انتخابات و تروریسم

انتخابات و تروریسم

انتخابات و تروریسم

ایران فانوس، 29.04.2017

تروریستها معمولاً از تاریکی شب جهت انجام عملیات شان استفاده می کنند، اما بسیاری هم به دستور ارباب شان گاهاً سیاسی عمل می کنند. تروریستها انتخابات را یکی از سر فصلهایی می دانند که بهترین زمان جهت خرابکاری، ترور، فشار و اعمال اراده اربابان شان در راستای تاثیرگذاری بر انتخابات است چون که آنان در ابتدا با هر گونه انتخابات و آرامش به ویژه باز شدن و روی کار آمدن نیروهای مردمی و اصلاح طلب، مخالفند، لذا در چنین سرفصلهایی شروع به عملیات و تبلیغات تحریک آمیزی می کنند تا روی انتخابات و کسانی که روی کار می آیند، آنچنان تاثیر بگذارند تا فضا بسته تر و شخصی که روی کار می آید، از آمدنش حربه کافی جهت تبلیغات و عملیاتهای تروریستی داشته باشند.

چند هفته مانده به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در ایران، گروه تروریستی جیش العدل، در یک عملیات تروریستی در روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه در منطقه میرجاوه 75 کیلومتری جنوب شرقی شهر زاهدان و با استفاده از پوشش جنگلی منطقه، سربازان مرزی را مورد حمله قرار داده و در نتیجه این عملیات بیش از ده تن از مرزبانان را کشته اند.

 http://news.gooya.com/2017/04/post-3146.php

مسئولیت این عملیات مرزی علیه مرزبانان ایرانی را که گروه تروریستی جیش العدل به نام „عملیات دفاعی“ یاد کرده به عهده گرفته است.

پر واضح است، تروریستهایی که از اربابان خود دلار می گیرند و اقدام به چنین عملیاتهایی می کنند، به چند موضوع آشنایی دارند.

اول، آنان عملیاتهای خود را که سمت و سویش معمولاً توسط اربابان شان انتخاب می شود، در بزنگاهها و سرفصلهای حساس و سرنوشت ساز، انجام می دهند.

دوم، آنان با انتخابات در ایران و روند باز شدن و اصلاحات، به طور صد در صد مخالفند، همان گونه که با انتخابات در داخل تشکیلات خود مخالفند. انتخابات و اصلاحات، مواردی هستند که به مثابه شیشه عمر تروریستها می مانند که اگر شکسته شوند، عمری برای تروریستها باقی نخواهد ماند.

سوم، آنان در روند کار تروریستی با آن که از درآمد خوب برخوردارند، اما هزینه عمل شان پایین و در حد کشتن مردم بی دفاع و یا حداکثر کشتن مرزبانان است که در این رابطه جنگ شان به شبیخون و بزن در رو و یا به عبارتی ارباب گول زن، شباهت دارد.

همه این نوع جنگها که حال جیش العدل با بی تجربگی و ناشیگری پیش گرفته در گذشته ای نه چندان دور مجاهدین خلق به تمام و کمال ماموریت شان را انجام داده اند. زمانی که رهبرشان به عراق فراخوانده شد یعنی از سال 1365 در ابعاد ارتش آزادیبخش و ارتش عراق، انجام داده و نتیجه ای جز کسب دلارهای کثیف، نگرفته اند.

تاریخ ظهور و سقوط تروریستهای بلامصرف و سوخته شده، اگر مبنا و عبرت کار تروریستهای جدید قرار می گرفت، می توانستند ببینند و بفهمند که مجاهدین خلق همه ی این نوع و انواع دیگر ترورها و اعمال فشارها و تحریکها را در خدمت اربابان و بر علیه انتخابات و اصلاحات، انجام داده و جز بدنامی و بی آبرویی، دستاورد دیگری نداشتند.

وقتی که در سال 1367 جنگ مابین ایران و عراق، پایان یافت و در طرف ایران می رفت با گشایشی هزینه جنگ را پایین آورده و جبران کنند، مجاهدین خلق با شتاب وارد معرکه شده و ضمن دادن تلفات سنگین در جبهه جنگ و داخل ایران، از هر نوع گشایش سیاسی ممانعت به عمل آوردند و در جمع بندی آن جنگ رهبری مجاهدین مسعود رجوی، به جای پرداختن به فرماندهی و شکست و قصور و ضایعات و تلفات هنگفت، اذعان داشت که یکی از دستاوردهای عملیات فروغ جاویدان، ممانعت از روی کار آمدن مجدد دولت بازرگان بوده است.

وقتی که در سال 1376 دولت اصلاحات محمد خاتمی، بر سر کار آمد و می رفت کارنامه سیاه تروریسم در ایران بسته شود، آنان با به دوش گرفتن خمپاره شصت از بغداد تا به تهران، طی طریق می کردند تا مبادا اصلاحات در ایران به پیش برود. و از این نوع نمونه ها که از تابستان سال 1360 انجام گرفته و قابل توجه مردم است، همچنین قابل توجه گروههایی که از تاریخ درس نگرفته اند، بسیار وجود دارد.

تاریخ ایران زمین هیچگاه از گروههای ترور و تروریستی اقبال خوش نشان نداده و استقبال نکرده است. مگر آنانی که از کار و روش دیگران تقلید کورکورانه می کنند، به خاطر چندرقاز دلار و منافع اندکی که اربابان شان دارند، دوباره بخواهند سرنوشت تلخ و شکستهای مجاهدین خلق را تکرار کنند.

کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس