گزارش مهدی سجودی از پسر خاله آزاد شده اش از فرقه رجوی در آلبانی

گزارش مهدی سجودی از پسر خاله آزاد شده اش از فرقه رجوی در آلبانی

مهدی سجودی، 11.01.2017

بعد از مدتها، خبر مسرت بخش و خوشحال کننده ای شنیدم .راستش باور این خبر برای خودم هم سخت بود، حتی با شنیدن صدا و حرف زدن تلفنی، باور کردن سخت بود.

یاد اوایل رهایی خودم افتادم که خانواده ام بعد از گذشت دو ماه باور اینکه من آزاد شده ام و نفس اینکه من خودم باشم، برایشان سخت بود تا اینکه مرا با چشم خود دیده و از نزدیک همدیگر را لمس کردیم.

 پسر خاله کوچکم که با هم اسیر و زندانی سازمان مجاهدین شده بودیم، اخیراً موفق شد از مناسبات زور و دروغ و کثیف  فرقه رجوی، رهایی پیدا کند.

برای این می گویم، باورش سخت است. چونکه به قول حرفهای درون مناسباتی فرقه، او کاملا ذوب تشکیلات بود و حتی من که پسر خاله و هم دوستش بودم و هیچ چیز پنهانی بین ما وجود نداشت، از او ترس داشتم.

زمانی که خودم تصمیم گرفتم از سازمان فرار کنم، خیلی بالا و پایین کردم که به او هم خبر دهم که دارم می روم، ولی می دانستم او مانع من نیز خواهد شد و فکرم نیز درست بود تا این که از خودش شنیدم.

از حرفهای او و  درد دل هایش، کلی می شود نوشت که اصلا قابل باور برای من که داخل مناسبات فرقه  بودم و یا بقیه اعضای جدا شده قبلی که از سازمان جدا شده اند، مطالب حیرت آوری شنیدم و شنیدنی های زیادی وجود دارد، ولی همه را واگذار میکنم به خودش و زمانی که به زودی خودش پیش ما باشد و خاطرات سراسر عبرت انگیزش را برای عموم افشاء نماید.

خواستم فقط خوشحالی خودم را گفته باشم و تبریک بزرگی به دوست و همرزم و پسر خاله عزیزم و خانواده ایشان عرض کرده باشم و تبریک ویژه به بقیه جداشدگان و فعالان حقوق بشر، که برای آزادی افراد از اسارت فرقه رجوی  در تلاشند. چرا که طبق گفته خود ایشان  پسر خاله، او انگیزه بزرگی دارد برای ادامه زندگی و همکاری برای نجات بقیه اعضای اسیری که هنوز در چنگال رهبران فرقه مجاهدین، اسیر هستند.

با تبریک مجدد به دوست و پسر خاله عزیز، مهدی سجودی