و خفه می شود، این خیانت مجاهدین و امثال آنها به مردم ایران است.

اینگونه خیمه شب بازی های مجاهدین چنان در میان ایرانیان بی اعتبار است که نیازی به پرداختن به آن نیست، با پول های کلانی که مجاهدین در این رابطه هزینه می کنند و یا پر کردن سالن نمایش از مهاجرین و پناهجویان سوری و عرب و یا جوانان و دانشجویان فقیر کشورهای اروپای شرقی، کارنامه مجاهدین در 36 سال گذشته چیزی نبوده جزء شکست و خیانت به مردم ایران؛

 اول، آغاز مبارزه مسلحانه بر علیه دولت قانونی ایران، فریب دادن آقای بنی صدر و فراری دادن او به پاریس که موجب ضعیف شدن ایران در جنگ بر علیه عراق شد.

دوم، بمب گذاری و ترور در داخل ایران، جنگ اصلی، جنگ بین ایران و عراق بود و مجاهدین با ترورهای داخلی این جنگ را تحت الشعاع قرار دادند و جنگ دومی در داخل ایران به راه انداختند که مردم ایران بهای بسیار گرانی پرداخت کردند.

سوم، به کشتن دادن بسیاری از جوانان و روشنفکران و فرهیخته گان ایران، امروزه ما شاهد این نقصان در جامعه ایران هستیم.

چهارم، اتحاد مسعود رجوی با صدام حسین دشمن مردم ایران.

پنجم، عملیات فروغ جاویدان و خودکشی مجاهدین و سوزاندن ریشه خود در ایران.

ششم، انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین و تصفیه های داخلی، نهایت آن فروپاشی ایدئولوژیک مجاهدین و تشکیلات.

هفتم، عملیات های راهگشایی و کشتار مرزبانان ایرانی و از طرفی هم راه حل اصلاحات در ایران را سالیان به عقب انداخت.

هشتم، فرار مسعود و مریم رجوی از صحنه جنگ و مبارزه و به کشتن دادن اعضای مجاهدین اسیر در اشرف و لیبرتی.

نهم، از دست دادن اشرف پایگاه استراتژیک مجاهدین برای حفظ و تجمع قوا، این موضوع بسیار مهم است زیرا دیگر مجاهدین نمی توانند اعضای خود را ایزوله کرده و آن ها را شستشوی مغزی بدهند و آنها را برای عملیات ها تروریستی به داخل خاک ایران بفرستند و این پایانی است به 50 سال حیات خائنانه مجاهدین.

دهم، اخراج مجاهدین از عراق و انتقال آنان به آلبانی، بزرگترین ترس مسعود رجوی دست یابی اعضایش به دنیای آزاد بود. زیرا با دست رسی به اطلاعات آزاد، واقعیت مسعود رجوی را می فهمیدند. از این رو، دیگر دروغ های او را باور نمی کردند و او نمی توانست نیاتش را توسط نیروهایش به پیش ببرد.

یازدهم، اعلام مرحوم شدن مسعود رجوی در مهم ترین جلسه سالانه مجاهدین خلق در پاریس.

همه چیز مجاهدین خیمه شب بازی است و تمام بنیاد آنها بر دروغ و فریبکاری سوار است، از همین رو جشن گرفتن آنها برای سالگرد مبارزه مسلحانه نیز یک خیمه شب بازی است و صورت سرخ مریم رجوی از سیلی هایی است که پی در پی می خورد. حال مجاهدین که رهبر آنها به مدت 12 سال است که از صحنه نبرد و مبارزه مسلحانه، گریخته و در سوراخ موشی قایم شده است یا بهتر بگویم مرحوم شده است، می خواهند سالگرد شروع مبارزه مسلحانه خود را جشن بگیرند مبارزه ای که حاصل آن کشته شدن هزاران جوان ایرانی و تحصیل کرده و فرهیخته ایران است، طنز تلخی است ولی واقعیت دارد.

بنا بر این، شرکت هر ایرانی در این خیمه شب بازی تحت هر نامی خیانت به ایران و مردم ایران و خون های بیگناهی است که بی ثمر ریخته شده است.

„پایان“